ممنون از توضیح خوبتان من دوازده سال نارمک زندگی میکنم خیلی اینجا رو دوست دارم اما متاسفانه مستاجر هستم و دیگر نمی توانیم بمانیم چون قیمت خانه خیلی بالا رفته از این که باید چند ماه دیگه از این محل برم خیلی غصه میخورم خوش به حال آنهای که اینجا خانه دارند
من بچه نارمک هستم. از تفریحاتم این بود که با خانواده یک عدد را انتخاب می کردیم و میرفتیم به میدانی که اون شماره را داشت. خیلی به تفاوت های میدان ها فکر می کردم و تصور میکردم زمانی که ده بوده چه خصوصیتی اون مکان داشته که فلان ویژگی رو میدان و خیابان هایش پیدا کرده
داستان شما کمی با شناخت من از نارمک فرق دارد. در دهه ۱۳۳۰، زمینهای بایر یا خاکی (بدون باغهای انار) را از روی نقشه میفروختند و مادر من ۳۰۰ زمین خرید و ۲۰ سال بعد موقع فروش ان زمین سال ۱۳۵۰ من چند بار به انجا رفتم و هنوز بیابان بود با کمی خونه مسکونی و بعد ها شنیدم که سه تا فللکه داشت در سال ۱۳۵۳ و به طرف سلطنت اباد و زرده بند جاده کشی شده بود.. من ۵۰ سال که ایران را ندیدم و تا دیکتاتوری اسلامی اعدامی سرنگون نشه برنمیگردم. در خارج غریبه بودن بهتره از غریبه بودن در کشور خودته!!!
نارمکی را که من به یاد دارم بر میگردد به اوائل ده چهل که شادروان عموی من در کوی کالاد ساکن بود ، باغ های انار مربوط به ده نارمک میشود . از ده نارمک به طرف جاده لشگرک جاده نظامی بود ، و طردد ممنوع بود.
این کانال یا منافق و مجاهد خاین است و یا آخوندی ،چون مصدق غشی و خائن کودتاچی و خواب آلود خائن عنگلیسی که اصلا ربطی به موضوع ندارد ، را دارد تعریف میکند
من در چهار راه شهرزاد در نارمک به دنیا آمدم و در یازده سالگی به خیابان نوبری ،نزدیک فرجام غربی و روبروی کوی کالاد اسباب کشی کردیم. تمام این اسمها مطمئنا عوض شده..تصاویر این ویدیو را نمیتونم به یاد بیارم..هیچ چیز برام آشنا نیست. بیست و دو ساله بودم که آ واره دنیا شدم و امروز شصت و پنج سالمه و دلم به شدت برای ایران و نارمک تنگ شده..فقط هرروز به رو و روح شورشیان سال ننگ پنجاه و هفت لعنت می فرستم که زندگی من و خانواده ام را تباه کردن. تمام