معتزله : فرقه معروف اهل سنت / همه چیز درباره یکی از مهم ترین مکاتب تاریخ اهل سنت 

انسان نباید هر روایتی که به خواست اون بود را صحیح بداند بلکه باید از حق اتباع کرد . حديث اول كه آوردى ( من کنت مولاه...) در سندش علی ابن عبدالعزیز هست که نسائی ازش حدیث روایت نکرده. در سند همون حدیث شخص دیگری به اسم کامل ابو علاء هستش که بعضی ها تضعیفش کردن من سخنشون رو قرار می‌دم والله اعلم وذكره العقيلي في «الضعفاء» (5/ 165)، وروى عن عبد الرحمن بن مهدي أنه لم يحدث عن كامل أبي العلاء شيئا قط. وقال ابن حبان في «المجروحين» (2/ 231): «كان ممن يقلب الأسانيد، ويرفع المراسيل من حيث لا يدري، فلما فحش ذلك في أفعاله، بطل الاحتجاج بأخباره»اهـ. خودت یک بار دیگه این روایت که قرار دادی را بخوان، مولی در (من كنت مولاه فهذا مولاه) معنی جانشین رو نمیده، ءايه‌ی ٧٢ الأنفال درباره‌ی اهل ایمان و اهل هجرت و جهاد می‌فرماید(بعضهم أَولیاء بعض) ودر بخشى از ءايه‌ی ٧١ سوره‌ی التوبة الله مى‌فرماید(وَالمُؤمِنُونَ وَالمُؤمِنَـٰتُ بَعْضُهُم أَولِيَاءُ بَعْض) کلمه‌ی (مولاه) به مفهوم مودت و محبت و ترکت معادات میاد و‌به معنای جانشینی نیست. بلكه در حديث كه إن شاء الله صحيح است پیامبر به زید که یک نفر از اصحاب پیامبر است می‌فرماید( أَنْتَ أَخُونَا وَمَوْلَـٰنَا) آیا از کلمه‌ی (مولـٰنا) در حدیث فوق هم این برداشت رو می‌کنید که زید جانشین پیامبر بوده؟ شما یا متوجه نیستید یا نمی‌خواید بفهمید که امام علی به واقعه‌ی غدیر برای جانشینی خودش استناد نکرده( باز نروید روایت بیارید که امام علی گفته پیامبر فرموده [من کنت مولاه ...]، چرا که فهم شما از کلمه‌ی (مولاه) با فهم پیامبر و اصحاب ایشان و خود امام علی بسیار متفاوت است. اگر امام علی خود را جانشین پیامبر می‌دانست و اگر امامت مقامی از الله برای امام علی بود، ایشان هرگز به امام ابوبکر بیعت نمی‌داد و از این مقام کوتاه نمی‌آمد، بلکه اگر مقام امامت مورد ادعای شیعه وجود می‌داشت و الله آن را برای امام علی قرار می‌داد ایشان اصلا حق کوتاه آمدن از این مقام را نداشت چرا که وقتی الله جایگاهی را به کسی می‌دهد، فرد نباید در آن جایگاه کوتاهی و خیانت و سستی کند( ءايه هاى٧٣_٧٤_٧٥ سوره‌ی الإسراء را بخوان). پس اگر امام علی دارای مقام امامت مورد ادعای شیعه بود و جانشین پیامبر بوده چطور نه تنها از این مقام کوتاه می‌آید بلکه به کسانی که این جایگاه را به گمان باطل شیعه از امام علی گرفته‌اند بیعت هم می‌دهد!!( چیزی هایی که آخوند ها گفتن بریزید دور، این قوم( آخوند ها) برای کسب لذت های دنیوی از مال حرام و... از هیچ کذب و دروغی کوتاهی نمی‌کنند و لَو به قیمت به جهنم رفتن تمام اهل زمین باشد) اينم متن و ((سند ))روایت بیعت امام علی به امام ابوبکر هستش[ روایت طولانی هستش اون‌جاها که مربوط به بیعت هست رو قرار می‌دم] فَدَخَلَ عَلَيْهِمْ أَبُو بَكْرٍ، فَتَشَهَّدَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ، ثُمَّ قَالَ : إِنَّا قَدْ عَرَفْنَا يَا أَبَا بَكْرٍ فَضِيلَتَكَ وَمَا أَعْطَاكَ اللَّهُ، وَلَمْ نَنْفَسْ عَلَيْكَ خَيْرًا سَاقَهُ اللَّهُ إِلَيْكَ، وَلَكِنَّكَ اسْتَبْدَدْتَ عَلَيْنَا بِالْأَمْرِ، وَكُنَّا نَحْنُ نَرَى لَنَا حَقًّا لِقَرَابَتِنَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ. فَلَمْ يَزَلْ يُكَلِّمُ أَبَا بَكْرٍ حَتَّى فَاضَتْ عَيْنَا أَبِي بَكْرٍ، فَلَمَّا تَكَلَّمَ أَبُو بَكْرٍ قَالَ : وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَقَرَابَةُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَحَبُّ إِلَيَّ أَنْ أَصِلَ مِنْ قَرَابَتِي، وَأَمَّا الَّذِي شَجَرَ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ مِنْ هَذِهِ الْأَمْوَالِ، فَإِنِّي لَمْ آلُ فِيهَا عَنِ الْحَقِّ، وَلَمْ أَتْرُكْ أَمْرًا رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَصْنَعُهُ فِيهَا إِلَّا صَنَعْتُهُ. فَقَالَ عَلِيٌّ لِأَبِي بَكْرٍ : مَوْعِدُكَ الْعَشِيَّةُ لِلْبَيْعَةِ. فَلَمَّا صَلَّى أَبُو بَكْرٍ صَلَاةَ الظُّهْرِ رَقِيَ عَلَى الْمِنْبَرِ، فَتَشَهَّدَ، وَذَكَرَ شَأْنَ عَلِيٍّ، وَتَخَلُّفَهُ عَنِ الْبَيْعَةِ، وَعُذْرَهُ بِالَّذِي اعْتَذَرَ إِلَيْهِ، ثُمَّ اسْتَغْفَرَ، وَتَشَهَّدَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ، فَعَظَّمَ حَقَّ أَبِي بَكْرٍ، وَأَنَّهُ لَمْ يَحْمِلْهُ عَلَى الَّذِي صَنَعَ نَفَاسَةً عَلَى أَبِي بَكْرٍ، وَلَا إِنْكَارًا لِلَّذِي فَضَّلَهُ اللَّهُ بِهِ، وَلَكِنَّا كُنَّا نَرَى لَنَا فِي الْأَمْرِ نَصِيبًا فَاسْتُبِدَّ عَلَيْنَا بِهِ، فَوَجَدْنَا فِي أَنْفُسِنَا، فَسُرَّ بِذَلِكَ الْمُسْلِمُونَ، وَقَالُوا : أَصَبْتَ. فَكَانَ الْمُسْلِمُونَ إِلَى عَلِيٍّ قَرِيبًا حِينَ رَاجَعَ الْأَمْرَ الْمَعْرُوفَ.اينم سندش هست(حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ رَافِعٍ ، أَخْبَرَنَا حُجَيْنٌ ، حَدَّثَنَا لَيْثٌ ، عَنْ عُقَيْلٍ ، عَنِ ابْنِ شِهَابٍ ، عَنْ عُرْوَةَ بْنِ الزُّبَيْرِ ، عَنْ عَائِشَةَ ) مسلم _ [کتاب الجهاد والسیر] فَلَمَّا صَلَّى أَبُو بَكْرٍ الظُّهْرَ رَقِيَ عَلَى الْمِنْبَرِ، فَتَشَهَّدَ، وَذَكَرَ شَأْنَ عَلِيٍّ، وَتَخَلُّفَهُ عَنِ الْبَيْعَةِ، وَعُذْرَهُ بِالَّذِي اعْتَذَرَ إِلَيْهِ، ثُمَّ اسْتَغْفَرَ، وَتَشَهَّدَ عَلِيٌّ، فَعَظَّمَ حَقَّ أَبِي بَكْرٍ، وَحَدَّثَ أَنَّهُ لَمْ يَحْمِلْهُ عَلَى الَّذِي صَنَعَ نَفَاسَةً عَلَى أَبِي بَكْرٍ، وَلَا إِنْكَارًا لِلَّذِي فَضَّلَهُ اللَّهُ بِهِ، وَلَكِنَّا كُنَّا نَرَى لَنَا فِي هَذَا الْأَمْرِ نَصِيبًا، فَاسْتَبَدَّ عَلَيْنَا، فَوَجَدْنَا فِي أَنْفُسِنَا، فَسُرَّ بِذَلِكَ الْمُسْلِمُونَ، وَقَالُوا : أَصَبْتَ. وَكَانَ الْمُسْلِمُونَ إِلَى عَلِيٍّ قَرِيبًا حِينَ رَاجَعَ الْأَمْرَ الْمَعْرُوفَ. اينم سندش (حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ بُكَيْرٍ ، حَدَّثَنَا اللَّيْثُ ، عَنْ عُقَيْلٍ ، عَنِ ابْنِ شِهَابٍ ، عَنْ عُرْوَةَ ، عَنْ عَائِشَةَ )بخارى [كتاب المغازي]

اگر عربی هم بلد نیستی بگو تا مفهوم متون عربی که قرار دادم رو بنویسم

@@eyas2 ابن حجر در «الصواعق المحرقه» و سمهودی در «جواهر العقدین» این مطلب را از کتاب او «تذکرة الخواص الامه فی معرفة الائمه» نقل می‌کنند: ... (العاشر) بمعنی الاول یقال الله تعالی: «فالیوم لایؤخذ منکم فدیة ولا من الذین کفروا ماواکم النار هی مولاکم» ‌ای: اولی بکم... والمراد من الحدیث: الطاعة المخصوصة فتعین العاشر. و معناه: من کنت اولی به من نفسه فعلی اولی به. و قد صرح بهذا المعنی الحافظ ابو الفرج یحیی ابن سعید الثقفی الاصبهانی فی کتابه المسمی بمرج البحرین، فانه روی هذا الحدیث باسناده الی مشایخه وقال فیه: فاخذ رسول الله بید علی وقال: من کنت ولیه و اولی به من نفسه فعلی ولیه. فعلم ان جمیع المعانی راجعة الی الوجه العاشر. ودل علیه ایضا قوله (علیه‌السّلام): الست اولی بالمؤمنین من انفسهم؟ وهذا نص صریح فی اثبات امامته وقبول طاعته. ... معنای دهم برای مولی به معنی اولی و سزاوارتر است. خداوند تعالی می‌فرماید: «فالیوم لا یؤخذ منکم فدیة و لا من الذین کفروا ماواکم النار هی مولاکم؛» در این‌جا نیز مولی به معنی اولی و سزاوارتر به خود شماست. پس مراد از حدیث غدیر: اطاعت مخصوصة [از علی (علیه‌السّلام) ] است پس [برای حدیث غدیر. ] معنای دهم متعین گردید. و معنای آن این است: کسی که من برای او سزاوارترم از این به بعد علی بر او سزاوارتر است. و به‌همین معنی حافظ ابوالفرج یحیی بن سعید ثقفی اصبهانی در کتابش «مرج البحرین» تصریح نموده است. وی این روایت را با اسنادش به مشایخ خود روایت کرده و گفته: رسول الله دست علی را گرفت و فرمود: هرکس من ولی او بر اواز خود او سزاوارترم از این به‌بعد علی بر او سزاوارتر است. پس دانسته شد که تمام معانی کلمه «مولی» به معنای دهم بازگشت کرد. و دلیل بر این‌مطلب نیز سخن خود رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در ابتدای حدیث غدیر است که فرمود: «الست اولی بالمؤمنین من انفسهم؟» که این سخن نص صریح در اثبات امامت علی و لزوم قبول اطاعت از او است. ابن جوزی، یوسف‌ بن قزاوغلی‌، تذکرة خواص الامة، ص۳۹-۴۰.

@@eyas2 کلمه «مولیٰ» به معنای «اولیٰ» آمده است. در «بخاری» از قول «مجاهد» که از مفسرین نامی اهل‌سنت است ، درباره «مولکم» در سوره حدید: وَقَالَ مُجَاهِدٌ... {مَوْلاَكُمْ} [آل عمران: 150]: «أَوْلَى بِكُمْ» الكتاب: الجامع المسند الصحيح المختصر من أمور رسول الله صلى الله عليه وسلم وسننه وأيامه = صحيح البخاري- المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي- المحقق: محمد زهير بن ناصر الناصر الناشر: دار طوق النجاة (مصورة عن السلطانية بإضافة ترقيم ترقيم محمد فؤاد عبد الباقي). ج 6، ص146

@@eyas2 در «مجموعه رسائل امام غزالی» صفحه 453 دارد: «واجمع الجماهير على متن الحديث من خطبته في يوم عيد غدیر خم باتفاق الجميع وهو يقول: ' من كنت مولاه فعلي مولاه ' فقال عمر بخ بخ يا أبا الحسن لقد أصبحت مولاي ومولى كل مولى فهذا تسليم ورضى وتحكيم» مجموعه رسائل الامام الغزالی - اسم المولف : محمد غزالی- دارالفکر-صفحه 453 دیگر از این واضح‌تر و روشن‌تر؟ « ثم بعد هذا، غلب الهوى لحب الرياسة و حمل عمود الخلافة و عقود النبوة و خفقان الهوى «في قعقعة الرايات واشتباك ازدحام الخيول وفتح الأمصار فنبذوه وراء ظهورهم واشتروا به ثمناً قليلا » سر العالمين وكشف ما في الدارين؛ اسم المؤلف: أبو حامد محمد بن محمد الغزالي الوفاة: 505هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان - 1424هـ 2003م، الطبعة : الأولى، تحقيق: محمد حسن محمد حسن إسماعيل وأحمد فريد المزيدي، ج1، ص18 در شرح حال «غزالی» در «سیر اعلام النبلاء» دارد: « الشَّيْخُ الإِمَامُ البَحْر، حجَّةُ الإِسْلاَم، أُعجوبَة الزَّمَان، زين الدين أَبُو حَامِدٍ مُحَمَّدِ بنِ مُحَمَّدِ بنِ مُحَمَّدِ بنِ أَحْمَدَ الطُّوْسِيّ، الشَّافِعِيّ، الغَزَّالِي، صَاحِبُ التَّصَانِيْفِ، وَالذَّكَاءِ المُفرِط. » امام و دریای از علم و حجت الاسلام است. « وَلله سِرٌّ فِي خَلْقِهِ وعظم جاه الرجل وازدادت حشمته» الكتاب: سير أعلام النبلاء- المؤلف: شمس الدين أبو عبد الله محمد بن أحمد بن عثمان بن قَايْماز الذهبي (المتوفى: 748هـ)- الناشر: دار الحديث- القاهرة ج14، ص

اشتباه نیست، کاملا اهل سنت هستند، هم بنیانگذاران و هم خاستگاهش از میان اهل سنت است.

شاید تفاوت اصلی معتزله با شیعیان در پایبندی واقعی معتزله به عقل است، در حالی که در مذهب تشیع تنها در مواردی که عقل می تواند دستاویزی برای مخالفت با عامه مسلمانان باشد، به عقل متوسل شده اند.

بدون دلیل و سند سوار بر یک نظر شدن رو نمی پسندم.

​@@ahmadboghd3315 بهاییت و بابیت هم از بطن شیعه ب وجود آمدن ..آیا بهایی ها شیعه هستن

بعد از مأمون عباسی کمرنگ شدن و بعد از مغول‌ها آخرینهاشون انقراض یافتن

ندانستن شما ملاگ نیست. اگر معتزله غالب می شد مطمئنا مسلمانها دچار خرافات آخوند های شیعه وملاهای مزخرف سنی نمی شدند.