معلم بی شوهر بیوه بودم اولیای پولدار عرب صیغه ام کرد😱|داستان رابطه من با اولیای عربم که کاری کردکه😱 

This is an educational video to solve the problems of couples
داستان واقعی : داستان سرنوشت و سرگذشت تلخی داشتم حسرت خیلی چیزا از بچگی تو دلم بود که حتی شبیهش ام برام وجود نداشت ۱۸ سالم بود که صیغه یه مرد پولدار چاق شدم هر کاری میخواست از جلو از عقب پشت و جلو براش فرقی نداشت و من فقط ۱۸ سالم بود اما داستان من از اونجا شروع شد که چون بیکار بودم توی مهد مشغول به کار شدم اولیای یکی از دانش اموزام خیلی پولدار بود...بهم پیشنهاد صیغه داد منم قبول کردم ...
این داستان صوتی با اسامی غیر واقعی در استدیو پادکست زندگی ضبط شده
=====================================
/ @lifepadcast
◀️عزیزای دلم اگه میخواین داستانها بدون محدودیت براتون به نمایش در بیاد با کلیک رو لینک بالا👆کانالو سابسکرایب کنین همراه من باشید تا باهم تو تجربه های جدید شریک باشیم
====================================
• داستان واقعی : ویزیتور...
ویزیتور بیوه رو بردم پشت انباری مغازم لنگاشو تا ته باز کرمو...
• خاستگارم تو اتاق شب خا...
خاستگارم شب خاستگاری زیپ شلوارشو جلوم کشید پایینو ...
• اونجای شوهرم ...خیلی ک...
سوپری سر کوچه برام جنس آوردو منو با لباس تو خونه دید تحریک شدو ....
• داستان شاگرد سوپری سر ...
معلم کنکورم تو کف با..سسن گنده من بود گفت اگه اجازشو بدم از پشت ...منو پزشکی قبول میکنه ...
=================================
داستان
داستانهای واقعی
داستان های واقعی
داستان واقعی
داستان صوتی
داستان بزرگسالان
داستان خانوادگی
داستان رابطه
پادکست
داستان خیانت
داستان واقعی
رابطه
طلاق
مطلقه
بیوه
بی شوهر
شرکت
کارگر شرکت
رئیس
رئیسم
کارمند شرکت
معلم
اولیا
عرب
پولدار
شوهرم
سوراخ
از عقب
از پشت
رابطه از پشت
رابطه از عقب
صیغه
داستان فارسی
پادکست زندگی
داستان خیانت
داستان عاشقانه
ناموس پرست
رادیو داستان
چهل تیکه
persian history padcast
farsi
top story
paranormal hikayeler
afghanistan magazine
padcast
lifepadcast
#داستان
#داستان_واقعی
#فارسی
#پادکست_فارسی
#ایرانی
#خیانت