توی یک رابطه‌ای قرار گرفتم فکرمیکردم معجزه ای از طرف خدا رخ داده تمام نشونه‌ها معجزه بود و من هرلحظه شاکر بودم تا اینکه همه چیز بهم ریخت و دقیقا این اشنایی به نفع رقیب من تمام شد و الان تنها شکایتم از خدا این هست که چرا منو واسطه کرد زندگی یکی دیگه رو‌نجات بده و من نابود بشم! چرا خدا با من اینکارو میکنه وقتی میدونه من کشش این درد رو ندارم
تا یاد بگیری اول خودت تو باید ناجی زندگی خود باشی اول و دوم مسعولیت زمینیت که بهت افتخار میکنم عالی انجام دادی . شکایت و‌گله نکن مطمعنا در فرصتی عالی بهترینها برات رفم میخوره فقط کافیه به زمانبندی خدا اعتماد کنی و رشته بین خودت و خدا رو محکم نگه داری از روی تجربه میگم چون دقیفا منم مانند توام❤
