29919- عن كليب قال: خطب عمر يوم الجمعة، فقرأ آل عمران فلما انتهى إلى قوله: {إن الذين تولوا منكم يوم التقى الجمعان} قال: لما كان يوم أحد هزمناهم ففررت حتى صعدت الجبل، فلقد رأيتنى أنز وكأننى أروى، والناس يقولون قتل محمد - صلى الله عليه وسلم -، فقلت لا أجد أحدا يقول قتل محمد - صلى الله عليه وسلم - إلا قتلته، حتى اجتمعنا على الجبل، فنزلت {إن الذين تولوا منكم يوم التقى الجمعان} (ابن جرير) [كنز العمال 4291] أخرجه ابن جرير (4/144 سیوطی، جلالالدین، جامع الاحادیث (الجامع الصغیر وزوائده والجامع الکبیر)، ج۲۷، ص۲۰۹.
✓فهجموا علیه واحرقوا بابه، واستخرجواه منه کرهاً، وضغطوا سیّدة النساء بالباب حتّی اسقطت محسناً. [۶۷] به او هجوم آورده و درب خانه او را آتش زدند و او را به زور از آن بیرون آوردند و سرور زنان را با در چنان فشار دادند که سبب سقط محسن گردید (۶۷)مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیة، ص۱۴۶. ✓ - روایت ابنقتیبه دینوری وان ابابکر رضی الله عنه تفقد قوما تخلفوا عن بیعته عند علی کرم الله وجهه، فبعث الیهم عمر، فجاء فناداهم وهم فی دار علی، فابوا ان یخرجوا فدعا بالحطب وقال: والذی نفسه عمر بیده. لتخرجن او لاحرقنها علی من فیها، فقیل له: یا ابا حفص، ان فیها فاطمة؟ فقال: وان فی روایة ان عمر جاء الی بیت فاطمة فی رجال من الانصار ونفر قلیل من المهاجرین. [۴۹] ابیبکر به دنبال عدهای که حاضر نشده بودند با او بیعت کنند بود همان افرادی که نزد علی (علیهالسّلام) تجمع کرده بودند، لذا عمر را به دنبال آنها فرستاد عمر سر رسید آنان را صدا کرد، ولی آنها اعتنایی نکرده و از خانه خارج نشدند. عمر هیزم خواست و گفت: و الذی نفس عمربیده لتخرجنّ او لاحرقنّها علی من فیها. به همان خدایی که جان عمر در دست اوست، سوگند یاد میکنم که بیرون بیایید و گرنه خانه را با کسانی که در آن هستند آتش خواهم زد. به عمر گفتند: ای اباحفص! فاطمه (علیهاالسّلام) در این خانه است. عمر پاسخ داد: باشد!! در روایت دیگری آمده است: عمر با عده زیادی از انصار و افراد کمی از مهاجرین درب خانه حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) آمده بود. «ابن قتیبه» میافزاید: ... فاطمه (علیهاالسّلام) چون صدای آنها را شنید، با صدای بلند ندا کرد: یا ابت یا رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ماذا لقینا بعدک من ابنالخطاب و ابنابیقحافه.... [۵۰] ای پدر! ای رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)! ما پس از تو چه (ظلمها) که از (عمر) بن خطاب و (ابوبکر) ابنابیقحافه دیدیم... (۴۹)دینوری، ابنقتیبة، الامامة والسیاسة، تحقیق الشیری، ج۱، ص۳۰. (۵۰)دینوری، ابنقتیبة، الامامة والسیاسة، تحقیق الشیری، ج۱، ص۳۰.
[1188] ثنا مُحَمَّدُ بْنُ الْمُثَنَّي، حَدَّثَنَا يَحْيَي بْنُ حَمَّادٍ، عَنْ أَبِي عَوَانَةَ، عَنْ يَحْيَي بْنِ سُلَيْمٍ أَبِي بَلْجٍ، عَنْ عَمْرِو بْنِ مَيْمُونٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وسلم لِعَلِيٍّ: " أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَي، إِلا أَنَّكَ لَسْتَ نَبِيًّا، إِنَّهُ لا يَنْبَغِي أَنْ أَذْهَبَ إِلا وَأَنْتَ خَلِيفَتِي فِي كُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِي ". ۱۱۸۸ اسناده حسن ابن عباس مي گويد: رسول خدا صلي الله عليه وسلم براي علي فرمود: تو براي من، همانند هارون نسبت به موسي هستي؛ جز اين كه تو پيامبر نيستي. همانا سزاوار نيست كه من از ميان شما برده شوم، مگر اين كه تو جانشين من در ميان تمام مؤمنان بعد از من هستي. نام کتاب : کتاب السنه نویسنده : ابن أبي عاصم جلد : 1 صفحه : 551ابن ابی عاصم ، احمد بن عمرو، 206 - 287ق ناشر المكتب الاسلامي بيروت الطبعة الثالثة 1413 ه - 1993 م تصحيح روايت از سوي الباني الباني وهابي روايات كتاب «السنة» ابن ابي عاصم را تحقيق كرده و نام آن را «ظلال الجنة في تخريج السنة» گذاشته است. وي در ذيل اين روايت مي نويسد: 1188. اسناده حسن. ورجاله ثقات رجال الشيخين غير ابي بلج واسمه يحيي بن سليم بن بلج. قال الحافظ: «صدوق ربما اخطأ». سند روايت حسن و رجال سند همه موثق و رجال آن از راويان بخاري ومسلم هستند، جز ابي بلج (كه از راويان بخاري و مسلم نيست)، و نام ابي بلج، يحيي بن سليم بن بلج است. حافظ (ابن حجر عسقلاني) گفته است: او راستگو است. الشيباني، عمرو بن أبي عاصم الضحاك (متوفاي287هـ)، السنة، ج2، ص565، تحقيق: محمد ناصر الدين الألباني، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الأولي، 1400هـ.