خدا قوت به شما مینا خانم واقعا شنیدن داستان با صدای زیبا و دلنشین شما آدم احساس میکنه خودش تو اون محیط هست و خودمو جزو از این داستان میدونستم دست مریزاد ب شما و براتون آرزوی موفقیت و شادکامی دارم ❤❤❤❤❤
عزیزم من نظرسنجی ای که کردم رو مدنظر قرار میدم.طبق نظر سنجی،دوستان داستان طولانی خواستن.چون خیلی ها کامنت نمیذارن.معمولا دستانی که گله و شکایت دارن کامنت میذارن
با درود مینا جان❤❤ ثریا جان شما اصلا عذاب وجدان برای فوت مادره محمود نداشته باشید. ایشون در حال وداع بوده و شما هم که تا حالا با این مریضان سروکار نداشتین شیر دادین و اون هم در گلوش پریده و مرگش را طولانی نکرده. من خودم در سوید چون پرستار هستم با کسانی که در حال وداع هستن سرو کار میزنم. راحت باشین. و اون زخم بدلیل اینکه آنها دیگر جریان خون در بدنشون جاری نیست پس اکسیژن خون کم میشه و باعث اون زخمههای درد اور میشه. البته ما در سوید تشکهای مخصوص داریم و روزی چند بار هم جابجا میشن. از کارهای مادره محمود هم ناراحت نباشین چون مادرتون جای اون را گرفته که شما هم گناهی نداشتین اون مثل کاره زخمی بوده و حرس دلش را روی شما در میاورده😢 ولی شما واقعا مرگ را پیچوندین چون اون غدهای سرطانی در غدهای ترشحی و حساس بدن هستن من خیلی خیلی خوشحال هستم که شما حالتون خوب هست. موضوع سوم خوب شد که شما در ایران هستین چون وقتی من این پدران و مادران بچهها که میان اینجا و موندگار میشن در سن بالا دلم میسوزه چون واقعا شکنجه هست، نه زبان، نه دوست، نه هم صحبت. همه سره کاره خودشون هستن طفلک این سالمندان اینجا اذیت میشن. موضوع ۴ من در سه روز پیش به سرگذشت یک عمه که دلش برای دو برادر زادهای خود که فکر میکنم در سن ۱۹-۲۰ سال باشن بی پدر و مادر جایی نداشتن که بخوابن کار میکردن ولی خونه نداشتن. اسم این سرگذشت پسران بی پناه بود و خانم نرگس قاسمی این سرگذشت را تعریف کرد حالا شاید خودتون باهاشون آشنا هستین. شاید اون پسران را بتونین استخدام کنید یک اطاق بهشون بدین و آنها هم برای خانه مریضان شما کار کنن خرید کنن تعمیر ووووووو خانهها را انجام بدن. حتما اگر تونستین به اون بچهها کمک کنید❤❤❤ اگر تونستین اون بچهها را پیدا کنید به من خبر بدین❤❤❤ همیشه شاد و خندان باشین❤️❤️
سلام به دوست بزرگوارمون و خدا قوت داستانهاتون بیشتر مواقع خوب و دلنشینه اما ازتون خواهش میکنم شاخ و برگ زیاد بش ندین من یه خانم میانسال و خانه دارم که انگلیس زندگی میکنم با اینکه وقت زیادی دارم بازم گاهی حوصلم سر میره و بخاطر اینکه بدونم اخرش چی میشه تا انتها گوش میکنم اما قطعا دوستانی هستن که هم فرصتشون کمه و هم با توجه به اینترنت محدود و سنگین ایران براشون سخته لطفا داستانها رو یا دو قسمتی یا کوتاه کنین بازم ممنون ازتون
سلام میترا جان خیلی خوشحالم که همراهم هستی دوست خوبم داستان ها با نظر بیننده ها و طبق نظرسنجی طولانی هستن عزیزم قطعا بعضی از دوستان از طولانی بودن داستان ها شکایت دارن اما اکثریت دوست دارن که داستان ها طولانی باشه عزیزم😉
سلام بروی ماهت عزیزدلم خیلی خیلی عالی بود من لذت میبرم از صدای نازنینت ولی بخدا ۵ شب طول کشید تا تا اخر گوش بدم اخه صدات اونقدر گرمه ک چشام هم گرم میشه میرم لالا 😅خلاصه عزیزی ❤
اره همیشه همنطوریه وقتی نعمت بزرگی چون سلامتی هست ونمیبینیم بعد مریضی تازه میفهمیم چه ثروت ونعمت بزرگی از دست دادیم بعدشم همه آرزوهامون میشه رسیدن به سلامتی وبس ،دوستان تا وقتی هستیم با داشته هامون رنگ خوشی بر زندگی خودمون واطرافیانمون بزنیم نه حصرت نداشته هامون رو بخوریم وزندگی را بهود واطرافیانمون تیره وتار وخسته کننده 🙋