یک مشت جعلیات که در دویست سیصد سال اخیر نوشته شده. اختلاف حضرت فاطمه و ابوبکر(که در صحیح بخاری آمده)در مورد باغ فدک بوده، حضرت علی آدم فقیری بود برای همین حضرت فاطمه خواستار باغ فدک(چند نخل خرما) و ابوبکر به ایشون میگه طبق فرمان پیامبر که گفته ما پیامبران از خود ارث برجا نمیگذاریم هرچه ما بماند صدقه است. در مورد غدیر خم و تکمیل دین اسلام اگر موضوع جانشینی پیامبر بود هم در قرآن به جانشینی پیامبر اشاره میشد هم اینکه پیامبر باید در غدیر خم میگفت «به فرمان خداوند پس از من علی جانشین من و امام از طرف خداست پس از او اطاعت کنید که واجب است. گفتن هرکه من مولا او هستم علی مولای اوست به معنای دوستی و نزدیکی احساسی است نه چیز دیگری خود حضرت علی هم از واقعهی غدیر امامت خودش رو نفهمید و حتی یکبار ادعای امامت الهی نکرد
خداوند عمری با عزت به شما بدهد آقای کاشانی. قاطع. و قدرتمند وخالصییی. وهمیشه من عاشق سخنرانیهای شما هستیم. در پناه مولای بی کسان. امیر المومنین. باشید. یا علییییییییی. مدد ددد. بی حد و عدد
یک مشت جعلیات که در دویست سیصد سال اخیر نوشته شده. اختلاف حضرت فاطمه و ابوبکر(که در صحیح بخاری آمده)در مورد باغ فدک بوده، حضرت علی آدم فقیری بود برای همین حضرت فاطمه خواستار باغ فدک(چند نخل خرما) و ابوبکر به ایشون میگه طبق فرمان پیامبر که گفته ما پیامبران از خود ارث برجا نمیگذاریم هرچه ما بماند صدقه است. در مورد غدیر خم و تکمیل دین اسلام اگر موضوع جانشینی پیامبر بود هم در قرآن به جانشینی پیامبر اشاره میشد هم اینکه پیامبر باید در غدیر خم میگفت «به فرمان خداوند پس از من علی جانشین من و امام از طرف خداست پس از او اطاعت کنید که واجب است. گفتن هرکه من مولا او هستم علی مولای اوست به معنای دوستی و نزدیکی احساسی است نه چیز دیگری خود حضرت علی هم از واقعهی غدیر امامت خودش رو نفهمید و حتی یکبار ادعای امامت الهی نکرد
یک مشت جعلیات که در دویست سیصد سال اخیر نوشته شده. اختلاف حضرت فاطمه و ابوبکر(که در صحیح بخاری آمده)در مورد باغ فدک بوده، حضرت علی آدم فقیری بود برای همین حضرت فاطمه خواستار باغ فدک(چند نخل خرما) و ابوبکر به ایشون میگه طبق فرمان پیامبر که گفته ما پیامبران از خود ارث برجا نمیگذاریم هرچه ما بماند صدقه است. در مورد غدیر خم و تکمیل دین اسلام اگر موضوع جانشینی پیامبر بود هم در قرآن به جانشینی پیامبر اشاره میشد هم اینکه پیامبر باید در غدیر خم میگفت «به فرمان خداوند پس از من علی جانشین من و امام از طرف خداست پس از او اطاعت کنید که واجب است. گفتن هرکه من مولا او هستم علی مولای اوست به معنای دوستی و نزدیکی احساسی است نه چیز دیگری خود حضرت علی هم از واقعهی غدیر امامت خودش رو نفهمید و حتی یکبار ادعای امامت الهی نکرد
بحث بسیار عالی بود و استاد کاشانی هم با کمال ادب و احترام پاسخ دادند . از جهتی اقای دهباشی هم بنظر می اید از گفتن بعضی خط قرمزها وحشت دارد . و کاش میشد فضا جوری بود که بخاطر گفتن کلام یا موضوعی کسی را تکفیر نکنند
آقای حامد کاشانی رو به شدت قبول دارم واقعن علم مناظره را داشتند خیلی بهره بردیم هر چند که بعضی جاها بغض داشتن و ما هم همراه ایشان اشک ریختیم .ولی ما هم مثل امام مظلوممون باید خیلی جاها سکوت کنیم .خدا خیرتون بده آقای کاشانی عزیز درود خدا بر شما
یک مشت جعلیات که در دویست سیصد سال اخیر نوشته شده. اختلاف حضرت فاطمه و ابوبکر(که در صحیح بخاری آمده)در مورد باغ فدک بوده، حضرت علی آدم فقیری بود برای همین حضرت فاطمه خواستار باغ فدک(چند نخل خرما) و ابوبکر به ایشون میگه طبق فرمان پیامبر که گفته ما پیامبران از خود ارث برجا نمیگذاریم هرچه ما بماند صدقه است. در مورد غدیر خم و تکمیل دین اسلام اگر موضوع جانشینی پیامبر بود هم در قرآن به جانشینی پیامبر اشاره میشد هم اینکه پیامبر باید در غدیر خم میگفت «به فرمان خداوند پس از من علی جانشین من و امام از طرف خداست پس از او اطاعت کنید که واجب است. گفتن هرکه من مولا او هستم علی مولای اوست به معنای دوستی و نزدیکی احساسی است نه چیز دیگری خود حضرت علی هم از واقعهی غدیر امامت خودش رو نفهمید و حتی یکبار ادعای امامت الهی نکرد
یک مشت جعلیات که در دویست سیصد سال اخیر نوشته شده. اختلاف حضرت فاطمه و ابوبکر(که در صحیح بخاری آمده)در مورد باغ فدک بوده، حضرت علی آدم فقیری بود برای همین حضرت فاطمه خواستار باغ فدک(چند نخل خرما) و ابوبکر به ایشون میگه طبق فرمان پیامبر که گفته ما پیامبران از خود ارث برجا نمیگذاریم هرچه ما بماند صدقه است. در مورد غدیر خم و تکمیل دین اسلام اگر موضوع جانشینی پیامبر بود هم در قرآن به جانشینی پیامبر اشاره میشد هم اینکه پیامبر باید در غدیر خم میگفت «به فرمان خداوند پس از من علی جانشین من و امام از طرف خداست پس از او اطاعت کنید که واجب است. گفتن هرکه من مولا او هستم علی مولای اوست به معنای دوستی و نزدیکی احساسی است نه چیز دیگری خود حضرت علی هم از واقعهی غدیر امامت خودش رو نفهمید و حتی یکبار ادعای امامت الهی نکرد
یک مشت جعلیات که در دویست سیصد سال اخیر نوشته شده. اختلاف حضرت فاطمه و ابوبکر(که در صحیح بخاری آمده)در مورد باغ فدک بوده، حضرت علی آدم فقیری بود برای همین حضرت فاطمه خواستار باغ فدک(چند نخل خرما) و ابوبکر به ایشون میگه طبق فرمان پیامبر که گفته ما پیامبران از خود ارث برجا نمیگذاریم هرچه ما بماند صدقه است. در مورد غدیر خم و تکمیل دین اسلام اگر موضوع جانشینی پیامبر بود هم در قرآن به جانشینی پیامبر اشاره میشد هم اینکه پیامبر باید در غدیر خم میگفت «به فرمان خداوند پس از من علی جانشین من و امام از طرف خداست پس از او اطاعت کنید که واجب است. گفتن هرکه من مولا او هستم علی مولای اوست به معنای دوستی و نزدیکی احساسی است نه چیز دیگری خود حضرت علی هم از واقعهی غدیر امامت خودش رو نفهمید و حتی یکبار ادعای امامت الهی نکرد
واقعا جای تعجب داره آقای دهباشی هیچ کدوم از کتب تاریخ رو ندیده و با اصطلاحات آشنا نیست بعد نظریه پردازی هم میکنه! بنده خدا آقای کاشانی چه قدر حرص خورد تا یه مطلب ساده رو بفهمونه
یک مشت جعلیات که در دویست سیصد سال اخیر نوشته شده. اختلاف حضرت فاطمه و ابوبکر(که در صحیح بخاری آمده)در مورد باغ فدک بوده، حضرت علی آدم فقیری بود برای همین حضرت فاطمه خواستار باغ فدک(چند نخل خرما) و ابوبکر به ایشون میگه طبق فرمان پیامبر که گفته ما پیامبران از خود ارث برجا نمیگذاریم هرچه ما بماند صدقه است. در مورد غدیر خم و تکمیل دین اسلام اگر موضوع جانشینی پیامبر بود هم در قرآن به جانشینی پیامبر اشاره میشد هم اینکه پیامبر باید در غدیر خم میگفت «به فرمان خداوند پس از من علی جانشین من و امام از طرف خداست پس از او اطاعت کنید که واجب است. گفتن هرکه من مولا او هستم علی مولای اوست به معنای دوستی و نزدیکی احساسی است نه چیز دیگری خود حضرت علی هم از واقعهی غدیر امامت خودش رو نفهمید و حتی یکبار ادعای امامت الهی نکرد
افتخار میکنم به استاد کاشانی عزیز و دوست داشتنی ...چه قدر قشنگ با مدارک و مستندات ثابت کردن . ای کاش کسی که به ایشون بی احترامی کرده تو کامنت بفهمه ایشون یه آدم بسیار با سواد و تحصیل کرده است نه صرفا روزه خوان که اون هم باعث افتخار . متاسفم برای یه عده شکست خورده ها
چیو ثابت کردن یک مشت جعلیات که در دویست سیصد سال اخیر نوشته شده. اختلاف حضرت فاطمه و ابوبکر(که در صحیح بخاری آمده)در مورد باغ فدک بوده، حضرت علی آدم فقیری بود برای همین حضرت فاطمه خواستار باغ فدک(چند نخل خرما) و ابوبکر به ایشون میگه طبق فرمان پیامبر که گفته ما پیامبران از خود ارث برجا نمیگذاریم هرچه ما بماند صدقه است. در مورد غدیر خم و تکمیل دین اسلام اگر موضوع جانشینی پیامبر بود هم در قرآن به جانشینی پیامبر اشاره میشد هم اینکه پیامبر باید در غدیر خم میگفت «به فرمان خداوند پس از من علی جانشین من و امام از طرف خداست پس از او اطاعت کنید که واجب است. گفتن هرکه من مولا او هستم علی مولای اوست به معنای دوستی و نزدیکی احساسی است نه چیز دیگری خود حضرت علی هم از واقعهی غدیر امامت خودش رو نفهمید و حتی یکبار ادعای امامت الهی نکرد
اینا فقط سالی یک هفته میگن وحدت وحدت بعد از اون دشمنی و فحاشی شروع میشه اگه در یک کشور دیگه این مناظره جور دیگهای ادامه پیدا میکرد از خیلی شجاعت داره این آقای دهباشی
آقای دهباشی با مقدمه ای که گفتی فهمیدم که در مورد شما بسیار اشتباه فکر میکردم. اگر محرم و صفر نبود ایران هم نبود؟ این جمله شما نشان از جهل عمیق شما هست و همچنین نشان از معلومات ناقص و پراکنده شما میدهد. دیگر پای صحبتها و برنامه هایی مثل خشت خام نخواهم نشست چون از این به بعد برای من فاقد ارزش و اعتبار است.
آقای دهباشی دقایق ۱،۲۰ تا ۱،۵۰ یا خسته بود یا عصبی و دلایل را خوب حلاجی و درک نمیتوانست.😄 ممنون بابت این گفت وگوی خوب. برای یادگیری و فهم بهتر دین چنین گفتگو هایی بسیار لازم است. این گفت وگو برنده و بازنده نداشت هردو طرف باشرافت و صداقت صحبت کردند. تشکر زیاد بابت قرار دادن این صحبت در یوتیوب
شما هم وقتی در مقابل یک آدم مغرور ، بی ادب ، و کسی ک ب پاش بیفته راحت سفسطه میکنه اون هم در مقابل یک آدم ی سراسر ادب و خشوع ه ، باشی ، از این هم بدتر می شید
دهباشی حرفی برای گفتن نداشت. فقط چون تو مناظره رند هست بحث ۲ ساعت طول کشید و گرنه اینقدر مساله واضح بود که بحث کشش ۵ دقیقه رو هم نداشت.مشخصه حق با آقای کاشانی هست
اعتقاد شیعه و سنی ، بر روی به اصطلاح اسنادی بناشده که حداقل دو قرن با اصل واقعه فاصله دارد !!!! مثل این است که ما با ضرس قاطع راجع به دویست سال قبل سخن بگوییم !! البته صحبت کردن از گذشته و تاریخ فی نفسه اشکال ندارد ، اشکال این است که اعتقاد خود را بر مسائل غیر قطعی و ظنی بنا کنید ✍️
من مناظره را کامل دیدم واقعا یک مناظره تلخ و نابرابر بود. آخوند از یک روایت بی هویت صحبت میکند که اصرار به آن دارد علیرغم اینکه خودش قلبنا بهش اعتقاد ندارد. اما مجبوره تعلق خاطر نشان دهد. از آن طرف شخص مقابل آقای دهباشی آن چیزی که در ذهن و دلش دارد را نمیتواند شفاف بیام کند چون میداند در فضای جامعه دینی خرافات و روایات جعلی حاکم و غالب است و سرش به باد میرود. بنابراین مجبوره تملق خاطر نشان دهد. در واقع این مناظره روایت یک تعلق خاطراجباری در مقابل یک تملق خاطر اجباری بود.
اینهایی که استدلالشون اینه که آن زمان اصلا درب نبوده یا میخ نبوده چقدر اینا خودشان رو به نادانی زدن آیا ساختن سازهایی مثل تخت جمشید و اهرام ثلاثه و قصر های سنگی چند هزار ساله سخت تره یا ساخت درب های چوبی و میخ معمولی چطور شمشیر بوده و میتونستن شمشیر بسازن و میتونستن سکه های طلا و مجسمه های با اون ظرافت بسازن ولی یک میخ ساده نتونن بسازن؟
بزرگواران بعضی اوقات مکانی را با یک نوار می بندند مثل محل وقوع جرم یا ورودی یک شهر یا خیابان ، نواری با عرض ۱۰ سانت ، ولی به آن مسدود شدن اطلاق میکنند . بسته شدن با یک ردیف کاه یا شاخه درخت خرما هم در آن زمان ممکن بوده . آن هم مکانی که درخت نداشته یا خیلی کم بوده یعنی چوب کم بوده و به چوب میخ میزنند نه به شاخه درخت خرما
خیلی خوب ولی کاش آقای دهباشی حداقل در مورد قواعد زبان عربی یکم در سطح ابتدایی اطلاعات میداشت و گذشته از این که کاش ساده ترین کتاب های اهل تسنن رو مطالعه میکرد بعدش میومد بحث میکرد اینقدر متاسفانه آقای دهباشی روی اطلاعات اینستایی وتلگرامی اومدن دارن بحث میکنن
غریب روزگارانی است از تهور اقای دهباشی و نهراسیدن از طرح مسائل و تساخ و تأمل در مناظره سپاس گذارم ، این دوستان که رگ گردن به رخ میگشند پاسخ فرمایند در مدینه برای ساخت در چوب از کجا می اوردند (خواهی گفت از طائف)، صنعت نجاری در حجاز بیش از ۷۰ سال سابقه ندارد !
مناظره بسیار مودبانه ودرس آموزی بود ولی چند نکته نه چندان منطقی در آن مطرح شد.اولا سخن از عدم معیار در علوم انسانی باطل است وهر شاخه علوم عرفی واجتماعی اصول مدون ومنطق روشی خود را دارد مثلا در علم اصول بنای عقلا ودر فقه سیره معصوم یا در اقتصاد انتظام وکارآیی نظام معاملاتی اصول بسیار اولیه است که اگر مراعات نگردد هیچ بنای علمی ساخته نمی شود ثانیا انحصار معنوی ولفظی حجیت در اصول نیز سخنی غیرمنطقی واینکه تاریخ اعتبار ذاتی ندارد سخنی باطل است زیرا هم تاریخ دیوانی وهم سیره نویسی اعتبار ذاتی خود را از اموری چون مکتوبات علما وشاهدین وسلسله متصل دریافت می کنند.تاریخ دیوانی در نگارش وروش شناسی متفاوت از سیره نویسی است ولی حجیت واعتبار عمومی یا علمی آن دست کمی از سیره ندارد چه بسا در اموری چون تسامح در ادله سنن که اخذ فقهی از سیره است تاریخ نگاه دقیقتری داشته باشد هرچند قیاس این دو خود نیاز به تسامح و درک عرفی داشته باشد هیچ واقعه عمومی تاریخی مثل سقیفه یا وجود کورش را نمی توان انکار کرد وآنچه مورد مناقشه است تحلیل از این واقعه است که هم مورخین وهم محدثین در این بخش خالی از اغراض وگرایشات اعتقادی نیستند.
حاج آقا واقعا بسیاری از شبهات من رو پاسخ دادن فقط نقدی داشتم به کانالتون اینکه وقتی مناظره ای شکل میگیره بهتره حداقل به ظاهر طرفین مناظره رو در یک سطح نسبی در نظر بگیری و بهتر بود همان طور که آقای کاشانی رو با اسمی طولانی آوردید برای آقای دهباشی احترامی قائل میشدید و لااقل از لقبی مثل جناب یا آقا استفاده میکردید
جناب کاشانی با ایات و رویات حرفهای دهباشی رو نقض کردن،،مثل اینه که من ادعا کنم توی عمرم گوشت نخوردم بعدش شما یه عکس از پیج بنده بیارین که من دارم گوشت میخورم،،ایا این عکس نقضِ حرف بنده نیست،،بعدش جناب کاشانی داره طبق اصولی بحث میکنه که علمای شیعه وسنی طبق اون اصولِ توافق شده باهم بحث میکنن،اقای دهباشی داره مجازی و قرینه ای بحث میکنه
هر جا کم آورد با سفسطه "تاریخ را فاتحان نوشتهاند" از پاسخ دادن طفره رفت. این همه محدث و راوی گردن کلفت کتب چند ده جلدی نوشتهاند، باز آخوند شیعی بهانه میآورد چون جوابی ندارد.
دقیقا، ایشان شدیدا کم آوردند، کاملا درست میفرمایید، ایشان خودش هم فهمیده بود ودنبال بهانه ای برای خروج از بحث بودند واگر جناب دهباشی زیرکانه دلداری نمی کرد، ایشان قهر کرده بودند.
آقای دهباشی فقط یک حرف برای گفتن داشت آن هم یک منبع در قرن ۱ و ۲ بیاورید و این در حالیست که توتیت خود آقای دهباشی از ابتدا تا انتها بدون منبع و یا اگر منبعی ای هم داشت برای چندین قرن بعدش بود. هر چند آقای کاشانی در دقایق آخر گفتگو به این مطلب اشاره کردند. یعنی اگر به محض اینکه آقای دهباشی این موضوع را علم می کرد همون لحظه آقای کاشانی می گفت منبع خودت کو که میگی اساسا خانه های حجاز درب ندارد، مناظره تمام میشد
طولانی بود من ملاحظه کردم به نظرم دین یک مسیله کاملا شخصیست و فقط آمده که بشر را آگاه سازد که خالقی وجود دارد و باید ما مخلوقات روابط درستی در جهت اعتلای اخلاقی و روابط انسانی و با سایر مخلوقات داشته باشیم و نباید اینقدر به حواشی دامن زد که از اصل ماجرا دور بمانیم
دین امده که انسان را اگاه سازد ، این قسمت که میکیم دین امده ، یکی باید بیاره . مجرای رسیدن دید به انسان مهمه .اگر مجرا عوض بشه دین و مخلفاتش عوض میشه . دلیل اختلافات امروز اسلام ، عوض شدن مجرای رسیدن دین به مردم این روزگاره
امیر الموئمنین پیش خدا واسطه بشه که رهروانش روز به روز روز افزون بشن و خداوند سبحان ظهور امام عصر(عج)رو زودتر برسونه که تکلیف تمام این شبهات به وظوح معلوم بشه
عجب. دهباشی، چند شبهه پیش پا افتاده مثل عدم نقل در دو قرن اول، داستان سن حضرت فاطمه،غیرت حضرت علی، داستان امام حسین و... رو انداخت وسط ولی وقتی آقای کاشانی میخاد بگه میگه توییت. خیلی رسانه ای.
چرا حضرت امیر وقتی به خلافت رسید باغ فدک را نگرفتن تا ما حداقل یکی از اختلافات با سنی ها کمتر میشد و چرا حضرت فاطمه و حضرت علی قبرهای خودشان را مخفی نگه داشتن
واقعه ای مهمتر از این موضوع، غدیره؛ که با فرمون جناب دهباشی در اون هم میشه تشکیک کرد. بنابراین عدم وجود نقل صریح، دلیل بر مشکوک بودن اون قضیه نیست 1:08:00
کاش اهل تسنن با تدبر قران را می خواندند و کتب قدیمی واصلی خودشان مسلم وبخاری را گیر می اوردند ومی خواندند و به حقانیت ومظلومیت مولا امیرالمومنین وفاطمه ی زهرا و کفر ابوبکر وعمر وباطل بودن مذاهبشان پی می بردند
باریکلا مرد دلیر و آزاده ؛ تمام حرف همینه ؛ تاریخ اسلام شیعه شده تاریخ استوره پروری، چون سوز و گداز این مواقعه با این نقل بیشتر گریه مسلمون ها رو درمیاره ؛ درود بر دهباشی / مگر میشود یک واقعه با این دقت نقل شده باشه اما تاریخ شهادت مشخص نباشه و منجر به 3 دهه عذا داری بشه .
ممنون از استاد کاشانی با صبری که در مقابل سفسته و مغلطه آقای دهباشی از خودشون نشون دادن و این مردک رو مفتضح کردند ، آقا دهباشی ؛ از خدا میخوام جواب یاوه گویی هات رو مادرمون حضرت زهرا طوری بدن که دل شیعیان شاد بشه
جرات و استدلال تو آقای دهباشی قابل تحسین است هرچند که دست وپاش به دلایلی بسته است ولی بی انصافی است که از ادب این آخوند در گفتگو تقدیر نشه هرچند او هم نمیتونه آنچه که در فکرش میگذرد را بازگو کند . درهرحال بیشتر اموختم
سلام آقای کاشانی ممنون از اهتمام شما در دفاع از حریم اهل بیت یک نکته که وجود دار این است که آقای دهباشی خیلی ماهرانه از این شاخه به اون شاخه پریدن و با خلط مبحث مانع از پاسخگویی شما میشد و خیلی ماهرانه با به کار بردن الفاظی که بعد ادعا میکنه من این اصطلاح را نمشناسم و..... خیلی راحت بحث منحرف میکرد در جایی هم با یک فروتنی مسخره که من سوارم فلان و فلان ... باز از بحث فرار کرد حتی یک سنی هم اینطور بحث نمیکنه؟ چون ایشان یا واقعا این اصول را نمیداند یا با رندی از آن فرار میکنر
ضمن تشکر از هر دو بزرگوار از صحه صعدر ولی از آقای دهباشی امیدوارم اشتباه خودش را در اخر گفتند در خصوص اشتغال اهل تسنن در سپاه تاکید کردن فقط در کار مخبری کار میکنند توهین به آنان و بی احترامی به سپاه بوده بهتر بوده بگوید در واحد اطلاعات کار میکنند امیدوارم به نقد توجه جدی بنماید
فقط من باب وحدت شیعه و سنی که در فرمایشاتتان بود درود بشرفتان اقای دهباشی چون الان در مناطق سنی نشین هزاران عروس شیعه دارند و بالعکس ....و همکنون روابط سببی نیست میان شیعه و سنی چرا که روابط نسبی هست . پس دامن زدن به اختلافاتی که هیچ دردی از بشریت و اسلام و جامعه درمان نمیکند بی فایده و عبث است .
جناب کاشانی،برای تمامِ سلسله هایی که از ایرانِ باستان نام بردی،کلی سنگ نوشته و مدرک و سند وجود داره. همفکرانِ شما بیشترِ آن مدارک و اسناد را ازبین بردند،اما برای اتمامِ حجت،هنوز اسنادِ معتبری برای اثباتِ وجودِ آن سلسله ها موجود است.تمام.
@@ahmadbalooch7676 اونی که ازبین می بره اهل تسنن عمر وابوبکره نه شیعه !! خلفای غاصب شما احادیث را سوزاندند واز نوشتن حدیث مردم را منع کردند و فقط چند یهودی مثل کعب الاخبار را گذاشتند احادیث بنی اسرائیل را بنویسد خلفای غاصب شما به خانه ی فاطمه ی زهرا چندین مرتبه هجوم اوردند وفدک رو غصب کردند وفاطنه ی زهرا در حالیکه باردار بود شهید کردند واقاریر عمر وابوبکر مبنی بر ظلمها وجنایاتی که به دختر رسول الله ومولا علی کردند توی کتب قدیمیتان موجوده
هیچ یک از معیارهای یک گفتگوی صحیح و منصفانه در این به اصطلاح مناظره رعایت نشده بود - آقای دهباشی حتی جرات نداشت بگه من شاید به شهادت دختر گرامی پیامبر باور نداشته باشم یا بهش مشکوکم (بنده خدا تازه از دقیقه هشتاد کمی خودش شد) - بد نیست فقط برای فهم یکی از ده ها مغالطه آقای کاشانی مراجعه کنیم به نحوه نام گذاری دو سید جوانان بهشتی امامان حسنین - گاهی با خودم می اندیشم که پیامبر عزیز ما (با مشارکت فرشته وحی و از آن مهمتر مشارکت خود خدا) چقدر در تربیت چند تا شاگرد ضعیف عمل کردند - فقط چهار نکته از میان ده ها نکته به جناب آقای کاشانی: نکته اول اینکه مناظره گر محترم تاریخ را علاوه بر "فاتحان ستمگر" ممکنه "اهل غلو دروغگوی در جستجوی منفعت" هم بنویسند و نکته دوم اینکه بله تاریخ حجیت نداره اما درک عقلی بر اساس جمیع عوامل و رفتارها برای تاریخ اعتبار میاره و به ما فهم درستی از چگونگی رخدادها میده و نکته سوم اینکه امیرالمومنین علی، هم جهاد کردن در دوره خلفا، هم پس از ثبات حکومت جهاد نکردند (مانند بسیاری دیگر از بزرگان صحابه که نکردند) و این امر دلیل روشنی هم داره و نکته چهارم، زیرکانه ترین مغالطه شما اونجا بود که از فرصتی بدست آمده استفاده کردید تا ظاهر به شما توهین شده و نمی بخشید و فلان بگیرید تا مناظره گر مقابل را در موضع عذرخواهی ببرید - در نهایت مغالطه پاسخ داره اما کسی که آگاهانه مغالطه میکنه حتما قصد شنیدن و پذیرفتن نداره
با اخترام به دو بزرگوار در این گفتگو سوال بنده این است که طرح این گونه مباحث و تلاش برای رد با اثبات اینگونه وقایع تاریخ گذشته چه نفعی برای اسلام و جامعه مسلمین داره؟ اگر به فرض تمام اهل سنت قبول کردند که این واقعه طبق نقل شیعیان حقیقت داشته مرحله بعد چیه و ما میخواهیم به کجا برسیم؟ اساسا چه کسانی و با چه هدفی مایل هستند که رخدادهای تاریخ گذشته نظیر همین موضوع همیشه داغ و زنده بمونه؟ جواب این سوال رو با نگاه به کشور ایران که مردم و حکومتش هر دو شیعی هستند میتونید پیدا کنید. ما که تقریبا همگی هم اعتقاد به شهادت حضرت زهرا و مظلومیت اماما داریم با اینحال سر منبر و مراسمات و رسانه ها هر روز داره این داستانها مرتب تکرار میشه. نتیجه ای که روحانیت ما ته همه این روضه خونی ها میگیرن یه موضوع ثابتی هست و اون اینه که مردم ببینید از ولایت و حریم ولایت دفاع نشد و چی به سر اسلام اومد. امروز هم اگه شما از ولی فقیه که حانشین همون علی و فرزند همون فاطمه هست دفاع نکنید شما هم میشید یزیدی میشید طرفدار معاویه. از اعتقادات مردم ساده و متدین به نفع خودشون سوء استفاده می کنند. به تعبیر عوامانهتر دعوا سر لحاف ملاست. کافیه یک نفر مثلا درمورد ولی فقیه که امروز آقای خامنهای هست نقدی داشته باشه یا سوالی داشته باشه یا به ذهنش بیاد که این آدم داره با بی کفایتی هاش اسلام و کشور اسلامی و شیعه و مرجعیت و همه چیز رو یکجا به فنا میده اولین کاری که روحانیت مزد بگیر میکنه اینه که یه روضه مفصل از کربلا و درب سوخته و شهادت حضرت امیر میکنند و بعد مردم متدین ولی ساده رو بر ضد مخالفان خودشون تهییج میکنند. تنها کاربرد این مسایل همین بوده و نه چیز دیگه. مرتب برای مردم روضه حضرت رقیه و حضرت زینب رو میخونید که بتونید دخالت در سوریه و حمایت از ظالمی مثل بشار اسد رو توجیه کنید. اگر کشته شدن تو سوریه اسمش دفاع از حرم گذاشته میشه و اینقدر ارزش گذاری میشه چرا آقایان خودشون یا فرزندانشون هیچوقت پیشقدم نمیشوند؟ فرضا مرتبا گفته میشه که اگر مثلا عاشورا نبود این انقلاب هم نبود. خوب حالا که این انقلاب هست چه خدمتی به اسلام کرد؟ چه مانعی پیش پای گسترش اسلام بود که حالا برداشته شده؟ اسلام هزار و چهارصد سال پنچر بود و منتظر انقلاب ما بود؟ نخیر واقعیت این هست که یه سلسله حکومتی رفت و جاش رو به یه سلسله دیگه داده. نتیجه برای مردم فرقی نکرده منتهی روشها فرق میکنه. هر حاکمی ضرورت وجود خودش رو باید اثبات کنه. نظام ولایت فقها هم به این روش داره عمل میکنه. مخلص کلام ته همه این دعواها لحاف ملاست.