تبدیل کردن امامت به اصل دین، بدعت یزید و یزیدیان، در تاریخ اسلام است و این عمل مشرکانه تر از عمل مسیحیانی است که گفتند عیسی(ع) پسر خداست: پسر خدا بودن حداقل مقامی است یک مرتبه پایینتر از خود خداوند، اما اصل دین بودن مقامی است مساوی با خداوند و حتی بالاتر. چرا قرار دادن امامت در ردیف اصول دین تا این حد خطرناک است؟! چونکه وقتی اصل دین را تغییر بدهی، کل دین تغییر میکند، من لیستی از تغییرات دین اسلام توسط یزید و شیعیان ایران در پایین می آورم تا عمق فاجعه برای همه مشخص شود. یک: وقتی امامت اصل دین باشد، اعتقاد به امام و شناخت به حق امام دقیقا مساوی با اعتقاد به الله است، یعنی تمام سرنوشت و دین مسلمانان وابسته به اعتقاد درباره ی یک فرد جایزالخطا است، و این منجر به اعلام نظریه ای تکفیری میشود که یزید به خودش اجازه میدهد تا امام حسین(ع) را شهید کند، چون ادعا میکند که امام حسین با خلیفه ی الله مخالفت کرده پس باید کشته شود، در این نظریه ی فوق تکفیری شما حتی اگر تحلیلگر سیاسی نباشید و نتوانید یک حاکم را بشناسید به جهنم خواهید رفت. دو: وقتی امامت اصل دین باشد؛ باید کل قرآن را تغییر داد، چون اصول دین از قرآن نشأت می‌گیرند، اما درباره ی امامت در قرآن تنها یک آیه وجود دارد و آن آیه میگوید که اولوالامر از شما هستند و محل نزاع هستند و بهترین روش این است که به الله و پیامبرش رجوع کنید، پس یزید و شیعیان و فرقه های شخصیت پرست و حکومت پرست، مجبور میشوند که کل قرآن را باز تعریف کنند، باز تعریف کردن قرآن از چند طریق انجام میشود که هرکدام از این روشها به تنهایی میتواند اسلام را نابود کند، برای مثال ایجاد کردن کروشه ی دروغ در قرآن و تحریف مهمترین پیام خداوند، یا تفسیر دروغین قرآن، یا تبدیل کردن قرآن به یک کتابی که تنها ولی فقیه و دوستانش آن را درک میکنند و مردم نه حق خواندن قرآن را دارند و نه توان درک آن را دارند و هزاران بلای دیگر که باید سر قرآن بیاورند تا با اصل من درآوردی آنها تطابق داشته باشد. سه: وقتی امامت اصل دین باشد، کل تاریخ اسلام باید بازتعریف و تحریف شود، یعنی کل جامعه و سرنوشت تمام انسانها مربوط به امام است، و هر اتفاق خوب و بدی در تاریخ بشر رخ داده مربوط به امام آن زمان است، پس در نتیجه امامت یک جایگاه مطلق الهی است که تعداد این افراد مشخص است و همگی جانشین خداوند روی زمین هستند و معصوم هستند و خارج شدن از ولایت این نژاد برتر و رقابت با آنها مساوی با کفر است. چهار: تمام مفاهیم اسلام باید به روش کودکانه ای بازتعریف شوند تا امامت اصل دین جلوه داده شود، شما به داستانهای بچه گانه ی یزید و شیعیان ایران درباره ی نحوه ی مرگ و حسابرسی انسانها و بهشت و جهنم توجه کنید تا متوجه شوید چه بلایی سر اسلام آورده اند، برای مثال از دیدگاه شیعیان حکومت ایران، شما پس از مرگ با فرشتگانی مواجه میشوید و آنها پرسشهای سختی از شما میکنند، دقیقا مثل تست کنکور است، اگر جواب ندهید به جهنم میروید، مثلا فرشته میگوید اسم امامان را بشمار، چون امامت اصل دین است یک مسلمان باید امام خودش را بشناسد اگر نشناسد مثل این است که کافر به الله است، شما نیز شروع میکنید به شمردن آنها؛ اول امام علی ، دوم امام حسن و... اگر یک جای کار یادتون بره امام نقی رو درست نشماری، فرشته مسخرت می‌کنه و میگه هوی هوی یادت نیست بیا برو جهنم، در کمال ناباوری این برداشت احمقانه از اسلام را در مدارس تدریس میکنند. پنج: باز تعریف آینده ی بشریت بر اساس اصل امامت، کل اتفاقات آینده ی بشریت باید مطابق با اصل امامت تعریف شود، تمام آیات قرآن درباره ی سرنوشت بشریت را تحریف میکنند تا نظریه ی ضد قرآنی خودشان درباره ی ظهور آخرین امام را توجیه کنند، طبق این نظریه چون امامت اصل دین است و جایگاه الهی دارد، باید آخرین امام قبل از قیامت بیاید و تکلیف همه چیز را مشخص کند و کافران را نابود کند، این نظریه با کل قرآن در تناقض است، چون طبق قرآن نه تنها قبل از قیامت تکلیف انسانها مشخص نمیشود بلکه در خود قیامت نیز تکلیف مشخص نمیشود تا وقت معلومی در دوران قیامت که خداوند قضاوت نهایی را انجام نداده باشد ، هنوز خیر و شر باقی است و کافران به شکل کامل وارد جهنم نشده اند و مومنان به طور کامل نجات پیدا نکرده اند، پس در نتیجه باید قرآن را تحریف کنند تا نظریه ی خودشان درست دربیاید. و این دشمنی و تحریف ادامه پیدا میکند تا تمام جامعه ی اسلامی را در فساد و شرک و فقر فرو می برند و زمانی که کسی میگوید چرا حکومت شما ناکارآمد است، میگویند این اتفاقات عادی است و در آخرالزمان هستیم، در حالی که معلوم نیست چند میلیون سال تا قیامت باقی مانده است، مردم را غرق در شرک کرده اند، خداوند لعنتشان کند این یهود صفتان داخل دین اسلام را.
تبدیل کردن امامت به اصل دین، بدعت یزید و یزیدیان، در تاریخ اسلام است و این عمل مشرکانه تر از عمل مسیحیانی است که گفتند عیسی(ع) پسر خداست: پسر خدا بودن حداقل مقامی است یک مرتبه پایینتر از خود خداوند، اما اصل دین بودن مقامی است مساوی با خداوند و حتی بالاتر. چرا قرار دادن امامت در ردیف اصول دین تا این حد خطرناک است؟! چونکه وقتی اصل دین را تغییر بدهی، کل دین تغییر میکند، من لیستی از تغییرات دین اسلام توسط یزید و شیعیان ایران در پایین می آورم تا عمق فاجعه برای همه مشخص شود. یک: وقتی امامت اصل دین باشد، اعتقاد به امام و شناخت به حق امام دقیقا مساوی با اعتقاد به الله است، یعنی تمام سرنوشت و دین مسلمانان وابسته به اعتقاد درباره ی یک فرد جایزالخطا است، و این منجر به اعلام نظریه ای تکفیری میشود که یزید به خودش اجازه میدهد تا امام حسین(ع) را شهید کند، چون ادعا میکند که امام حسین با خلیفه ی الله مخالفت کرده پس باید کشته شود، در این نظریه ی فوق تکفیری شما حتی اگر تحلیلگر سیاسی نباشید و نتوانید یک حاکم را بشناسید به جهنم خواهید رفت. دو: وقتی امامت اصل دین باشد؛ باید کل قرآن را تغییر داد، چون اصول دین از قرآن نشأت می‌گیرند، اما درباره ی امامت در قرآن تنها یک آیه وجود دارد و آن آیه میگوید که اولوالامر از شما هستند و محل نزاع هستند و بهترین روش این است که به الله و پیامبرش رجوع کنید، پس یزید و شیعیان و فرقه های شخصیت پرست و حکومت پرست، مجبور میشوند که کل قرآن را باز تعریف کنند، باز تعریف کردن قرآن از چند طریق انجام میشود که هرکدام از این روشها به تنهایی میتواند اسلام را نابود کند، برای مثال ایجاد کردن کروشه ی دروغ در قرآن و تحریف مهمترین پیام خداوند، یا تفسیر دروغین قرآن، یا تبدیل کردن قرآن به یک کتابی که تنها ولی فقیه و دوستانش آن را درک میکنند و مردم نه حق خواندن قرآن را دارند و نه توان درک آن را دارند و هزاران بلای دیگر که باید سر قرآن بیاورند تا با اصل من درآوردی آنها تطابق داشته باشد. سه: وقتی امامت اصل دین باشد، کل تاریخ اسلام باید بازتعریف و تحریف شود، یعنی کل جامعه و سرنوشت تمام انسانها مربوط به امام است، و هر اتفاق خوب و بدی در تاریخ بشر رخ داده مربوط به امام آن زمان است، پس در نتیجه امامت یک جایگاه مطلق الهی است که تعداد این افراد مشخص است و همگی جانشین خداوند روی زمین هستند و معصوم هستند و خارج شدن از ولایت این نژاد برتر و رقابت با آنها مساوی با کفر است. چهار: تمام مفاهیم اسلام باید به روش کودکانه ای بازتعریف شوند تا امامت اصل دین جلوه داده شود، شما به داستانهای بچه گانه ی یزید و شیعیان ایران درباره ی نحوه ی مرگ و حسابرسی انسانها و بهشت و جهنم توجه کنید تا متوجه شوید چه بلایی سر اسلام آورده اند، برای مثال از دیدگاه شیعیان حکومت ایران، شما پس از مرگ با فرشتگانی مواجه میشوید و آنها پرسشهای سختی از شما میکنند، دقیقا مثل تست کنکور است، اگر جواب ندهید به جهنم میروید، مثلا فرشته میگوید اسم امامان را بشمار، چون امامت اصل دین است یک مسلمان باید امام خودش را بشناسد اگر نشناسد مثل این است که کافر به الله است، شما نیز شروع میکنید به شمردن آنها؛ اول امام علی ، دوم امام حسن و... اگر یک جای کار یادتون بره امام نقی رو درست نشماری، فرشته مسخرت می‌کنه و میگه هوی هوی یادت نیست بیا برو جهنم، در کمال ناباوری این برداشت احمقانه از اسلام را در مدارس تدریس میکنند. پنج: باز تعریف آینده ی بشریت بر اساس اصل امامت، کل اتفاقات آینده ی بشریت باید مطابق با اصل امامت تعریف شود، تمام آیات قرآن درباره ی سرنوشت بشریت را تحریف میکنند تا نظریه ی ضد قرآنی خودشان درباره ی ظهور آخرین امام را توجیه کنند، طبق این نظریه چون امامت اصل دین است و جایگاه الهی دارد، باید آخرین امام قبل از قیامت بیاید و تکلیف همه چیز را مشخص کند و کافران را نابود کند، این نظریه با کل قرآن در تناقض است، چون طبق قرآن نه تنها قبل از قیامت تکلیف انسانها مشخص نمیشود بلکه در خود قیامت نیز تکلیف مشخص نمیشود تا وقت معلومی در دوران قیامت که خداوند قضاوت نهایی را انجام نداده باشد ، هنوز خیر و شر باقی است و کافران به شکل کامل وارد جهنم نشده اند و مومنان به طور کامل نجات پیدا نکرده اند، پس در نتیجه باید قرآن را تحریف کنند تا نظریه ی خودشان درست دربیاید. و این دشمنی و تحریف ادامه پیدا میکند تا تمام جامعه ی اسلامی را در فساد و شرک و فقر فرو می برند و زمانی که کسی میگوید چرا حکومت شما ناکارآمد است، میگویند این اتفاقات عادی است و در آخرالزمان هستیم، در حالی که معلوم نیست چند میلیون سال تا قیامت باقی مانده است، مردم را غرق در شرک کرده اند، خداوند لعنتشان کند این یهود صفتان داخل دین اسلام را.
تبدیل کردن امامت به اصل دین، بدعت یزید و یزیدیان، در تاریخ اسلام است و این عمل مشرکانه تر از عمل مسیحیانی است که گفتند عیسی(ع) پسر خداست: پسر خدا بودن حداقل مقامی است یک مرتبه پایینتر از خود خداوند، اما اصل دین بودن مقامی است مساوی با خداوند و حتی بالاتر. چرا قرار دادن امامت در ردیف اصول دین تا این حد خطرناک است؟! چونکه وقتی اصل دین را تغییر بدهی، کل دین تغییر میکند، من لیستی از تغییرات دین اسلام توسط یزید و شیعیان ایران در پایین می آورم تا عمق فاجعه برای همه مشخص شود. یک: وقتی امامت اصل دین باشد، اعتقاد به امام و شناخت به حق امام دقیقا مساوی با اعتقاد به الله است، یعنی تمام سرنوشت و دین مسلمانان وابسته به اعتقاد درباره ی یک فرد جایزالخطا است، و این منجر به اعلام نظریه ای تکفیری میشود که یزید به خودش اجازه میدهد تا امام حسین(ع) را شهید کند، چون ادعا میکند که امام حسین با خلیفه ی الله مخالفت کرده پس باید کشته شود، در این نظریه ی فوق تکفیری شما حتی اگر تحلیلگر سیاسی نباشید و نتوانید یک حاکم را بشناسید به جهنم خواهید رفت. دو: وقتی امامت اصل دین باشد؛ باید کل قرآن را تغییر داد، چون اصول دین از قرآن نشأت می‌گیرند، اما درباره ی امامت در قرآن تنها یک آیه وجود دارد و آن آیه میگوید که اولوالامر از شما هستند و محل نزاع هستند و بهترین روش این است که به الله و پیامبرش رجوع کنید، پس یزید و شیعیان و فرقه های شخصیت پرست و حکومت پرست، مجبور میشوند که کل قرآن را باز تعریف کنند، باز تعریف کردن قرآن از چند طریق انجام میشود که هرکدام از این روشها به تنهایی میتواند اسلام را نابود کند، برای مثال ایجاد کردن کروشه ی دروغ در قرآن و تحریف مهمترین پیام خداوند، یا تفسیر دروغین قرآن، یا تبدیل کردن قرآن به یک کتابی که تنها ولی فقیه و دوستانش آن را درک میکنند و مردم نه حق خواندن قرآن را دارند و نه توان درک آن را دارند و هزاران بلای دیگر که باید سر قرآن بیاورند تا با اصل من درآوردی آنها تطابق داشته باشد. سه: وقتی امامت اصل دین باشد، کل تاریخ اسلام باید بازتعریف و تحریف شود، یعنی کل جامعه و سرنوشت تمام انسانها مربوط به امام است، و هر اتفاق خوب و بدی در تاریخ بشر رخ داده مربوط به امام آن زمان است، پس در نتیجه امامت یک جایگاه مطلق الهی است که تعداد این افراد مشخص است و همگی جانشین خداوند روی زمین هستند و معصوم هستند و خارج شدن از ولایت این نژاد برتر و رقابت با آنها مساوی با کفر است. چهار: تمام مفاهیم اسلام باید به روش کودکانه ای بازتعریف شوند تا امامت اصل دین جلوه داده شود، شما به داستانهای بچه گانه ی یزید و شیعیان ایران درباره ی نحوه ی مرگ و حسابرسی انسانها و بهشت و جهنم توجه کنید تا متوجه شوید چه بلایی سر اسلام آورده اند، برای مثال از دیدگاه شیعیان حکومت ایران، شما پس از مرگ با فرشتگانی مواجه میشوید و آنها پرسشهای سختی از شما میکنند، دقیقا مثل تست کنکور است، اگر جواب ندهید به جهنم میروید، مثلا فرشته میگوید اسم امامان را بشمار، چون امامت اصل دین است یک مسلمان باید امام خودش را بشناسد اگر نشناسد مثل این است که کافر به الله است، شما نیز شروع میکنید به شمردن آنها؛ اول امام علی ، دوم امام حسن و... اگر یک جای کار یادتون بره امام نقی رو درست نشماری، فرشته مسخرت می‌کنه و میگه هوی هوی یادت نیست بیا برو جهنم، در کمال ناباوری این برداشت احمقانه از اسلام را در مدارس تدریس میکنند. پنج: باز تعریف آینده ی بشریت بر اساس اصل امامت، کل اتفاقات آینده ی بشریت باید مطابق با اصل امامت تعریف شود، تمام آیات قرآن درباره ی سرنوشت بشریت را تحریف میکنند تا نظریه ی ضد قرآنی خودشان درباره ی ظهور آخرین امام را توجیه کنند، طبق این نظریه چون امامت اصل دین است و جایگاه الهی دارد، باید آخرین امام قبل از قیامت بیاید و تکلیف همه چیز را مشخص کند و کافران را نابود کند، این نظریه با کل قرآن در تناقض است، چون طبق قرآن نه تنها قبل از قیامت تکلیف انسانها مشخص نمیشود بلکه در خود قیامت نیز تکلیف مشخص نمیشود تا وقت معلومی در دوران قیامت که خداوند قضاوت نهایی را انجام نداده باشد ، هنوز خیر و شر باقی است و کافران به شکل کامل وارد جهنم نشده اند و مومنان به طور کامل نجات پیدا نکرده اند، پس در نتیجه باید قرآن را تحریف کنند تا نظریه ی خودشان درست دربیاید. و این دشمنی و تحریف ادامه پیدا میکند تا تمام جامعه ی اسلامی را در فساد و شرک و فقر فرو می برند و زمانی که کسی میگوید چرا حکومت شما ناکارآمد است، میگویند این اتفاقات عادی است و در آخرالزمان هستیم، در حالی که معلوم نیست چند میلیون سال تا قیامت باقی مانده است، مردم را غرق در شرک کرده اند، خداوند لعنتشان کند این یهود صفتان داخل دین اسلام را.
من الجزائر نسألكم الدعاء يأشراف الناس يأهل التقوا وإخلاص والأمان والعزة نسألكم الدعاء يأهل المقاومة الأحرار لقد اتبتم للعالم الإسلام أنكم على الدين محمد الأصيل وانكم على طريق المستقيم ومتمسكين بحبل الله لم يبقى للشعوب الإسلامية الا التحاق بكم
اخی انا عربی مسلم شیعی من ایران ... الحمدلله فی کل وقت الی انا مواطن من ایران و لست فی بلد ثانی عربی لان فی هذا الزمن ایران تحملت عقوبات و حرب ثمن سنین، کرح و عدا اعلامیا من کل العالم و هذا یشبه شی الی عملوا کفار قریش ب رسول الله صل الله علیه و علی آل فی شیب ابیطالب...قریب خمسین عام و کنا فی اعلی عقوبات و اکید هذا یاثر علی کیفیه حیات الناس و هذا کله بذا من فوز ثوره الاسلامیه فی ایران و قطع علاقات مع اسرائیل و تغییر سفاره اسرائیل فی طهران لسفاره فلسطین و ایضا تغییر اسم واحد من شوارع الکبار الی یوجد فیه سفاره امریکا لفلسطین و ایضضضضا علن سید روح الله الخمینی آخر جمعه فی رمضان به یوم القدس العالمی. هذا کل سبب الی انا افتخر ایرانی و اعیش فی هذا الزمان الی بلدی قریب خمسین سنه کان عون للمسلمین و اشدا علی کفار (امریکا و اسرائیل و الیهود)
امیدوارم در این مسیر ثابت قدم باشید ❤ واقعا اشعار شما درباره حضرت مهدی به دل میشینه ❤ امیدی بهمون میده که در مسیر درست رشد و تعالی حرکت کنیم و سرباز تراز اقامون باشیم ❤ < 《《《 سلام از ارتش سید خراسانی .... 》》》 >
. Free Palestine .💯 Masha Allah, my brother, may Allah accept this work of yours and I pray that Maula's appearance is soon 💖💖 Ameen Love From Pakistan 💞
بس ما یخلون نرتاح ومن زمان علینا حرب ثقافیه دینیه عن طریق عواملهم وخدامهم ولکن شعبنا قوی و کلما یکون الضغط علیه اکثر ایمانه اقوی یصیر ولا تتصوری براحه وصلنا الی هذا التطور والایمان من یوم الاول من الثوره الاسلامیه و لحد الان نعطی شهداء و عندنا شباب یعادل ایمانه بقدر ایمان الانبیاء و المرسلین و لا ابالغ فی ذالک هذا الواقع و الاعداء یخافون من شبابنا و نساءنا فقط لان المجتمع یعتمد علی الشباب و علی المراه التی هی نواه المجتمع الصالح القوی
تبدیل کردن امامت به اصل دین، بدعت یزید و یزیدیان، در تاریخ اسلام است و این عمل مشرکانه تر از عمل مسیحیانی است که گفتند عیسی(ع) پسر خداست: پسر خدا بودن حداقل مقامی است یک مرتبه پایینتر از خود خداوند، اما اصل دین بودن مقامی است مساوی با خداوند و حتی بالاتر. چرا قرار دادن امامت در ردیف اصول دین تا این حد خطرناک است؟! چونکه وقتی اصل دین را تغییر بدهی، کل دین تغییر میکند، من لیستی از تغییرات دین اسلام توسط یزید و شیعیان ایران در پایین می آورم تا عمق فاجعه برای همه مشخص شود. یک: وقتی امامت اصل دین باشد، اعتقاد به امام و شناخت به حق امام دقیقا مساوی با اعتقاد به الله است، یعنی تمام سرنوشت و دین مسلمانان وابسته به اعتقاد درباره ی یک فرد جایزالخطا است، و این منجر به اعلام نظریه ای تکفیری میشود که یزید به خودش اجازه میدهد تا امام حسین(ع) را شهید کند، چون ادعا میکند که امام حسین با خلیفه ی الله مخالفت کرده پس باید کشته شود، در این نظریه ی فوق تکفیری شما حتی اگر تحلیلگر سیاسی نباشید و نتوانید یک حاکم را بشناسید به جهنم خواهید رفت. دو: وقتی امامت اصل دین باشد؛ باید کل قرآن را تغییر داد، چون اصول دین از قرآن نشأت می‌گیرند، اما درباره ی امامت در قرآن تنها یک آیه وجود دارد و آن آیه میگوید که اولوالامر از شما هستند و محل نزاع هستند و بهترین روش این است که به الله و پیامبرش رجوع کنید، پس یزید و شیعیان و فرقه های شخصیت پرست و حکومت پرست، مجبور میشوند که کل قرآن را باز تعریف کنند، باز تعریف کردن قرآن از چند طریق انجام میشود که هرکدام از این روشها به تنهایی میتواند اسلام را نابود کند، برای مثال ایجاد کردن کروشه ی دروغ در قرآن و تحریف مهمترین پیام خداوند، یا تفسیر دروغین قرآن، یا تبدیل کردن قرآن به یک کتابی که تنها ولی فقیه و دوستانش آن را درک میکنند و مردم نه حق خواندن قرآن را دارند و نه توان درک آن را دارند و هزاران بلای دیگر که باید سر قرآن بیاورند تا با اصل من درآوردی آنها تطابق داشته باشد. سه: وقتی امامت اصل دین باشد، کل تاریخ اسلام باید بازتعریف و تحریف شود، یعنی کل جامعه و سرنوشت تمام انسانها مربوط به امام است، و هر اتفاق خوب و بدی در تاریخ بشر رخ داده مربوط به امام آن زمان است، پس در نتیجه امامت یک جایگاه مطلق الهی است که تعداد این افراد مشخص است و همگی جانشین خداوند روی زمین هستند و معصوم هستند و خارج شدن از ولایت این نژاد برتر و رقابت با آنها مساوی با کفر است. چهار: تمام مفاهیم اسلام باید به روش کودکانه ای بازتعریف شوند تا امامت اصل دین جلوه داده شود، شما به داستانهای بچه گانه ی یزید و شیعیان ایران درباره ی نحوه ی مرگ و حسابرسی انسانها و بهشت و جهنم توجه کنید تا متوجه شوید چه بلایی سر اسلام آورده اند، برای مثال از دیدگاه شیعیان حکومت ایران، شما پس از مرگ با فرشتگانی مواجه میشوید و آنها پرسشهای سختی از شما میکنند، دقیقا مثل تست کنکور است، اگر جواب ندهید به جهنم میروید، مثلا فرشته میگوید اسم امامان را بشمار، چون امامت اصل دین است یک مسلمان باید امام خودش را بشناسد اگر نشناسد مثل این است که کافر به الله است، شما نیز شروع میکنید به شمردن آنها؛ اول امام علی ، دوم امام حسن و... اگر یک جای کار یادتون بره امام نقی رو درست نشماری، فرشته مسخرت می‌کنه و میگه هوی هوی یادت نیست بیا برو جهنم، در کمال ناباوری این برداشت احمقانه از اسلام را در مدارس تدریس میکنند. پنج: باز تعریف آینده ی بشریت بر اساس اصل امامت، کل اتفاقات آینده ی بشریت باید مطابق با اصل امامت تعریف شود، تمام آیات قرآن درباره ی سرنوشت بشریت را تحریف میکنند تا نظریه ی ضد قرآنی خودشان درباره ی ظهور آخرین امام را توجیه کنند، طبق این نظریه چون امامت اصل دین است و جایگاه الهی دارد، باید آخرین امام قبل از قیامت بیاید و تکلیف همه چیز را مشخص کند و کافران را نابود کند، این نظریه با کل قرآن در تناقض است، چون طبق قرآن نه تنها قبل از قیامت تکلیف انسانها مشخص نمیشود بلکه در خود قیامت نیز تکلیف مشخص نمیشود تا وقت معلومی در دوران قیامت که خداوند قضاوت نهایی را انجام نداده باشد ، هنوز خیر و شر باقی است و کافران به شکل کامل وارد جهنم نشده اند و مومنان به طور کامل نجات پیدا نکرده اند، پس در نتیجه باید قرآن را تحریف کنند تا نظریه ی خودشان درست دربیاید. و این دشمنی و تحریف ادامه پیدا میکند تا تمام جامعه ی اسلامی را در فساد و شرک و فقر فرو می برند و زمانی که کسی میگوید چرا حکومت شما ناکارآمد است، میگویند این اتفاقات عادی است و در آخرالزمان هستیم، در حالی که معلوم نیست چند میلیون سال تا قیامت باقی مانده است، مردم را غرق در شرک کرده اند، خداوند لعنتشان کند این یهود صفتان داخل دین اسلام را.
