وابسته هیچکس نباش! 

Most of the time our life is like this. Our bird in the cage can be the educational degree , the beauty , the fame, a lot of money or a person we love so much or a person we depend on too much. But these are the things that make us tolerate humiliation and tolerate discomforts and tolerate offenses. But if we can free that bird from the cage, we will be free too and our peace and our happiness no longer depend on existent of that person or thing in our life. if we can free that bird from the cage , we will be free too. So as the last sentence, remember that it is better for us to release our bird.
یه روز یه پسر بچه ای بود که دلش می خواست یه پرنده ای رو داشته باشه
مدام به پدر و مادرش اصرار می کرد که براش یه پرنده رو بخرن
اما پدر و مادرش باهاش مخالفت می کردن
تا اینکه وقتی دیدن این پسر بچه داره زیاده از حد اصرار می کنه راضی شدن که براش یه پرنده رو بخرن
وقتی که براش پرنده رو خریدن انگار دنیا رو به این بچه داده بودن
این بچه وابسته شده بود به این پرنده
و وقتی که اطرافیان این پسر بچه ، دیدن که این وابستگی چقدر زیاده
شروع کردن به اذیت کردن این بچه، چیکار می کردن مثلا
یه روز برادرش بهش می گفت که اگه نری همین الان برام آب بیاری من پرنده رو از قفس آزادش می کنم.
یا یکی دیگه می گفت که اگه نری همین الان فلان وسیله رو بخری من پرنده رو از قفس آزاد می کنم.
و وقتی که این حرف رو به پسر بچه می زدن
این پسر بچه ، التماس می کرد ، خواهش می کرد که این کار رو نکنن و هر چیزی رو که اونا می گفتن گوش می کرد.
تا این که بالاخره بعد از گذشت روزها
یه روز برادر بزرگتر میاد تو اتاق و می بینه که پسر بچه ما خوابیده
بهش میگه که اگر همین الان نری از نونوایی نون بخری من پرنده رو آزادش می کنم.
تکونش میده می بینه پسر بچه واکنشی نشون نمی ده و همچنان خودش رو زده به خواب
دوباره پسر بچه رو تهدید می کنه که اگه همین الان نری پرنده رو آزاد می کنم ها .
پسر بچه برمی گرده و بهش میگه که خودم دیشب آزادش کردم و با آزادی اون خودم هم آزاد شدم.
خیلی وقت ها زندگی ما هم همینه پرنده قفس ما می تونه
مدرک تحصیلی باشه
زیبایی باشه
شهرت باشه
پول زیاد باشه
و یا یک انسانی باشه که ما بیش از اندازه اونو می خوایم و بیش از اندازه بهش وابسته هستیم.
در صورتی که همین ها باعث میشه که ما
تحقیرها رو تحمل کنیم
ناراحتی ها رو تحمل کنیم
و رنجش ها رو تحمل کنیم
اما اگر بتونیم اون پرنده رو از قفس آزادش کنیم خودمون هم آزاد می شیم.
و دیگه آرامش ما ، خوشحالی ما منوط به این نیست که اون شخص یا اون فلان چیز توی زندگی ما باشه
اگر بتونیم این پرنده ها رو آزاد کنیم
خودمون هم آزادی پیدا می کنیم ، خودمون هم آزاد می شیم.
پس به عنوان جمله آخر یادمون باشه که بهتره که
پرنده خودمون رو آزادش کنیم.