دعا بر چه فلسفهای استوار است؟ آیا مبانی دعا ما را به این نتیجه میرساند که خدا تغییرپذیر و تاثیرپذیر است؟ میهمانها: وریا امیری، پژوهشگر فلسفه و فیزیک یاسر میردامادی، پژوهشگر فلسفه و دین
کلا بحث دراین زمینه ها بسیار اموزنده و جالب است هیچکس نمیتواند بگوید من درست میگویم هیچ ادعایی مطلق نیست چون بشر هم کامل نیست و محدود هست . مرسی از اقای داریوش کریمی من اکثر برنامه های خوب پرگار را دیدم . خوشحالم که برنامه های روشنگری خوبی را اقای کریمی ارائه میدهند
با تشکر از دست اندرکاران برنامه پرگار خصوصا مجری محترم برنامه جناب اقای کریمی که مانند همیشه خیلی خوب برنامه را اداره کردند .به نظرم اشکال این گفتگو این بود که در بیشتر مواقع ایرادات و نقد ها و یا پاسخ هایی که به پرسش ها داده می شد به سرانجام و نتیجه نمی رسید می دانم که وقت برنامه محدود است اما فکرمی کنم اگر در همین وقت محدود دو و یا سه ایراد و اشکال و تامل در پاسخ هایی که به انها داده می شد مورد گفتگو بود بسیار نتیجه رضایت بخش تر از ان بود که همه مسائل موضوع دعا و معجزه و پاسخهادر مورد هر کدام مطرح شود اما به هیچ نتیجه روشنی منتج نگردد موفق باشید
ممنون از بی بی سی فارسی جهت برنامه پرگار ... واقعا این برنامه نقش بزرگی در روشنفکری و آگاهی فارسی زبانان داشته . البته از تاثیر مجری خوب و توانمند و با تسلط کامل این برنامه جناب کریمی نباید بگذریم که الحق در اجرای آن بسیار ماهر و متبحر هستند
بحث فوق العاده جذاب و شیرینی بود . متشکرم از آقایان میردامادی و امیری . از آقای کریمی هم بی اندازه سپاسگزارم بخاطر انتخاب موضوع ، میهمانان و مجری گری بسیار عالی برنامه پرگار در طول سالیان پخش برنامه .
از برنامههای مفید شما سپاسگزارم. آقای میردامادی فرمودند که بیشتر مردم جهان خداباور هستند. ولی از نظر من سخن ایشان علمی نیست زیرا اولاً اگر بر فرض، حرف ایشان درست باشد باید پرسید کمیت مهم است یا کیفیت؟ ثانیاً وضعیت جهان در طول تاریخ نمایانگر خداپرستی حقیقی یا ریاکارانهی جهان است.
چقدر بحث این دو نفر شیرین، کاش بی بی سی یک برنامه مخصوص این دونفر بسازه، شما فقط سطح استدلالات و نگاه کن واقعا لذت بخش بود برنامه فارق از دیدگاه دو طرف
آقای میردامادی عزیز مدل خداباوری مثله آبکش سوراخ سوراخ است آب اندکی در گوشه کنار هست ولی واقعا قانع کننده نیست و مدل طبیعت گرایی مبتنی بر تکامل سازگارتر است با وضع جهان
نمیدانستم این هزاران فیلسوف دین چرا عقلشان نمیشود که چون شما با یک خط نوشته گرمابهگلستانی سر و ته مسئله را هم بیاورند تا عمر گران را در فلسفیدن و سنجیدن این موضوع نتباهند.
Life is the greatest miracle, so are order of atoms and the universe beyond to be thankful, and accept. However, born unwittingly, die reluctantly but happy with games in between. Pray for acceptance.
من با بعضی از نظریه آقای وریا کاملا موافقم اگر بجایی آقای میردامادی میبودماین استدلال رو میکردیم وقتی انسان کار اشتباه و زشت را انجام میدهد و بعد متوجه اشتباه خود میشود از خداوند طلب بخشش میکند خداوند هم با اینکه این انسان متوجه اشتباه خود شده دیدگاه و نظر خدا راجب عوض شود یا قومی گناهی را مرتکب شده اند و بعد متوجه گناه و یا اشتباه خود شدن از خداوند طلب بخشش میکنند و خداوند نظر به شناخت که از دل ها شان دارد نظر خود را نسبت به مجازات قراراست برای شان انجام دهد نظر اش تغییر دهد این احتمال بسیار قوم است
دعا بنظرم برای متوجه کردن دل تو سمت خدا و دوری تو از نفس سرکش و طغیانگر وشیطان است برای آرامش تو درمقابل مثلا قضا وقدر او و صبوری وتحملی که درنتیجه ی اون توجه بخدا بهنگام رسیدن حادثه وسختی ورنج وعذاب وهموار کردن مسیری شبیه هدایت او واحساس تقرب و سبکباری وشعفی از گویی از توجه او به تو، شاید و خالص شدن نیت وعمل ویکی شدن جسم وجان
ضمن تشکر از شما سوژه بسیار جذابی انتخاب کرده بودید که حتی شاید دو برنامه لازم داشت و دوستان صاحب نظردلایل جالبی مطرح میکردند. تنها مشکل این بود که زیاد درحرف هم میپریدند و سخت میشد بحث رو دنبال کرد.
چند نکته کارگشا : یک - تصور جهانی مستقل از ناظر ادراک کننده مفید نیست. ۲- دعا یک حالت ادراکی است که موجب تغییر جهان در تناسب با این درک میگردد. مانند فرضیه جهان های موازی. ۳- آنچه خدا اراده کرده انتخاب انسان است و راه های متفاوت در تناسب با رشد او ۴- بهترین حالت وجود در توان ماده نیست که بخواهیم خدا آن را در جهان ماده پدید آورد ۵- اصولا رویدادهای جهان ماده که تناسب با ناظر مدرک دارد حقیقی نیستند که شایسته علم خدا باشد. علم خدا رشد و تکامل را هدف گرفته است.
نه من با فرمایشات شما موافق نیستم٫ وریای عزیز فرمودند گذشتگان ما برای حل مسائل ناتوان بودن و با دست دراز کردن به اون خدای که نمیشناختن ازش التماس کنیم که غیره اخلاقی یا انسانی است، لطفا با دقت گوش کن
اگر مراد فقط سخن گفتن با خدا باشد، میشه این سخنگویی صرفا حاوی تجلیل و قدردانی از خدا و سپردن خود به خدا باشد. در حالی که همه خوب میدانیم اکثریت وقتی حرف از "دعا" میزنن، منظورشون تحویل یک یا چند لیست به خدا است. لیست تقاضا ها و آرزوها و انتظاراتی که از خدا دارند.
درود بر شما و سپاسگذارم بابت برنامه بسیار عالی پرگار این برنامه به علت عدم رعایت دو طرف در بحث و مداخله در صحبت طرف مقابل خیلی سردرگم و بی فایده شر لطفا به مهمان های برنامه اجازه چنین رفتارهایی ندهید امیدوارم برنامه دیگری در مورد دعا با حضور وریا و اشخاص خداباور دیگری مثل دکتر سروش بگذارید
این بحث که از مبحث بزرگتری میاد یعنی جبر و اختیار به نظر من یه جواب مهم وجود داره. در ادبیات کاتولیک مونولیزم و در ادبیات اسلامی مفهوم بداء به این مبحث میپردازه. صحبت اینه که خدا اکتیو و فعالانه در هر ثانیه و هر لحظه با جهان کار میکنه و مسایل جهان رو همزمان با زمان حل میکنه و پیش میبره. رهبر فعال. اگر رهبر فعال در نظر بگیری مساله جبر و اختیار حل میشه. او همچنین گناهان مارو شبانه روز حل میکنه. در زمان جاری مسایل رو پیش میبره. این مطلب سوال در مورد جبر و اختیار رو جواب میده. که آیا پیشاپیش تقدیر تایین شده بوده و جبر مطلق حاکم است یا اینکه ما اختیار داریم؟ جواب این در مورد مفهوم جاری بودن زمان است.
از نظر علم فیزیک باید گفت که دنیا کاملا جبر مطلقه. برای توضیح این مسئله باید اول اختیار رو تعریف کرد. به نظرم اختیار یعنی امری که بشه اتفاقی که رخ داده رو عوض کرد به گونه دلخواه، پس وقتی ما از نظر علم فیزیک قادر به سیر در گذشته نداریم تا بتوانیم رویدادی رو که رخ داده عوض کنیم میشود جبر. مثلا جناب یاسر مثالی زدن که من می تونستم به برنامه پرگار نیام و اختیار کنم که نیام ولی باید گفت که در نهایت به هر دلیلی ایشون در برنامه حاضر شده و نمی تونه بعد از پایان برنامه سیر فضا-زمان رو تغییر بده و برگرده به عقب تا در برنامه حاضر نشه. به هر دلیلی جبر ایشون رو به برنامه کشانده چون آمدن ایشون در نهایت رخ داده. و این موضوع یا مسئله تصمیم گیری جور در نمیاد. ما نمیتونیم بگیم که تصمیم به انجام کاری گرفتیم چون زمان یه خط سیری است که دائما اتفاق میوفته
خدا خالقه اگه تاحالا چیزی رو خلق کرده باشید چه داستان چه نقاشی میتونید که روند خلق کردن یه روند نیمهآگاهانهس از اول یه تصویر کلی از چیزی که خلق میکتید دارید اما تصویر دقیق ندارید و به دنبال اثر خودتون حرکت میکنید خیلی از عناصر و شخصیتهای اثر هنری هم صددرصد در کنترل شما نیستن در نقاشی نمیتونی هر رنگی رو کنار هر رنگی بذاری نمیتونی خودتو راضی کنی در داستان نویسی نمیتونی بعضی شخصیتها رو وادار کنی چیزی رو که تو میخواعی بگن با کاری که تو میخواهی بکنن. گاهی در طول روز در اتوبوس یا زیر دوش با شخصیتت حرف میزنی و اون نظرشو بهت مسگه پیشنهاد میده یا حتا ازت خواهش میکنه که کاری رو بکنی یا نکنی. مثلا من داشتم داستانی کینوشتم دربارهی کشته شدن یه دختر توی یه تصادف اما انقدر اون دختر گاه و بیگاه عز و ناله و خواهش کرد و اشک ریخت و بقیه شخصیتها پادرمیوتی کردن که مجبور شدم کل داستان رو عوض کنم. به نظر من رابطهی خدا و مخلوقاتش هم همینطوریه مینویسه، بازنویسی میکنه (دژاوو) بعضی محدودیتها و قوانین خودش رومیشکونه وخم میکنه و ما همه شخصیتهای داستان خدا هستیم و این فکر یه سوال خیلی ترسناک ایجاد میکنه که پس مخاطبهای خدا کیهستن؟ خدا برای کی خلق میکنه؟ این سوال وحشت بزرگی رو در دل من ایجاد میکنه
بحث جالبی بود. از عوامل برنامه پرگار تشکر می کنم. بنظرم اون حد از دترمینیسم که آقای امیری باور دارند قابل دفاع نیست. همچنین اون تعریفی که آقای میردامادی از طبیعت دارند بسیار قدیمی است. بنظرم مستند دو قسمتی "what the bleep do we know" می تواند تصور صحیح تری از دنیا و اختیار را به انسان بدهد. قسمت اول این مستند به فارسی نیز ترجمه شده است.
با سلام در جزییات که نمیشود زیرا باید تمام هستی را حتی در اتم ها و زیر اتمها و دیگر موارد و نفوس در یک کارکرد وحدتی پیدا کرد و این تازه در قسمت یک نوع عالم هست زیبایی کار انجاست که در کلیت در همه عوالم ذات خودش را نقض نمیکند ...مساله فرض کن میخواهی یک کلیت قاعده که داری در یک سیستم چند تای با اختیار در فردیت کار کند حتی در اندازه چند تا انگشت شمار نمیتوان نوعی چیدمان شود با تمام فاکتورهای انسانی و محیطی و محاسبه انها تمام ان اصل قاعده ات را حفظ کنی و سریع نقض میشود ....موفق باشید البته این یک مثال سطحی بود انوقت باید تمام ذرات جهان و نیروها و نفوس گذشته و حال و اختیار و جبرها و عوالم را در نظر بگیری و یک چیز دیگر که اینجا مجالش نیست و انوقت هیچکدام نقض نشود
بنده طبیعت گرا هستم و به خالق باور ندارم و به اراده آزاد باور دارم البته در حدود جهان زیست مند و ذی شعور نه در تمام پهنه هستی مثلا اشیاء و اجرام کیهانی ... در واقع در اثنای پدیداری حیات به تدریج حدودی از خودبنیادی و خودمختاری هم پدیدار شده و در واقع هم با وریا هم یاسر اختلاف نظر دارم 🙏🌷
انسان مجبوره که مختار باشه مثل یه سوارکار که مجبوره اسب رو کنترل کنه اما کنترل صددرصد نداره یا مثل کاپیتان یه کشتی که میتونه تصمیم بگیره اما صددرصد همهچیز زیر کنترل و ارادهی اون نیست.در بهترین حالت زیر یکدرصد اراده و اختیار داره ما هم همینطوریم ما زیر یک درصد اختیار داریم