بعضی وقتا با آدمایی حرف میزنیم که یک بار هم از نزدیک ندیدیمشون ولی اونقدر از کسایی که دور و اطرافمون هستن بهمون نزدیک ترن که دلمون میگیره از دوریشون... انگار اونا بیشتر حواسشون بهمون هست... انگار واقعاً باهاشون زندگی کردیم... درسته دورن ولی فقط کافیه چشمامونو ببندیم تا حسشون کنیم... کاش هیچ وقت دور نبودن...
هم کار انجام دادم زنگوله زدم فقط به خاطر گل روی شما دختر نازنین که بازرگان خود دوست هستی بازی خنده مکوند بسیار بازی خوب بود خنده کردیم خانمها فعالیت خوب داشت 👏👏👏 فقط مردان سراغ زن نرید جنجال زیاد مشه 😅
خیلی مسابقه جالبی بود ممنون ازشما مخصوصا لیدی که با تعجب اون وسط ایستاده بود و نگاه میکرد خیلی بامزه بود و آقای حدادی مهربون چقدر قشنگ بهش توجه کرد واقعا قابل تحسین بود .👏👏👏👏👏👌👌💐
امیدوارم جمع تون جمع باشه همیشه!! خیلی چسبید🥰🤗 بیادِ دوستان و جمع همکاران قدیمی پدرم در سالهای بسیار دور افتادم که باهاشون رفت و آمد خانوادگی داشتیم.🙏🧿خاطرات خوش دوران نوجوانی هرگز تکرار نخواهند شد.
سلام عزیزم انشالله که همیشه شاد و خوشحال و تندرست باشید.به نظر من خاله جون برنده هستن. والبته همگی برنده هستین انشالله که همیشه سالم و برقرار باشید،👌👌👌😚💋💋💋🌹
یه اشتباه دیگه اینکه توی اون جمع از پدرومادرش که ازهمه مهم ترن سوال نکردن درسته قبلا مسابقه داشتن ولی الان دوباره اگه سوال میکردن از پدرو مادر خیییییییلییییی بهتر بود
سلام نرگس جون عالی بود کلی خندیدم چقدر به شمال وتبریز خاله خندیدم لیدی جون رو بگو عزیزم افرین به اقای حدادی که لیدی رو صدا کرد وبرد پیش خودش سلام همه رو برسون از دور میبوسمت
من آقاى حداداى را خيلى دوست دارم علاقه اين آقا به خانمش خيلى واضح و روشنه و اينجا حيوونى ميخواست اينو بگه ، واقعا علاقه اش معلومه و لزومى به اثبات نداره
🌿🌿🌿_______________________________ وحشتناک دوستات دارم اگر هر بار که به تو فکر میکنم گلی شکفته میشد تمام بیابانها آکنده میشدند از گل ... میتوانم نفس کشیدن را از یاد ببرم امّا اندیشیدن به تو را هرگز. عشقهای بزرگ را نه میتوان دید و نه میتوان لمس کرد که تنها با قلب حس میشوند. عشق چیزی برای بخشیدن ندارد الا خودش عشق چیزی نمیپذیرد الا از خودش عشق نه فرمانده است و نه فرمانبر عشق برای عشق کافیست هر آنجا که عشق رفت برو. ❤🦋🌺
خداوکیلی بدون تقلب و صادقانه خاله عفت و آقای حدادی جواب دادن ، تا اینجا که محمود آقا تقلب کرد جوابهارو میگفت که خانمش همونو بنویسه و پارتی بازی هم نگین جان برای باباش انجام داد😉