بعداز چهارسال این پرونده را میبینم ، درود بر اقای شریفی و درود بر آقای پاکزادو اقای نمک شناس عزیز و گرامی با این همه زحمات و تلاش بی وقفه و همیشگی شان ، با آرزوی موفقیت و سلامتی برای اقای پاکزاد و همچنین آقای نمکشناس و اقای شریفی عزیز ، و ارزوی موفقیت و سلامتی برای همه ی هموطنان عزیزم ❤❤❤ تمام جنایات و اتفاقات ناگوار بخاطر قانع نبودن به حق خود و داشتن چشم طمع به مال و ثروت و ناموس دیگران میباشد
با اعدام تموم نمیشه .. ریشه مشکل و ببینین . برنامه تفریحی نیس . مشکلات اجتماعی جامعس . امثال این افراد تو برنامه های بعدی و قبلی زیاد دیده شده ... باید ریشه مشکل و حل کرد و جلوگیری کرد از حروم شدن جونا ... شاید برای بعضی ها دیر باشه . ولی به فکر نسل بعدی باشیم... سپاس از جناب دکتر . برنامه عالیس. شاید زیادی دیدم قسمتاشو... وضعیت بدی داره جامعه... بحران تو سری این برنامه میشه دید به وضوح به خصوص در مصرف مواد و سو مصرف مواد...
سلام، بینهایت سپاسگزارم ازآقای دکتر،باطرزحرف زدن آرام و بینظیرترین من هم که شنونده شما هستم آرامش میگیرم،کاش هممون یاد بگیریم ازدکترای بینظیری مثل شما،کمک بگیریم البته همه مثل شما نیستن بعضی ها بخاطر پول کارمیکنن نه خوب شدن بیمارشون،ممنونم ازتون،لطفا بیشتر صحبت کنین وراهنماییمون کنین
جالب اینجاست که همشون که این کارارو میکنن بعدش میگن حالت طبیعی نبودم ای فلان بودم مست بودم قرص خورده بودم .آخه اینکه نشد بزنی طرفو باش کنی بعد بگی دست خودم نبود...؟خوبه والاه
آقای نمک شناس به نظر من این آقای متهم کاملا منطقی داره جواب می ده و سواات شما خیلی غیر منطقی است دوست عزیزم شما خودت فکر کن ۱۵ سالت باشه و تو یه محله و خانواده بزرگ بشی که جو خراب باشه و دور و بری های شما همه خلاف باشند.اینکه به ایشون میگی نمیشد الگوی شما آدم های درس خون باشه اصلا سوال درستی نیست.در کل این مشکلات رو از جامعه می دونم نه از ایشون.
البته من این برنامه و این قسمت رو سالها قبل دیده بودم ولی امروز دارم این جواب رو به شما می دم چون براساس تجربه ای که امروز دارم نگاهم به متهم ها به قاتل ها به دزدها و ... خیلی فرق داره با قبل آقای نمک شناس من مطمئنم اگه شما دوباره این مصاحبه برات جور بشه قطعا سوالات و نظر و نوع برخورد شما زمین تا آسمون فرق می کنه خدا وکیلی این جور نیست؟ .؟؟؟
جناب دکتر سوال چرا زمان شاهنشاه چنین اتفاقی که حالا می شنویم درآن زمان یک فقره نداشتیم برایم سوال است ۲۵سال درآن زمان زندگی کردم هیچی بی ادبی ب پدر ومادرندیدم
جناب دكتر ضمن اداى احترام و تشكر بايد متذكر شوم بچه هاى پائين شهر خود زنى رو جهت نمايش انجام مى دهند شش ماه كتك مى خورند شش ماهه ديگه خود زنى مى كنند كه بگويند ما خيلى خطر ناكيم …… و نه اينكه از زندگى خسته شده اند ممنون و سپاس از زحمات شما سرور گرامى
آقای دکتر سلام ،من ساکن کالیفرنیا آمریکا هستم و حدود هفت سال است که پا به این خراب شده گذاشتم .در سال اول ورود دخترم سیزده سال داشت که نیمه شب بعلت سردرد شدیدی که داشت به بیمارستان بردم و گفتند که برای اطمینان سه روز باید تحت نظر دکتر باشد ،و این ماجرا به سه سال انجامید به نازنینم چه دارویی داده بودند که توهم زده و هر چه در فیلمهای پلیسی دیده بود من و مادرش کارکترهای اصلی آن فیلم شده بودیم و دادگاه با بیشعوری که پس از شش ماه در دا گاه زمانی که در جایگاه متحم بودن و اتحامات شمرده شد من داشتن وکیل را رد کردم و دقیقا در جواب گفتم اگر این اتهامات را فرزندم به من نصب داده همه را میپذیرم چون حاضر به دروغ گو کردن دخترم نشدم و همه در تعجب ومن بار سنگینی بر دوش داشتم تا جلسه دوم که دخترم زمانی که وارد دادگاه شد با چشمانی پر از اشک گفت که این حرفها را من بواسطه مصرف دارو و تحت تاثیر آن زده و پدر و مادر من بهترین هستند و من از اینکه در جلسه اول آنگونه عمل کردم خرسند بودم و تصمیم قاضی به برگشت دخترم نزد من شد ،اما طی یک پروسه هشت ماهه و دو ماه مانده به پایان این عذاب که در غربت غریب کشت کنند در خانه ای که دادگاه برای اقامت فرزندم در نظر گرفته بود و خانمی به نام سارا که آمریکایی هستند شب پس از نوشیدن مشروب گلوی دخترم را فشرده و شروع به الفاظی که لایق خودش و خاندانش و کسانیکه او را اطلح در نگهداری از کودکان دانسته اند بود بر دهان کثافت خود آورده و دخترم با پنیک واسترس در اتاق منتظر و پس از پنج ساعت پلیس آمده و فرزندم را انتقال داده ،و ماجرا را پس از سه روز به خواست همسرم به من گفتند ، اکنون دو سال از آن ماجرا میگذرد و من یک تنه با این کشور که هیچ گونه عدالتی در آن حاکم نیست و دولت در حال جنگ هستم تا این اتفاق را در دادگاه دادرسی شود ولی دو سال است که خود من دیگر مثل سابق نیستم و با وجود داشتن روانشناس و روانپزشک و مصرف دارو حالم خوب نیست و کار به جای رسیده که در محلی که من زندگی میکنم بخاطر درگیریهای فراوان پلیس در درگیری آخر من را به عنوان کارت قرمز دانسته و دیگر هیچ گونه به من نزدیک نمیشود ولی من خودم میدانم که این خشم های انفجاری از کجا نشأت میگیرد ،از آنجا که روزی پدری را به راحتی محکوم و اکنون مجرمی با وجود دو سال از گذشت عمل ننگینش دادگاهی برایش برگزار نشده. و این روزها من خود به حکم و اجرای حکم میاندیشم و احساس خطر میکنم لطفاً راهنمایی کنید که چه کنم که این آتش خشم درونم که به حق میدانمش باعث آسیب به عزیز دلم ، نفسم ، علت بودنم ، نشود ممنون از شما بخاطر خوبیهایتان سبز باشید و استوار در پناه نیروی برتر.