متن حسین اقا دلم گرفته از این زمونه دوای دردمه حرم خدا میدونه شبای جمعه تو قلتگاهش یه مادر پهلوشکسته را زخونه یه مادری که قدش خمیده نظر به نوکرت بکن حرم ندیده کسی نفهمید حال بدم رو اونی می فهمه طعم دوري چشیده کسی که خوب نمیفهمه چه میگم شب جمعه تو حرم چه حالیه ولی معصیت یه کاری کرده که حرمش را ندیدم دو سالیه حسین باز دوباره جاموندم فدای سرت رفتن و تنها موندم فدای سرت نوکریت از سرم زیاده حسین سینه زنم همش بیاده حسین خدا بیامرزه پدرم می گفت توی رفیق صاف و ساده حسین انکه تو باهامی بسه اقا همدم گریهامی بسه اقا فدات آقای جان آقای عابس از اینکه میخری درهم عیال است دلم تنگه برای کربلایت نگوکه که مالت از ما بهتران است کربلا کربلا کربلا کربلا
النص/ الترجمة حسین اقا / حسين سيدي دلم گرفته از این زمونه / قلبي مُنقبضً من هذه الازمنه دوای دردمه حرم خدا میدونه / دواء اوجاعي الحرمي ربي يعلم شبای جمعه تو قلتگاهش / ليالي الجمعةِ في مكانَ قتلهي یه مادر پهلوشکسته را زخونه / امً مكسورة الضلعِ و ب دمٍ یه مادری که قدش خمیده / امً مُنحنيت الظهري نظر به نوکرت بکن حرم ندیده / نظرةً منكِ لهاذا الخادم والذي لم يرى الحرمِ کسی نفهمید حال بدم رو / لا يفهم حالي السيئ اونی می فهمه طعم دوري چشیده / ذاك الذي يفهم طعم البعدي ذاك المتذوق المراره کسی که خوب نمیفهمه چه میگم / ذاك الذي لا يفهم جيداً ما اقول شب جمعه تو حرم چه حالیه / ليلة الجمعةِ وفي الضريح كيف الاحوال ولی معصیت یه کاری کرده که / ولكن المعصية يفعل فعلته حرمش را ندیدم دو سالیه / لم أرى ضريحهُ لسنتين حسین باز دوباره جاموندم/ و بقيت عن اللتحاق بالركب فدای سرت/ فداءً لرئسُك رفتن و تنها موندم فدای سرت / ذهبوا و بقيتوا وحيداً فداءَ لرئسٌك نوکریت از سرم زیاده حسین / كوني انا لكَ خادمً شرفٌ لي سینه زنم همش بیاده حسین / اللطم على الصدري كلهُ بذكر الحسين خدا بیامرزه پدرم می گفت / الله يرحمُ ابي كانه يقول توی رفیق صاف و ساده حسین / انت رفيق مستقيم و سهل حسين انکه تو باهامی بسه اقا / كونك انت معي يكفيني سيدي همدم گریهامی بسه اقا / وانت مؤنس بكائي يكفيني سيدي فدات آقای جان آقای عابس /فداءً سيدي سيد عابس از اینکه میخری درهم / انت تشتري الكل عیال است/ عيال دلم تنگه برای کربلایت / قلبي منقبض لكربلاء ك نگوکه که مالت از ما بهتران است / لا تقول لي مالكَ (اصحابك) منا هم الافضلون کربلا کربلا کربلا کربلا