موضوع: مقایسه امور مادی و معنوی
عناوین:
1- مقایسه خیانت مادی و معنوی
2- مقایسه لباس مادی و معنوی
3- ضرورت آموزش شنا به نوجوانان
4- حیات جامعه، در گرو مبارزه جدی با مفسدان
5- جداکردن حساب فرزندان از والدین
6- دوری از تبعیض میان فرزندان
7- الگودهی یا الگوپذیری؟
دانلود صوت برنامه:
gharaati.ir/pic...
موضوع: مقایسه امور مادی و معنوی
تاريخ پخش: 17/05/98
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین بعدد ما أحاط به علمه، الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
بحث زمانی پخش میشود که روز شهادت امام باقر(ع) است و من چند جمله از کلمات آقا را برای شما معنا کنم. یکی امام فرمود: شما به کسی دزد میگویید که مالی را بدزدد. از یک سرقت معنوی غافل هستید و آن کسی است که از دین بدزدد. مثلاً بخیل کیست؟ بخیل این است که پولش را به کسی ندهد. حدیث داریم اما یک بخیل دیگر هم داریم. بخیل کسی است که در سلام کردن بخل میکند. بگوییم: سلام کن، من به او سلام کنم؟ من لیسانس هستم و او فوق دیپلم، من ارشد هستم و او کارشناس است. من سرهنگ هستم، او سرگرد است. من آیت الله هستم و او طلبه هست. امام فرمود: بخیل این است که در سلام بخل کند، حدیث داریم پیغمبر ما به بچهها سلام میکرد. نگو: او باید دیدن من بیاید و او باید از من عذرخواهی کند. هرکس کوتاهی کرده عذرخواهی کند، در هر سطحی که میخواهد باشد. سرقت معنوی، سرقت مادی را همه میفهمیم. مال را برد، قالیچه را برد، ماشین را دزدید، ولی این سرقت معنوی را امام فرمود: «سرقوا اکرم آیة» دید یک عده در نمازشان بسم الله نمیگویند. فرمود: اینها «سرقوا اکرم آیة»
1- مقایسه خیانت مادی و معنوی
گاهی وقتها میگوییم: خیانت چیست؟ خیانت این است که مثلاً شما به من میگویی: من بیمار دارم. ماشینت را به من بده بروم بیمارستان، خانمم را ببرم، بچهام را بیمارستان ببرم. به اسم بیمارستان ماشین میگیری و مسافرکشی میکنی. میگویند: خیانت کردی، تو چیز دیگر گفتی و چیز دیگر از آب درآمد. در تربیت به بچهها ممکن است خیانت کنیم. اصلاً هرچیزی که... بسیاری از چیزهایی که ما پوستش را میگوییم، یک مغز هم دارد، مغزش را نمیگوییم. مثلاً میگوییم: فلانی هجرت کرده است، هجرت این است که مثلاً از فلان کشور یا فلان شهر و منطقه جای دیگر رفته است. این هجرت است. امام فرمود: یک هجرت دیگر هم داریم. هجرتی که از اخلاق فاسد هجرت میکند. تا حالا یک اخلاق بدی داشتی، هجرت کنید. این هم یک هجرت است، هجرت از فساد به صلاح. شیرینی، ما به این شیرینیهای قنادی شیرینی میگوییم ولی در روایت داریم «حلاوة مناجاتک» گفتگوی با خدا هم شیرین است. منتهی این شیرینی را همه میفهمند و آن شیرینی را فقط یک افراد خاصی میفهمند. وقتی با خدا حرف میزنند، اشکی میریزند و نماز میخوانند از نمازشان لذت ببرند. حدیث داریم اول خلافی که انسان میکند و خدا میخواهد سیلی بزند، اول سیلی خدا این است که مزه عبادت را از آن میگیرد. یعنی نماز نمیخواهد بخواند و برایش سنگین است.
2- مقایسه لباس مادی و معنوی
به هر حال، یک لباس این است که همه میفهمیم. ولی قرآن به چیزهای دیگر هم لباس گفته است. مثلاً گفته: تقوا لباس است. «و لباسُ التقوی» تقوا هم یک لباس است. همسر هم لباس است. قرآن در مورد همسر میگوید: «هُنَ لِباسٌ لَكُم وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُن» (بقره/187) همسر برای همسر لباس است. پس ما هرچه به شیرینی، لباس، هجرت، بخل، سرقت، تمام این کلماتی که در فرهنگ ما هست و معنایش را میفهمیم، اینها یک معنای عمیقتر هم دارد و لذا گاهی وقتها مثلاً حدیث داریم امام رضا فرمود: علم این نیست و علم آن است. ما چیزهایی که در دانشگاه میخوانیم علم نیست. خیلیها اطلاعات است. کوه هیمالیا چند متر است؟ به من چه چند متر است... مثل اینکه آدم بگوید: بوعلی سینا چند کیلو است؟ این علم است؟ سی و سه پل چند آجر دارد؟ آجرهای سی و سه پل اصفهان از نجف آباد آوردند یا اصفهان، این علم است؟ فلان رودخانه و نهر و پایتخت، اطلاعات هست ولی هیچ رشدی درونش نیست. یعنی بدانی جایی آباد نمیشود و ندانی جایی خراب نمیشود. چون علم را در این کتابهای درسی آوردیم که خیلیها ترجمه است و خیلیها بی فایده هستند، بعضی هم با فایده است. بعضیهایش هم خوب است. همه را نمیگویم.
21 сен 2024