من کرمانشاهی، خودم را ایرانی کرد زبان میدانم. یعنی کردی برای من زبانی بیش نیست. کیستی و چیستی من، دل و جان من، زادگاه و آرامگاه من ایران است. زنده باد ایرانی و پاینده ایران
من خودم کرد ایرانی هستم در احزاب کردی هم بودەام و جنگیدەام،باید بگم کە مهسا دختر ایران بود و هیچ حزب و حرکت کردی هم حق ندارد جنبش مهسا را لوکال و کوچک کند.
بادرود به هموطن عزیز کرد ، این بازیها کار اپوزسیون نماهای قدرت طلبه که سرهرموضوع ساده ایی توسر هم میزنند ، همه آنها دانسته وندانسته در زمین خامنه ایی بازی میکنند ، مردم درداخل کشور متحدند ، یک ملتند ، ملت متحد ایران ، پایدار باشید .
هراس از تجزیه ایران : رمز عبور پروژه های آشتیجویانه با حکومت عمده شدن مفهومی چون تجزیه طلبی و ایجاد هراس از آن در کشورمان ایران تنها میتواند یک وسیله یا بهانه کاربردی برای پیش بردن اهداف خاص سیاسی باشد حکومت از ایجاد چنین هراسی برای ضرورت ماندگاری خود بهره میبرد و همزمان با چنین اتهامی قادر میشود سرکوب و به انقیاد کشاندن کُرد و بلوچ و عرب و دیگر «متهمین» به بیگانه انگاری از حق و حقوق سهامداری این سرزمین را توجیه نماید (عملی که از ابتدای انقلابش بدان دست یازید و هزاران انسان بیگناه را طی همه این سالها به خاک و خون کشاند و بیشماران انسانها را سهامدار جعل خود در نفرت و هراس فکنی های خویش گماشت). اما هنگامی که بخشهایی از اپوزیسیون بدین کمپین بداندیشانه میپیوندند در بهترین خیال میتوان از خودمحوری و توهم آنان سخن گفت و در واقعیت اما شاید بهتر باشد کرنش آنان را به محاسبات حکومتی باور نمود. بعنی بروایتی دارند اینگونه بخشی از قیود و پیش شرطهای زمزمه شده حکومت را برای ایجاد بستری گفتمانی جهت همگامی های آینده مورد پذیرش قرار میدهند. تجزیه کشوری چون ایران آنهم در منطقه حساس جهانی چون خاورمیانه یعنی تغییر مناسبات و معادلات ژئوپولیتیک یکی از مهمترین و قدرتمندترین کشور تاریخی منطقه، حال امر تجزیه نخست باید از مدعیان حقیقی و سازمان یافته چنین مطالباتی در این کشور برخوردار باشد، و دوم اینکه نمیتواند چنین مطالبه ای بدون تایید و حمایتهای قدرتهای کلان جهانی و منطقه احتمال به تحقق به خود یابد. اما هم مدعیان جدی و سازمانیافته چنین مطالبه ای غیبت دارند و هم حامیان جدی بینالمللی آنها در سطح تعیین کننده خود. (سالها پیش برخی بر مبنای شواهد و اسنادی چون نظریات برنارد لوئیس و یا فلان لابی دلمشغول سنای آمریکا از سویی و سودای خودگردانی در منطقه زیستی گروه های اتنیکی ایران را دال بر شواهد بیرونی و درونی میل و تلاش برای تجزیه ایران دانسته و سالها آنرا بر ناقوس هراس نواختند. در حالی که نه طرح برنارد لوئیس در برنامه و دستور کار دولت اسرائیل قرار گرفته و نه اسرائیل از آن توان و دینامیزم اختیارات در تصمیمات ژئوپولیتیک استعماری برخوردار است که بتواند چنین پروژه ای را عملی سازد. و همچنین نه سنای آمریکا توجه جدی به طرح دلمشغولانه تجزیه ایران توسط فلان سناتور که آنهم برای جلب فاند میبود توجه خاصی نمود) در واقع انتشار دهندگان اولیه چنین اتهامی چه از نهاد حکومتی و چه از بخشی از اپوزیسیون جمهوری اسلامی سودایی جز سرکوب و ارعاب و به بیرون راندن «متهمین» از دایره گفتمانی برای آینده سیاسی و کنونی جریان سازی احتمالی انتقال قدرت نداشته و ندارند. ادعایی کذب که تنها بر مبنای شواهدی بی بنیاد و بعضا تخیلات سیاسی و پروپاگاندای نفرت و گسست ساخته و پرداخته میشوند . بخش دوم چه سوختن دهشتباری برای یک سرزمین و تاریخ و فرهنگ سیاسی آن رقم زده میشود ! و چه باخت حقارت باری بر گرده شرمسار نسا فردایی نشانده خواهد شد !
در این روایت جعلی و بسیار نفرت انگیز در بنای هراسی فکنی از تجزیه ایران چند پرسش و پاسخ غیبت می یابند، و کاملا هم این غیبت سازی ها میتواند حساب شده انجام بپذیرند. شکل دادن به هیجانات اجتماعی و شورهای ناسیونالیستی عملا اجازه نمیدهند که فراتر از نگاه به سطح این بازیهای تدبیر شده دریافتها خود را به عمق حقایق سوق دهند . مطالبه و خواست تجزیه طلبی اگر هم در تک آواهای پراکنده خود اینجا و آنجا تا کنون بیان شده باشند، کاملا آشکار است نه در مردمانی که همین تک آواها مدعی نمایندگی آنان را داشته توانسته اند با آنان هنگامه ای از همصدایی و همگامی را تا کنون به تصویر کشانیده، و نه جهان سیاست چنین مطالبه ای را تا کنون جدی انگاشته و حاضر گردید منافع تریلیاردی خود که با حفظ حکومتهای تمرکز گرا بدست می آورد به خطر بیاندازد . اما غرب مماشات بر خلاف چنین تصویر سازی های دروغینی از خیال و توهم سالهاست با تخصیص دادن صدها میلیون هزینه در برپایی و نگهداری رسانه هایی جهت ایجاد مدیریت غیر مستقیم بر دیالوگ همزیستی با نظام، و در نقش واسطه سازیهای گفتمانی و پروژه سازانه در مناسبات اجتماعی آشکارا در فعالیتند، تا بتوانند از این واسطه سازیها و ذهنیت پروریها تداوم همین جمهوری اسلامی را در یک استحاله سیاسی ممکن سازند. انواعی از پروژه همایش خواهانه با اهالی بیت حکومت چه در اندیشه و چیدمانهای معادلاتی بخشی از جمهوریخواهی و چه پادشاهی خواهی در جریان است. و اما ذهنیت هراس فکنانه از تجزیه ایران از یکسو و ذهنیت سرخورده و در استیصال و درماندگی از شکست انواع تلاشهای سوزانده شده همایش خواهانه بهانه هایی خواهند شد تا به میان کشاندن «پارتنر» گفتمانی برای ساخت بدیلی آرام آرام از درون گسست سازی ساختار حکومتی قابل توجیه باشند و در عمل به تنها امکان رهایی و نجات کشور تداعی شوند. هراس از تجزیه بطور اتوماتیک خود را نیازمند در پیوند با قوای سرکوب میبیند که جز قوای نظامی رژیم جایگاه و حضور دیگری را نشان ندارد، و همزمان استیصال از شکست ها و گسست های گفتمانی درون اپوزیسیون بویژه برون مرز نیز عملا شکل گیری و یارگیری دیگری را از معادلات عرفی و کنونی خواهد طلبید. این دو مفهوم کاربردی یعنی هراس از تجزیه و به استیصال نشاندن اپوزیسیون در خود تنها به گشایش دربی بسوی رژیم می انجامد. جالب اینکه طی چند دهه با سیاستهای جایگزین سازی بخش اعظم میزبانان چنین ضیافتی را از درون همین حاکمیت به بیرون از مرزها وارد کرده اند. بخش سوم و آخر و بهتر است بدانیم که طی همه این سالها غرب مماشات حتی یکبار توجه امداد گرایانه و سرمایه گذارانه خود را رو به سوی اپوزیسیون دمکرات و سکولار برون مرز جمهوری اسلامی ننمود، و همواره فراهم ساز امکانات در شکل دادن به توهم اصلاح طلبی درون یک نظام تمامیت خواه بود، که حال میتواند در نقش یک سکولار دمکرات به انزوا کشانده جایگزین شود. در واقع با صرف هزینه صدها میلیون طی همه این سالها توانست مدیریت بر چگونگی شکل گیری نوعی از اپوزیسیون سازی از طریق پروژه ها با واسطه رسانه های کلان را به گونه ای از فرجام خود برساند. اما چه خوب است که بدانیم در تمامی این بریز و بپاش ها برای پروژه های رسانه ای کوچکترین سهمی برای احزاب اتنیک در ایران قائل نگردیدند. ( همان احزابی که متهم به تجزیه خواهی در پیوند با جهان و معادلات سیاسی هستند!) و جالب اینکه همه رسانه های فارسی زبان کشورهای غربی اعم از رسانه های رسمی، و نهادهای فرهنگی امور خارجه آنان مانند بی بی سی، صدای آمریکا، دویچه وله، رادیو فردا، ار اف ای ( رادیو صدای فرانسه) و آن دسته به ظاهرا رسانه های «مستقل» مانند من و تو و ایران اینترنشنال اما با دخالت سرمایه های نجومی غرب و قدرتهای منطقه در تابعیت از سیاستهای غربی همه از خود تصویری ملی گرایانه ارائه داده و همواره در طراحی بیگانه خوانی این و آن حزب و سازمان و جریان اتنیک همرا با جایگزین سازی های کاملا تدبیر شده میباشند. آنهم احزاب و سازمانهای ایرانی که هرگز سهمی جز مواجه شدن با پرسش طراحی شده تردید و ظن از این سفره گسترده و از همین رسانه ها نسبت به دعاوی ایرانی زیستی خود دریافت نکرده اند ! براستی این روایت چقدر به حقارت روزگار ما نزدیک است؛ که دزدی میدوید و همزمان فریاد میزد ای دزد ای دزد بگیریدش، تا نادانی جمعی خود را بدنبال یک فریب و یا جعلی بدواند، شاید در معبری از نفس در افتند یا شایدجان و نفس پیکره بیگناهی را از آن به جرمی ناکرده بستانند !
جناب چالنگی ،مهسا دختر بلوچ ،دختر لر ،دختر کرد، دختراذری، دختر ترکمن ،دختر مازنی و در یک کلمه نه تنها دختر اقوام ایرانی بلکه عزیز ایران و ایرانی بود ،یک قصه بیش نیست غم عشق و این عجب ،،از هر زبان که میشنوم نا مکرر است ،با تشکر از برنامه خوب شما
من نیم کرد، شیرازی و کرمانی هستم که شوهر خالم اینا لر کرمانشاهی، شوهر خواهرم اینا اصفهانی، اون یکی مازندرانی. با زابلی و آبادانی و زنجانی و رشتی و بختیاری و مشهدی و تبریزی دوستی نزدیکی داشتیم. ما در تهران زندگی میکردیم. همه ایران در تهران با هم زندگی میکردیم. با هموطنان ارامنه و یهودیان و بهایی که همه با هم مثل شهروند تهرانی با هم زندگی میکردیم❤
آقای چالنگی از سوال بسیار عصبانی هستم .انگار کردستان به ایران تعلق ندارد .حتی بیان این سوال ضد ایران وایرانی است .مهسا دختر این است ودر این مورد بحثی با هیچکس نداریم
با تشکر از فرمایشات آقای چالنگی 🙏👌👌🙏👍❤️ این اقوامی که در ایران موجود هستن هزاران سال هست که در کنار هم بودن در سختیها و خوشیها ❤️🙏 با تمام مشکلات پیش آمده در ۴۶ سال گذشته و با وجود بحرانهای پیش آمده من هرگز در. بین مردم ندید که کسی حرف تفرقه آمیز بزنه و قومی به قوم دیگر سوء نیت داشته باشه . بین برخی آذریها و برخی کُردهای عزیز گاه گاهی مشکلاتی البته کوچک بوده و البته و هرگز نمیشه نظرات چند نفر یا چند هزار نفر را به کل ایران بست داد . از نظر خالق نیز ایران بزرگ است یکی . و هرگز در دوی زیستی برای ان تعریف نشده . و امکان ناپذیر است و در شایت مناسب میشود برسی کرد و یغین حاصل کرد . ☝️👌❤️💜✌️✌️
درود بر آقای چالنگی بسیار از شما می آموزم پاینده باشید .مردم ایران یکدیگر را دوست دارن کی گفته اینا نماینده هستن وشما بدرستی گفتین اینا همشون دنبال قدرت بدونه اینکه کار بلد باشن
درودبرچالنگی عزیزمردخوشفکروطنم❤❤❤❤ ژینا یعنی مرگ پایان زندگی نیست اگرهمه لباس شخصی ها ونظامی ها دراطراف قبرستان مهساگرد آورند بازدراقلیت اند...حتی اگرحیوان خودفروخته ای شکم اجلال قوامی بدرد...😢 مهسا یعنی مازنان ودختران مهمترین نیروی محرکه اجتماعی هستیم😅 وفردای آزادی که دبیرستانها،دانشگاها،آموزشگاههاباز شودهراستادی بپرسد مهسا امینی🎉🎉 همه یک صداپاسخ خواهند داد حاضر😂🎉 شادباشیدوسلامت😂❤😂❤😂
با عرض سلام من هم مانند آن شنونده معتقدم در مورد شاهزاده کوتاهی می فرمایید وجواب درست هم ندادید همیشه فکر میکردم طرفدار شاهزاده هستید ولی کم کم به اشتباهم پی بردم .ای کاش دلیلشرا میدانستم البته یکبار گفتید که آرزوی من این است که جوانان در مملکت قدرت را در دست بگیرند ولاغیر.
درود جناب چالنگی ، پس از مرگ حسین فردوست که بعدأ مشخص شد او عامل MI6 بریتانیا بوده ، این شهریار آهی را انتخاب و پس از توجیهات لازم جایگزین فردوست نمودند .
درود ........... اقای چالنگی گرامی با درود و امید اینکه از من خرمشهری که مثل زهر مار تلخم دلگیر نشوید / زمانی که در وویس آف فیضیه بودید به خاطر اینکه از این اسهال طلبان خوشم نمی اید و ان قارقارک هم سینه برای انان می زد اصلا نگاه نمی کردم ولی از زمانی که مستقلا" برنامه دارید بیننده پر و پا قرصتان هستم / پاینده باشید
I SAY DAUGHTER OF IRAN .... WE R MADE UP OF ALL KINDS OF ANCIENT PEOPLE .... BUT FOREMOST WE R DAUGHTERS AND SONS OF IRAN .... (WHATEVER GROUP WE ORIGINALLY COME FROM. THAT IS SECONDARY NOT THE FIRST ITEM) ... WE MUST BE UNITED. VICTORY IS IN UNITY. SEPARATION LEADS TO DEFEAT ..... 10000000000 PER CENT ...
استاد چالنگی عزیز وگرامی افتخاروامید ایران وایرانی مهسا چه دختر کرد و چه دختر ایران انقلاب زن زندگی آزادی از خیابان گاندی بیمارستان کسرا ومیدان آرژانتین ودانشگاه تهران شروع ومدت یکهفته ادامه داشت که بعد از یکهفته در تهران وکل ایران گسترش یافت وشعار زن زندگی آزادی در دانشگاه تهران اولین بار ساخته وداده شد حال چه مهسا دختر کرد باشه یا ایران فرق نمیکنه انقلاب زن زندگی آزادی از تهران شروع ودر کل کشور گسترش پیدا کرد
Cher monsieur Je vous exprime mes meilleurs salutations. Il faut inform le peuple iranien. Un côtés mollah chapool mojahed separatists ,all 57ti , autre côtés le peuple iranien qui aime l'iran. Mollah chapool mojahed separatist utilisent ,ethics, langue , afin qu'ils pouissent faire division d'Iran. Vous dites opposition ,ils sont 57ti ,Tous sont ennemies de l'iran. Iranians patriots doivent se unir. Vive le roi d'Iran Reza Pahlavi ❤ Vive l'iran ❤
بخش اول با احترام به شما و دست رد نهادن بر هر گونه آیدیولوژی شاید جای تعجب نباشد که شما به عنوان یکی از هواداران محترم شازده یا همان کینگ رضا پهلوی و همای سعادت چنین مسایلی را در خصوص ملیت و آموزش زبان مادری و احزاب کوردستان ایران و تجزیه طلبی و امثالهم بیان می کنید. راستش پس از شنیدن این جملات و عبارات از طرف شما و با توجه به سن و سال و تجربه شما و به خصوص به عنوان روزنامه نگار حرفه ای در اندیشه سیاسی شما دچار شک و تردید شدم.عزیز جان ، بطور مختصر و مفید ، مس،له تمامیت ارضی و تجزیه طلبی و آموزش به زبان مادری و مزخرفاتی از این قبیل در جریان شروع و اوج جنبش ملی ژِینا از طرف شارلاتان ها و لمپن ها و قداره بندان صادراتی ج ا و همکاری و هم سویی کاملن روشن و آشکار با کینگ رضا مطرح گردید. که پس از افشا اسناد به دست آمده از سپاه تروریستی پاسداران و اطلاعات رژیم و تاکید آنها بر گسترش بحث تمامیت ارضی و تجزیه طلبی و نسبت دادن آن به کوردها و بلوچ ها و انحراف افکار عمومی از سرنگونی رژِیم و ایجاد توهم و تفرقه میان مخالفین رژیم و تلاش در جهت سرکوبی جنبش ، شکی در اطلاعاتی بودن این پروژه باقی نگذاشت. برخوردهای ارازل و اوباش و تحکیم وحدتی ها و چاقو کشان کمپین کروبی جنایتکار و فاسد ( امیر اعتمادی) به مثابه مشاور و همکار و پیاده نظام شازده و حمله آنان به احزاب و مردم و جوانان مبارز کوردستان که با سنگر بندی خیابان های مهاباد و سنندج و بانه و مریوان و سقز وکرماشان و پاوه و جوان رود و ایلام به جنگ تن به تن با تروریست های سپاه و مزدوران محلی آنها ( جاش) پرداخته بودند و به حداقل امکانات نظامی به مقابله با تانک و زره پوش و پهباد هی رژیم جان شیرین خود را برای آزادی ایران فدا می کردند ، بیش از پیش همکاری رژیم و ارازل و اوباش طرفدار شازده ( بسیار شیرین سخن اما در عمل رهبری این جریانات را به عهده داشت و دارد) را علنی تر نمود. سوزش شازده و فرقه منفور وی از آن بود که چرا جنبش از کوردستان شروع شده و نام شازده و پهلوی هم که خیلی وقت پیش در آنجا به گورستان سپرده شده را صدا نمی زنند.شارلاتان و بیزنس منی به نام شهرام همایون از پاچه خواران شازده عنوان کرد :(" آقا دروغ است جنبش از کورستان آغاز نشده از تهران و در محل بیمارستان شروع شده ووو") درک این جاهل از جنبش و بپا خاستن و شعار دادن سازمان دهی شده همین است. در همین زمان حملات به کوردها تحت عنوان تجزیه طلبی از جانب همین ارازل پهلوی چی و رسانه و ها و به اصطلاح تحلیل گران دو ریالی آنها ادامه یافت. جنش اوج می گرفت وهراس از سرنگونی رژیم و " بدنه مردمی سپاه " شازده و فرقه را بد جوری ازرده کرده بود . از همه آنها گذر می کنم چرا که به خوبی برای آنها که آگاهانه و صادقانه مسایل را دنبال می کنند و اهل تحقیق و جستجو و راست آزمایی هستند ، کاملن روشن است. جناب چالنگی ، بحث آموزش به زبان مادری امری انسانی و کاملن قانونی و جهانی می باشد (حتی روز جهانی زبان مادری به رسمیت شناخته شده است )اما ارازل پهلوی چی از جمله گروهبان قند علی فرقه جناب " دکتر " تقی زاده و کنگرلو و حجت کلاشی ( که به علت به در گ واصل کردن بردار پاسدارش در حمله به کوردستان توسط پیش مرگه های دلیر گور به گور شد ، دشمنی جنون آمیزی با کوردها دارد) و شهریار آهی و یک روزنامه نگار دوریالی امیر طاهری( که تازگی مدرک دکترا را هم از شهرام شارلاتان دریافت کرده است ) و خود شارلاتان اعظم شهرام همایون ووو درست در اوج جنبش ژینا این مس،له را گسترش می دادند و به شدت این افکار واهی و بی سند و مدرک . بی معنی را رواج می داند که کورد ها تجزیه طلب هستند و طرح آموزش به زبان مادی یعنی تجزیه و طرح فدرالیسم یعنی تجزیه ووو