Тёмный

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق 

الف / دریچه /
Подписаться 2,6 тыс.
Просмотров 233
50% 1

غزل شماره ۱۱ حافظ شیرازی
تقدیم روح‌های آسمانی‌تان
برای دیدن ویدیوهای بیشتر عضو شوید
کانال دریچه در تلگرام:
Culture7
💌 تفسیر این غزل:
۱) ساقی به نورِ باده برافروز جامِ ما / مطرب بگو که کارِ جهان شد به کامِ ما
ای ساقی با بادۀ صاف و خالص چون نور ، جام مرا روشن کن یعنی پُر کن . ای مطرب بخوان که جهان و کارِ جهان بر وفق مرادمان شد.
۲) ما در پیاله عکس رخِ یار دیده‌ایم / ای بی خبر ز لذتِ شربِ مدامِ ما
ما در پیاله یعنی در نور پیاله عکس رخ یار را دیده ایم . ای که از شربِ مدام ما و از مستی و دیدار ما بی خبری، ما را معذور بدار . [ پیاله = کاسه کوچک ، به قدح خالی نیز گفته می شود . مدام = دائم و ثابت ]
۳) هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق / ثبت است بر جریده عالم دوامِ ما
کسی که دلش با آتش عشق و محبت زنده شد . او برای همیشه زنده است و هرگز نخواهد مُرد. پس دوام و بقای ما در جریده عالم ثابت است زیرا ما از آن زندگانیم. [جریده = دفتر بزرگی است از کاغذ نازک که به شکل بادبزن چیده می شود و از دو جانب خوانده می شود ]
۴) چندان بُوَد کرشمه و ناز سهی قدان / کاید به جلوه سرو صنوبر خرامِ ما
ناز و شیوه محبوب های سرو قامت تا زمانی است که محبوب صنوبر خرام ما هنوز جلوه نکرده است . همین که این عرض جمال نمود دیگر برای آنها اعتباری باقی نمی ماند . [ کرشمه = مترادف ناز است . سهی = راست و مستقیم . سهی قدان = دلبران متناسب اندام . به جلوه = عرض جمال . صنوبر = در اینجا شکل درخت صنوبر معنی می دهد . خرام = با تانی راه رفتن ]
۵) ای باد اگر به گُلشنِ احباب بگذری/ زنهار عرضه ده برِ جانان پیامِ ما
ای باد اگر از گلشن یعنی از مجلس دوستان گذر کردی . البته سفارش یا پیغام ما را به حضور جانان عرض کن و آنچه عرض خواهد کرد مضمون بیت بعد است . [ احباب = جمع حب به معنی دوستان است و مراد از احباء جانان و سایر دوستان است . گلشن = گلستان و گلزار . برِ جانان = نزد جانان . پیام = خبر و پیغام ]
۶) گو نامِ ما ز یاد به عمدا چه میبری / خود آید آنکه یاد نیاری ز نامِ ما
ای باد به جانان بگو نام ما را چرا به قصد فراموش می کنی . خود آید آن زمانی که هرگز اسم مان به خاطرها نمی آید یعنی می میریم و نام و نشان مان از دفتر کائنات محو می گردد . [ یاد کردن = به خاطر آوردن . عمد = قصد ]
۷) مستی به چشمِ شاهدِ دلبندِ ما خوش است / زان رو سپرده اند به مستی زمام ما
به چشم محبوبی که دل ما را به خود متعلق ساخته یعنی ما را عاشق خود ساخته ، مستی پسندیده و خوش است . از آن جهت است که زمام اختیار ما را به مستانگی حواله کرده اند . یعنی چون او مستانه چشم است ما هم مستی را اختیار کردیم . [ شاهد = کنایه از محبوب . دلبند = مالک دل . خوش = پسندیده . سپرده اند = حواله . زمام = عنان اختیار ]
۸) ترسم که صرفِه ای نبرد روزِ بازخواست / نانِ حلالِ شیخ ز آبِ حرامِ ما
می ترسم روزِ قیامت فضیلتی داشته باشد نانِ وقفی که شیخ آن را حلال دانسته و می خورد با آبی که ما آن را حرام می دانیم و می خوریم . یعنی زندگی ریایی شیخ که ذوقی از آن می برد با رندی ما برابر گردد و بلکه ممکن است رندبازی ما افضل باشد . [ صرفه = زیاده . روز بازخواست = روز قیامت . نان حلال = کنایه از نان وقف است زیرا اکثر مشایخ در خانه ها نان وقف می خوردند . آب حرام = کنایه از خمر است ]
۹) حافظ ز دیده دانه اشکی همی فشان / باشد که مرغِ وصل کند قصدِ دامِ ما
ای حافظ اشکِ چشمت یعنی دانه اشک چشمت را نثار کن شاید که مرغِ وصل به دام ما میل کند . یعنی گریه کن شاید که جانان اشک چشم ترا ببیند و به تو رحم کند . [ فشان = نثار کردن . قصد دام = تله شکار ]
۱۰) دریایِ اخضرِ فلک و کشتی هلال / هستند غرقِ نعمتِ حاجی قوامِ ما
دریای اخضر فلک و کشتی هلالی آن ، یعنی حتی افلاک و نجوم هم غرق نعمت حاجی قوام ما هستند . حاصل کلام اینکه به طریق مبالغه به ولی نعمتی این صاحب سعایت اعتراف است . [ اخضر = سبز ]
- حاجی قوام یعنی قوام الدین حسن وزیر اعظم سلطان حسن ایلخان بوده که برای خواجه حافظ مدرسه ای بنا کرد و خواجه سالها در آنجا به تدریس و تذکیر مشغول بوده است .

Опубликовано:

 

18 сен 2024

Поделиться:

Ссылка:

Скачать:

Готовим ссылку...

Добавить в:

Мой плейлист
Посмотреть позже
Комментарии : 4   
@myteachingexperiences8980
@myteachingexperiences8980 Год назад
ما در پیاله...
@kanan6790
@kanan6790 2 года назад
فوق العاده زیبا👌
@alef.dariche
@alef.dariche 2 года назад
سلام و سپاس
@adnan1733
@adnan1733 2 года назад
چه دریایی نهفته در این مصرع: ما در پیاله عکس رخ یار دیده‌ایم...
Далее
СМЕЛОЕ РЕШЕНИЕ #shorts
00:14
Просмотров 23 тыс.
ВЛАД А4 СКАТИЛСЯ
09:34
Просмотров 532 тыс.