پرونده های جنایی : مریض ترین و چرک ترین قاتلی که کاور کردم؟ 

گوه خوردی

أحسنتم 👌🏾👍🏾. واقعاً از تحلیل‌تون لذت بردم با اینکه در مواردی باهاتون اختلاف نظر داشتم. ولی این مورد که از گرافه گویی پرهیز میکنن، واقعاً نقطه قوتشون هست و منم باهاتون مؤافقم. البته که در این مورد هم مثال‌های نقض بسیاری میشه آورد؛ که با وجود همون‌ها هم، از این حیث، یه تن و بدن سرتر از بسیاری از همکاراشون (منظورم راویان ترو کرایم فارسی هست) هستند. دقت کنین نه تنها یه سر و گردن، بلکه تن و بدن! چون بعضیا بقدری حاشیه میرن، بقدری غرق در پرداختن به حاشیه‌ان، که به والله با وجود چندین مدت پیگیری چنلشون و حتی از اعضای اولیه بودن هم سبب نمیشه چشم پوشی کرد. اصلاً در تولید محتوا این مورد خودش یک هنره؛ که "همه چی و بگی ولی چیزی و نگی که میشه نگفت". عبارت داخل گیومه حالا من با یک ادبیات دیگه در سی‌وی‌م به انضمام قابلیت‌های فردیم (که چقدرم زیاده خیره سرم 😄) رسوندم؛ اتفاقاً همیشه هم مورد توجه قرار گرفته بود. البته که بنده کاملاً به این موضوع واقفم که؛ ادعا تا عمل، یک جهان فاصله‌ست. مع الوصف لذت بردم از تحلیل‌ت. اگر دوستانی داری که اونهم تروکرایم ژانر مورد پسندش هست؛ یا حالا مورد پسندشم نباشه، ولی گاردی نداره جلوش که «وای وای نه! چطور حاضر میشی بشینی یک ساعت از چگونگی کشته شدن یه نفر بشنوی با جزئیات. واقعاً چگونگی رشد و بلوغ یک قاتل سریالی چه جذابیتی میتونه داشته باشه. کاوه واقعاً میترسم وقتی میفهمم چگونگی کشته شدن عده‌ای توسط تو بگو معروفترین، قاتل سریالی جهان که همه هم خبر دارن ازش، برات جذابیت داره. مگه تو جامعه شناسی، یا پروژه‌ی یا پروپزوالت مربوط به دنیای جنایت که انقدر پیگیری؟ بابا به خدا طرف تز دکتراش هم باشه اندازه‌ب تو وقت صرف تماشای روایات جنایی نمیکنه. یعنی باز قبلنا بهتر بودی. انگلیسیت که تعریفی نداشت و تو یوتوب فقط...... پیگیر بودی. الان که قربونش برم، همشون شدن متخصص این حوزه، ضمن روایت نظرهای کارشناس مآبانه هم میدن و قسّ علی هذا» عبارات داخل گیومه، همگی واکنش کسانی بود که مثلاً من تو جمع‌مون نشستم برای خودم یک کناری حالا در پوزیشن مختلف، با کسی که اونم خودش دوست داره هر کدام تو گوشی خودش یک پرونده مشترک میبینیم و در حالی که یکطرف داستان شخص دیگه‌ست، اما همه فکر میکنن من طرف کشوندم به این منجلاب! اگه همچین افرادی نیستن؛ بهشون چنل و پیشنهاد بده. حیفاً علیعین که انقدر کم دیده بشن. میدونی، جداً میسوزم. میسوزم کی؟ وقتی انتقاد تندی به یک پرونده‌ی جنایی که راویش پرونده‌‌ایی که حل نشده‌است؛ اولاً یک جانبه و از دیدگاه یکی از طرفین دعوی، تعریف میکنه کاملاً جانبدارانه و در نهایت نتیجه گیری هم کرده و شما و منِ بیننده دقایق پایانی تازه متوجه میشم پرونده حل نشده‌ست! 😄 😄 🤦🏽‍♂️🤦🏽‍♂️🤦🏽‍♂️🤦🏽‍♂️😑 یعنی به این میزان کسی به شعورم توهین نکرده بود یکساعت تمام. کامنت گذاشتم، ارتباطی دوستانی هم میان زوجین داشتیم؛ البته زوج اونا مثل علی‌های ما نبودن، زن و شوهر بودند و هر دو هم روایت میکردن. هفته‌ی دوتا. یه روز این یه روز اون 😄. بعد اون پرونده‌ام آقای داستان روایت کرد. خلاصه تو کامنتا از اول برد سمت تمسخر و منم پشت این حرفا قرار نمی دهم؛ و همونطور خنده مآبانه جواب های دندان شکن دادم. تا گل‌ش که کامنت آخرم بود و بی جواب گذاشت. بعد مدتی به دوستم تعریف کردم، رفت دید گفت نیست همچین کامنتی که میگی. خودم چک کردم بود. گویا یوتوب چنین قابلیت هاید کردن کامنت و داره که نویسنده متوجه نشه، اما سایرین هم نبینن. خودم با اون یکی اکانتم چک کردم بازم نبود. ببین من از اعضای اولیه چنلشون بودم. خ ب یادمه چه ویدئوهایی میذاشتن و پاک کردن. خیلی وقته چک نکردمشون. شاید یکسال. ولی همون آخرین بار اون ویدئوهایی که براشون قابل پذیرش بود، از اولین کاراشون و ببینین خنده‌ات میگیره. از اینکه چند ماه آخر هم اصراری به هفته‌ی سه تا ویدئوشون سبب شده بود، پر بشه چنلشون از پرونده‌های تکراری؛ اونم تکراری های تابلو، که مثلاً چندماه قبل فلان یوتوبر فارسی روایت کرده ایشون باذدخل و تصرف روایت میکرد. فقط هم خانم‌ِ روایت میکرد. با تمام این تفاسیر ولم نمیومد که آنساب کنم، نه اینکه لطف بدونم سابکردن رو یا به سابسکرایب من احتیاجی داشته باشن؛ نه به والله اگر همچین دیدگاهی به چنلی داشته باشم. عرض کردم، فکر کنین، از ۴٠٠، ۵٠٠ عضو اولیه بودم (الان به خدا اسم چنل یادم نمیاد🤦🏽‍♂️هرچی از وقتی حرفش پیش کشیدم تا حالا فکر کردم یادم نمیاد) اون عضویت به مثآبه یک دوستی منِ خر قلمداد میکردم و موجب عدم دنبال کردن. دیگه پس از اون حرکتی که دیدم؛ دیگه بعد یه مدت حتی یه مگرد هم ساجست نشده تا حالا. الغرض،؛ من و نمسیس خین و خین ریزی 😄. یعنی انتقاد میکردم یهو تو یه ویدئو سه تا چهار تا کامنت همبنقدری🤦🏽‍♂️ که وای بر من این طولانی شد بعد ادعا عدم گزافه هم دارم🤦🏽‍♂️؛ نمسیس بعضی و رو جواب میداد، خیلی ها هم نه، لایکم نمیکرد. اما علاوه بر اینکه ندیدم یدونه کامنتم و پاک کنن، هاید کنن هرچی؛ حتی انتقاداتم و در روند روایتشون میدیدم لحاظ کردم. همین که احترام میذارن و چراغ خاموش اما توجهه میشه و تأثیره هم نهادینه😄 شده، هرچندم نگن؛ بازم عرج و قربشون پیش من. صد چندانه؛ نه نسبت به مثال مزبور، بلکه کلی یوتوبر در حوزه‌های دیگه. که بعضیا «کاوه جان مرسی از تحلیل درست و بجات. حتماً خاطرم میمونه و لحاظ میکنم.» ولی یقین دارم تایپ کردنی میگفته اینم خفه نمیشه بابا، نمود مارو با کامنتاش؛ چونکه تغییری نمیبینم. ولی هستند بسیاری هم که میگن و لحاظ هم میکنن. نکته‌ی تکیز دهنده‌ی جناب علی خان نمسیس این مورد بود که؛ اون نقد من که در پیرو یکی از اصطلاح‌های رایجشون بود، خیلی ها، خیلی ها تو کامنتا براشون باننمک و کول بود. یکنفر نگفته بود نه و اینا. و منم مردد بودم برای نوشتن. ولی نوشتم و تأثیرشم دیدم. دمتون گرم جناب علیعین🤎🤎🙏🏾🙏🏾.

چقدر زر زدین...ممنون

🤣🤣

🙏🏻❤️🙌🏻

مرررسی ازت 🙏🏻❤️ لطف داری

بیچاره ها هفته ای سه باز میذارن 😂😂

❤️🙏🏻

❤️❤️

🙏🏻❤️