پسر عزیز ودوست داشتنی من،چقدر شمرده شمرده صحبت می کنید،خیلی لذت بردم .اینقدر من از معلم هام بد دیده ام که مپرس.معلمی عشق میخواد وعشق.زندگیتون پر از عشق.ازاینکه برای آگاهی تلاش میکنید سپاسگزارم.
مجتبي عزیز صدایت و دانشی که منتشر می کنی می بالم وبقول سایه که زندگی ش رادوست داشت وخرسند بود بخاطر صدای شجریان...یکی از عمیق ترین های دلخوشی های من شنیدن صدای گیرا وپخته شماست ممنونم که وجودت مانند ایمیل کسی که به یالوم نوشت تا توانست ادامه دهد ومن هم در روزهای سخت زندگیم صدای شما به من کمک می کند که ادامه دهم ودوباره ودوباره و...
من این قسمت را ،،دو بار گوش کردم ،واقعا به غیر از علم و دانش ،،نحوه صحبت کردن ،ارائه مطالب ،خودش هنر است ،خوش به حالتون که اینقدر شیوا و شیرین صحبت می کنید ،
بسیار عالی جامعه ما پول نیاز نداره کمبود انسان نیاز داره بله آقای شکوری عزیز جامعه ما پر از خشم و نیرنگ است ما دیگر تشخیص نمی دهیم که ما در کجای این دنیا هستیم و ما را به هر جهتی چرخاندند. لبه تیغ نشستیم و جرات حرکتمان کند کند شد.
من مدتهاست به سخنان شما آقای دکتر شکوری گوش میدهم. صحبتهای شما عالی و عالیست ممنون از لطفی که بما میکنید و وقت میگذارید و حرفهای دل ما را عنوان میکنید.
ممنون از تمام کلیپ های اموزنده ی شما . من خودم بیست و پنج سال در زمدگی مشترکم ، درگیرسرکوب شدن تمام احساساتم بودم . برای داشتن هر احساسی سرزنش و سرکوب میشدم از خنده گرفته ، تا گریه ، از خستگی ، وتا داشتن انرژی ، بطور خلاصه برای کوچکترین احساسی چه مثبت و چه منفی . مثل کلافی سردرگم بودم . فکر میکردم تو قفسی هستم که فقط دونه و اب دارم ولی روحم ، احساسم ، واز همه مهمتر از اینکه هستم ، سرزنش و تحقیر میشدم .
واااای سیاحت.......چقد وحشتناک بود .دبیرستانی بودم اونو گوش کردم با دوستانم چقد حالم بدبود....چقد بد چقد ترسیدیم چقدر استرس داشتیم....دین این نیست .ای کاش دین رو قشنگ ب ما میگفتن
خیلی قشنگ واضح گفتید ممنون آقای دکتر شکوری،من گفتارکلام قوی ندارم طبق صحبتهاتون همه این تجربه ها داشته ودارم(هرچند تجربه خوبی نبوده)هروز میگذره به امیدبهترشدن حالم بدترشدم همراه بااسترس وافسردگی چیکارکنم خوب بشم تورو خدا کمکم کنید به هرکس هم اعتمادندارم ک حرف دلمو بگم خداخیرتون بده پادکست‌هابرنامتون بسیار عالی
Great job Mojtaba Aziz, I improve my Farsi listening to you, especially describing the Defense Mechanism, some were easier for me to identify, [ Denial], [Regression ? Sarkoob, going backwards to earlier stage of life], [Displacement: taking your anger on someone else other than the one you are angry with because you can't get angry with real person for some reasons], [the Splitting of the good and bad, either all black or all white thinking and oscillating over time], [Over idealization/Devaluation like Haydeh song Aval Ashaneyaimon harfa che Shaerane bod, Hala chi hastam vase tu, yek jam khalin az sharab, ][ Reaction formation:acting the opposite of how we feel because can't express our true emotions/thoughts]; [Generalization/Oversimplification] [ideas of reference, you gave the pigeon's story, but a better example is attributing the news cast to yourself, thinking tV is talking about us]; Dear Mojtaba you started by talking about fear of feelings and ending up with Peleh's story, while the middle content is from psychological books, I think the connections is off. Defense mechanisms, are often unconscious maladaptive way of coping with unpleasant events and the person is not often aware that repeatedly using the same mechanism for example someone who can't criticize his boss who is pain in the neck and be assertive about himself, may end up praising him constantly as reaction formations, which is easier to do. It takes awareness to know these mechanism of coping, which may not really do do with "feelings", same person can have all sorts of feelings but not be aware how he gets into trouble in relations with others. Not all of us , use these defense mechanism as you know, some of us have healthier defense machanism, I am sure you will continue on this topic because there are many more.
سلام من نکته های مهم را یاداشت میکنم وبرای نوه هایم به یادگار میگزارم چون میدونم زمان آنها دیگه شاید مانند شمایی تکرار نشود سپاسگزارم از شما وآقای سروش
با درود فراوان، شما موجب افتخار من‌هستید، مباهات‌میکنم‌که‌فرزند‌برومند ایران زمین، بافرهنگ وتاریخ غنی سرزمین اریایی که چنین فرندانی را دراغوش خود پرورش داده. یه سوال داشتم ، چگونه این همه مطالب را درذهن خود نگه میدانید؟پسر جانم موفق کامروا باشی ، بانیلوفر عزیزت. خرد یار‌ونگهدارت.
سلام درود بر شما که وقت عزیزتون استاد چهگونه می شود با شما ناجی روح تماس گرفت من به شدت احتیاج به کمک شما دارم چون چندین دکتر روانشناس. در این سرزمین دور از ایران عزیز رفته ام ولی نتیجه زیادی نگرفته ام می دانم که وقت عزیز شما بسیار محدود هست چون بیشتر وقت زندگی خود بعد از اطلاعات کامل در اختیار مردم عزیزمان می گذارید خداوند سلامت و موفق تر شما را نگاه دارد خوشا به حال عزیزان هم وطن که شما را دارند لطفاً مرا کمک کنید من در آمریکا هستم امیدوارم بتوانید تماس بگیرید. موفق باشید 🙏🏼🙏🏼🌹🌹🌹
شاید در هجران نه ببندند به زخم گوهر عشق بدان در تلف است در آخر تاب خورشید در آن است که شب در گذر است مایه توبه بدان شعبده ای ماه تر است تو به میخانه بیا تا نخوری زخم دلی آنکه در چشمه خورشید بماند سوختنش در گذر است... این متن افکار من بود … ما ایرانی ها که در رابطه هایمان هرگاه به یک تناقص فکری رسیدیم با هم ارتباطمان را قطع می کنیم و رابطه را به سیاه چاله زمان می فرستیم این به این معناست که درصد بیشتر ما ایرانی ها رل بازی می کنیم و شجاعت خود بودن واقعی را نداریم شاید این یک سیاست است که بین ماترس از دیگری ایجاد می کنند و ما اتوماتیک تنها می شویم و یک دست هرگز صدا ندارد اما تحمل نظرات مخالف همدیگر را نداریم و این خود ثابت می کند که چقدر از واقعیت دوریم زیرا نمی خواهیم قبول کنیم که هیچکس و هیچ چیز کامل نبوده و نیست و نخواهد بود هر ذره از مکان و زمان که از نظر ما میگذرد و در حافظه ما ثبت می شود فقط نصف واقعیت است آنهم از دیدگاه من نوعی و از همان زاویه دید من و در زمان مشخص و آن نقطه در آن زمان بینهایت فرق خواهد داشت زیرا هر چیزو هر کس در هر ثانیه از زمان در حال تغییر است به زبان دیگر از صفر تا ۹ هر کدام به تنهایی خود یک عدد است اما هر کدام با همدیگر بینهایت فرق دارند یک مساوی دو نیست و دو مساوی سه نیست و من حتی می توانم ثابت کنم یک مساوی یک الزاما نیست یا سه مساوی سه الزاما نیست زیرا سه راست وسه چپ در مکان با هم متفاوت هستند شاید در رنگ با هم متفاوت هستند شاید در خیلی چیزهای دیگر که آنها را به عدد سه رسانده است فرق فاحشی با سه دیگری دارد مثلا : (۲ = ۱+۱ ≠ ۲ = ۱ + ۱ )زیرا این دو نمودار را اگر شخصیت اضافی دهیم آنگاه به مفهوم نامساوی بودن آنها پی می بریم یا فرق آنها مثلا در نمودار سمت راست می تواند یک اولی به رنگ زرد باشد که با یک آبی جمع می شود نتیجه می شود ۲ سبز و در نمودار بعدی یک اولی می تواند زرد باشد و با یک بعدی که صورتی است جمع می شود و جوابش قرمز مایل به نارنجی می شود پس در این دو نمودار جواب عدد هر دو ۲ است اما زمین تا آسمان فرق است بین رنگ ۲ سبز با ۲ نارنجی ! آیا سبز مساوی نارنجی است؟ جواب شاید آری باشد! یک لیتر آب با یک لیتر بنزین برابر است ! ولی آیا در عمل کردشان نیز با هم برابرند؟!! و ما هنوز در یافتن همه باید مثل من که به خدا نزدیکتر هستم و در واقع خدا در آغوش من است و هر کسی او را می خواهد به من رجوع کند هستیم ! ما خدا را گروگان گرفته ایم برای ولع این دنیا و آن دنیا و شک ندارم که اگر خدایی می بود هزاران بار توبه می کرد از خلق عن سانان زیرا انسانی نمی بیند !!!
من متاسفانه از سرکوب وارونه برای مدت طولانی استفاده کردم و به یه جایی دیدم دیگه خودم نیستم تبدیل به کسی شدم که نمیشناسمش دوسش نداشتم ،یه شخصیت بی هویت و منفعل
