سلام و عرض ادب.درودبراستادعزیز.چطوری میتونیم درس هارو دانلود کنیم؟ ببخشید مقاله ای که استاد فرمایش می‌کنند که نوشتن رو چطوری دانلود کنیم و کجا هست مقاله؟
فلسفه در پی رسیدن به یک حقیقت مطلق یا نسبی هست اما سیاست برعکس در پی قلب حقیقت و مسایل به نفع حفظ قدرت و ثروت حکومتی و کنترول جامعه به هر شکل ممکن و اصلا موضوع فضیلت و شرافت و وجدان برای سیاست سمی مهلک و کشنده است رجوع شود به ارای ماکیاولی که رسیدن به هدف مهمه نه حقیقت
حقیقت چیست؟ مطلق بودن آن چگونه اثبات میشود؟ البته با در نظر گرفتن اینکه فلسفیدن به شاخه های گوناگون تقسیم شده است. سیاست جیست؟ و کدام نوع سیاست حقیقت را نابود می سازد؟ کدام نوع سیاست هست که راهنمای انسان قرار میگیرد؟
چند سوال ايا شوربخت ميتواند کسی باشد که بجاى اينكه بگويد: ميدانم كه نميدانم، بگويد ميدانم كه اشتباه ميكنم" ؟ پس ديدگاهى معتقد است كه ميداند كه نميداند (سقراط)و ابراهيمى ميداند كه اشتباه ميكند؟ كه همان آگاهى يعنى همون بيعيب ندونيد خودتونو كه در بالا اشاره كردند نيست؟ تجربهء اگاهى يا وجدان بمعنى با خوددانستن است يعنى ميدانم كه نميدانم" اين به معنى آگاهى داشتنى است كه سقراط را به روشنفكرى ميرساند وضعيتيكه روشنفكر كسى است كه اگاهى دارد از اين كه اگاهست، روشنفكر ميدونه كه چه چيزى رو ميدونه و چه چيزى رو نميدونه و "دقيقاً نقشش چيست گزاره هاى انتهاى سخنرانى. سوال: ايا كسي كه ميداند كه نميداند (سقراط) با(روشنفكر) كسى كه ميدونه چى رو ميدونه و چى رو نميدونه و دقيقاً نقشش رو ميدونه در تضاد نيستند؟ "من خودآگاهى دارم من سعى كردم به پير جوان آموزش دهم و نه بدنبال جاه طلبى هستم و نه پول اصلاح روح فضيلت از پول در نميايد بلكه اموزش! من شيطانى نيستم" محمد از سقراط ياد گرفته يك چيزهايى رو اينو براى مزاح گفتم! نتيجه چرا محاكمه سقراط و سيندروم ترس توده ها از فيلسوف و انديشهء انتقادى؟ دوستى فلسفى يا ...در كنار مدنى همراه با پرسشگرى سوال : اما دوباره اين شهروندان پرسشگر در اتوپيا به همزيستى و خوداگاهى نميرسند، در تضاد با باور سقراط كه به اتوپيا باور نداشت؟ , اگر جواب دادید مرسی! دنبال جواب سوال نيستم فقط تو ذهنم اومد !مرسى
با عرض ادب من هم بیننده این مدرسه آگورا هستم. البته فرصت تماشای تمام آموزش های این مدرسه را نداشتم. در نتیجه ارزیابی من می تواند ناکامل باشد و در بر دارنده اشتباهاتی هم باشد. شما نکات درستی را مطرح کردید و امیدوارم که پاسخ گرفته باشید. اجازه بدهید اصل موضوع را مطرح کنم. اول اینکه ما با این فلسفیدن به چیزی خواهیم رسید؟ آن فلاسفه ایده الیستی / ماتریالیستی ، از سیستم سازی های خود اهدافی را دنبال میکرده اند و برای تبیین و یا توجیح و یا توضیح-گذشته،حال و آینده بودند، چه آنهایی که مبلغ آرمان شهر بوده و چه آنهایی که ساختار شکن. شما در جایی باید سیستم خود را معرفی کنید. ظاهرا بر اساس داده ها آقای سقراط حکیم از زندکی زمینی شان خسته شده بودند و بدنبال یک خودکشی فاضلانه بودند. و بر خلاف طیبعت"زیست" ،خود را از زیستن رها کرده. اگر این ماجرا درست باشد. بر اساس شواهد تاریخی سقراط آنقدر نسبت به نظراتش بی تفاوت بوده که ، کمتر به خود زحمت نوشتن نظراتش را می داد. آنچه داریم ،از حواریون وی می باشد.، با این تفاوت که مثل کتاب یهودیان،مسیحیان و مسلمانان ،امت آنان با چند کیلو کتاب مقدس متفاوت روبرو نبوده. اما توجه به احساس دردناک آقای افلاطون از شهادت سقراط، می توان بخود اجازه داد که کمی باشک به افکار سقراط حکیم نگاه کرد.
