رقص فرهنگی ................ تجلیل از فرهنگ هزاره باید نشاندهنده واقعیت های اصیل و جاندار فرهنگی مردم باشد حقایقی که بیانگر ارزشها،سنن، باورها، رفتارها، شیوه های زندگی و اخلاقیات جامعه! من فکر نمیکنم این رقص فرهنگی که دوستان غرب نشین ما براه انداخته اند واقعیت فرهنگ هزاره باشد و یا لااقل من چنین رفتاری را در میان هزاره ها شاهد نبوده ام، البته رقص و بازی در میان هزاره ها بوده و پیشینه هم داشته، اما اینگونه رقص باز، مختلط و آزاد در هیچ بخشی از هزارستان وجود ندارد زنان در طوی ها رقصیده و میرقصند اما در محیطی زنانه و مختص به خودشان و یا آشنایان و نزدیکان! لذا نمودی از رفتارهایی که متاثر از آزادی غرب است را نمیشود با واقعیت درونی فرهنگ هزاره گی منطبق و مطابق دانست و آن را بنام فرهنگ هزاره قلمداد کرد در اینجا لازم ذکر این است که بنده مخالف شادی و آزادی نیستم و آدمی چندان مذهب زده نیز نمیباشم اما روی بحث من اصالت و واقعیت فرهنگ هزاره است آنچه که در هزارستان سالهای سال بعنوان هنجارها، ارزشها و اخلاقیات جای و جان گرفته اساسات فرهنگ هزاره را شکل داده است لذا آنچه که دوستان ما در میان آزادیهای غربی آن را بنام فرهنگ بنمایش میگذارند اصل و واقعیت فرهنگ هزاره را نشان نمیدهد.