من نمیدونم چطور نرم افزارش کار نکرد و حرفهای ابراهیم رو نتونست پیدا بکنه،من که رفتم تو اینترنت پیدا کردم حرفشو،البته تو صفحاتی که ایشون آوردند دقیقا پشتش بود،چون وسط تفسیر بازم آیه رو نوشته هاشمی فکر کرد بعد از اونجا خواهد بود که قبلش بود
این ابراهیم چرا اینجوریه دیونس؟؟؟ چرا داغ میکنه همیشه چرا مثل بچه ادم با ارامش حرف نمیزنه؟؟ این شیعس ایا؟؟ شیعه ها اینجورین؟؟؟ چقدر ابن شیعه ها اینجورین
ت.روخدا اینو جوابش رو ندین ادم بیشعوریه فقط سرصدا میکنهو هربارگفتین ایه روبخورنه دوکلمه عربی خوند بعدبا دادو بیداد تفصیرکرد و فقط سرصدا دارهو رواعصابه امثال اینوهر روز توایران میبینیم
اتفاقا اینطور موجودات باعث هدایت باقی میشن!وقتی بااین ادعا میاد وبعد چاره ای جز سروصدا نداره شاید کسانیکه مغزشونو قفل کردن کلیدشو دادن به ملایان سرعقل بیان
صحیح بخاری: عایشه لخت می شد و به مردان غسل یاد می داد عمری جماعت که خودش را برای عایشه تیکه پاره می کنه خوب توجه کنند، مخصوصا به مدارکی که مطرح می کنم، اگه جواب دارید بسم الله جواب بدید تا پاسخ دندان شکن بگیرید و اگر پاسخ ندارد در گاله رو بذارید و تا قیامت خفه خون بگیرید و از خفت و خواری بمیرید. ابوسلمه مىگويد: به همراه برادر عايشه نزد عايشه رفتيم. برادر عايشه درباره نحوه غسل كردن پيامبر ص از عايشه سؤال كرد. عايشه براى اين كه عملا نحوه غسل كردن پيامبر را به ما ياد دهد، ظرف آبى خواست و به طور عملى نحوه غسل كردن پيامبر ص از پشت پرده به ما نشان داد. خیلی جالبه که حتی از روی لباس هم می تونست یاد بده ولی این کار رو نکرد. اصولا عایشه علاقه خاصی به یاد دادن مسائل شرعی و بخصوص مسائل جنسی به مردان داشت، یعنی اونقدر که اون فاسقه با مردها می پرید و درباره ی مسایل پائین تنه با اونها بحث می کرد، با زنها چنین نمی کرد، چون براش جذابیتی نداشت. عایشه به معنای واقعی کلمه یک بیمار جنسی بود. اصل خبر: «عن أبي سلمة يقول: دخلت أنا و أخو عائشة على عائشة، فسألها أخوها عن غسل النّبيّ ص فدعت بإناء نحواً من صاع، فاغتسلت و أفاضت على رأسها و بيننا و بينها حجاب.» مدرک: محمد بن اسماعيل بخارى، صحيح البخاري: ج 1، ص 56، كتاب الغسل، باب الغسل بالصاع قاضى عياض در توجيه این عمل شنیع عایشه مىگويد: ابوسلمه و برادر عايشه هر دو از محارم عايشه بودند و به همين دليل عايشه در مقابل چشمان آن دو لخت شده و به طور عملى نحوه غسل كردن پيامبر را به آنها ياد داد. قاضى عياض در ادامه مىنويسد: ابوسلمه و برادر عايشه تنها سر و قسمت بالاى بدن عايشه را ديدند. پايينتنه و مواضعى را كه نگاه به آنها جايز نيست، نديدند.» قال القاضي عياض: ظاهره أنّهما رأيا عملها في رأسها و أعالى جسدها ممّا يحل نظره للمحرم لأنّها خالة أبيسلمة من الرضاع، أرضعته أختها أمكلثوم، و إنّما سترت أسافل بدنها ممّا لايحلّ للمحرم النظر إليه قال: و إلاّ لميكن لاغتسالها بحضرتهما معنى. و في فعل عائشة دلالة على استحباب التعليم بالفعل، لأنّه أوقع في النفس» مدرک: ابن حجر عسقلانى، فتح الباري بشرح صحيح البخاري: ج 1، ص 435، كتاب الغسل، باب الغسل بالصاع و نحوه، شرح حديث 251. توضیح ما: اولا تنها برادر عایشه و محارمش برای غسل یاد گرفتن پیش اون فاسقه نمی رفتند و مشتری واقعی او مردان غریبه و اجنبی بودند. در ثانی اگه عایشه می خواسته غسل یاد بده دیگه پشت پرده غسل کردن یعنی چه؟ مگه میشه از پشت پرده چیزی یاد گرفت؟ اگه پرده کلفت بوده که یادگرفتن بی معنا میشه و اگه نازک بوده می شده اندام لخت عایشه را دید، خب این فیلم سکسی بازی کردن بود یا آموختن شرعیات؟ اصلا این ام المؤمنین جماعت عمریه و در حقیقت ام الفاسقین میمرد که اگر هم می خواد غسل یاد بده به یکی یا تعدادی از زنها یاد می داد و بعد اونها به شوهرانشان خود یاد می دادند؟ آیا عایشه هم حتما باید خودش لخت می شده و فیلم پورنو بازی می کرد تا غسل یاد بده؟ یعنی نمی تونسته از روی لباس یاد بده؟ این کرم ریختن و خود را عرضه کردنه یا آموختن مسائل شرعی؟ آخه بیشعور های عمری و بکری، بی غیرتی هم اندازه و حدی داره که شما این ملعونه فاسقه را ملاک و معیار دین خود گرفته اید و او را الگوی زنان خود قرار داده اید و از او جوری دفاع می کنید که هیچگاه از شخص نبی اکرم ص نکرده و نمی کنید. شما نه تنها مسلمان نیستید بلکه عایشی و عمری و بکری هستید، بلکه از غیرت و شرف و ناموس هم بویی نبرده اید.
ریدم تو مذهب شیعه صفر تا صد کسشعر شیعه تان ریدم تو چاه عمام زنان دروغگو و ساختگیتان ریدم تو دهن عمام نان حروم زادتان شیعه های کافر رافضی بت پرست علی پرست ضریح پرست صیغه ای و ضریح پرست قبرپرست مرده پرست استخوان پرست و اسکلت پرست و امام پرست خرافه ای مشرک کافر خاک پرست ریدم تو مذهبتون که صفر تا صدش کسشعره
اعتراف ابن ابی شیبه به پسر بازی عایشه، شکار جوانان قریش توسط عایشه، تقدیم به پیروان بی غیرتش ابن ابی شیبه در کتاب خویش المصنف می نویسد: «از عایشه روايت شده كه روزى كنيزى را آرايش كرده و او را در شهر چرخاند و گفت: شايد بتوانيم با اين كنيز جوانان قريش را شكار كنيم». اصل خبر: «حدّثنا أبُو بكْرٍ قال: حدّثنا وكيعٌ، قال: حدّثنا الْعلاءُ بْنُ عبْد الْكريم، عنْ عمّار بْن عمْران، رجُلٍ منْ زيْد اللّه عن امْرأةٍ منْهُمْ، عنْ عائشة، أنّها شوّفتْ جاريةً وطافتْ بها وقالتْ: «لعلّنا نُصيبُ بها بعْض شباب قُريْشٍ». مدرک: المصنف في الأحاديث والآثار ج4 ص484 المؤلف: أبو بكر بن أبي شيبة، عبد الله بن محمد بن إبراهيم بن عثمان بن خواستي العبسي (المتوفى: 235هـ)،المحقق: كمال يوسف الحوت؛ الناشر: مكتبة الرشد - الرياض، الطبعة: الأولى، 1409، عدد الأجزاء: 7. نتیجه ی اخلاقی: خاک جهنم بر سر جماعت ابلهی که بر اساس احادث جعلی و مستند بر بخار معده ی زمان معاویه یابن الهند العاهره، نصف دین خود را از چنین موجود پست و شهوت پرستی (عایشه ام الفاسقین) می گیرند و چونان گوساله از آخوندهای مفتخور و پدران بی دین سگ عمری خود پیروی می کنند.
سنن ترمذی: اثبات جانشینی حضرت امیر مؤمنان علی علیه الصلوه و السلام در کلام نبوی (ص) پیروان واقعی سنت نبوی (ص) فقط و فقط شیعیان حضرت امیر المؤمنین علی علیه السلام هستند. قال رسول الله (ص): «انّ علیا منی و انا منه و هو ولی کل مؤمن بعدی». مدرک: سنن ترمذی، چاپ دارالفکر بیروت در سال 2008 ، باب مناقب علی بن ابیطالب ص 1061 حدیث 3732 رسول خدا (ص) فرمودند: «به درستی که حضرت امیرمؤمنان علی علیه السلام از من است و من هم از اویم و ایشان پس از من رئیس و سرپرست و آقا و ارباب و صاحب اختیار تمام مؤمنان و دین داران واقعی هستند». و اینک نکاتی در باره ی این حدیث شریف: - هر شخصی که ادعای مسلمانی و پیروی از نبی مکرم (ص) را دارد، آیا می تواند پس از نبی اکرم (ص) کسی غیر از امیرمؤمنان علی بن ابیطالب (ع) را رهبر و صاحب اختیار خود بداند و خود را مسلمان هم فرض کند؟ که اگر چنین کند ثابت کرده که هیچ اعتقادی به رسول اکرم (ص) ندارد و بویی از اسلام نبرده است. - کلمه ی «ولی» در این حدیث شریف نمی تواند به معنای دوست باشد زیرا نمی شود که حضرت علی سلام الله علیه در زمان حیات نبی اکرم (ص) دوست مؤمنان نباشد و بعبارتی دشمن آنان باشد! و فقط پس از رحلت نبی اکرم (ص) دوست آنان شود، یعنی ترجمه ی این واژه بعنوان دوست بی معنا و مسخره ساختن کلام شریف نبوی (ص) است، پس لاجرم همان سرپرستی و آقایی و ولایتی که نبی اکرم (ص) بر مؤمنان و دین داران واقعی داشته و دارند، حضرت امیر االمؤمنین علی بن ابیطالب سلام الله علیهما نیز بر دین داران واقعی در تمام ادوار تاریخ داشته و دارند. - این حدیث شریف همچنین اثبات می کند که بر اساس کلام حکیمانه ی حضرت نبوی (ص)، جماعت عمریه دیندار و مؤمن نیستند، زیرا ولی آنها حضرت امیر المؤمنین علی بن ابیطالب سلام الله علیه نیست، بلکه ابوبکر کذاب و عمر مفعول حرامزاده ی شرابخوار و عثمان آتش زننده ی قرآن کریم و معاویه زاده ی هند جگر خوار فاحشه هستند، پس پر واضح می شود که پیروان چنین خبثایی اعتقادی جعلی و من درآوردی دارند و دینشان از اساس بی پایه و ساختگی است و در زمره ی مسلمانان و امت نبوی (ص) محسوب نمی شوند. - رسول اکرم (ص) همچنین در این کلام شریف بقای نام شریف خویش و دین خدا را نیز مرهون حضرت امیرمؤمنان علی بن ابیطالب سلام الله علیهما عنوان می کنند و می فرمایند: «و انا منه» یعنی «من هم از اویم» و این نمی تواند ارتباط نسبی را برساند، زیرا عمر شریف حضرت نبی اکرم ص 30 سال از حضرت امیرالمؤمنین بیشتر بود و این کلام ارتباطی به هم ریشه بودن و قرابت نسبی ندارد و بلکه سخن از مقام شامخ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) در امر ابقاء و حراست از اسلام اصیل از طریق جانشینی بلافصل حضرت نبوی (ص) است و بس. این مطلب بسیار قابل تأمل و تعمق است، یعنی اگر حضرت امیر سلام الله علیه وجود نداشتند نامی از نبی مکرم ص و اسلام واقعی باقی نمی ماند و «اسلام جعلی» یعنی همان اسلام معاویه پسر هند فاحشه ی زانیه یکسره بعنوان اسلام اصیل در میان تمام مسلمانان حکمفرما می شد، کما اینکه هم اکنون در میان اهل بدعت و پیروان خال المنافقین که خود را سنی می نامند و در حقیقت پیرو سنت معاویه علیه الهاویه و پسر هند بدکاره ی فاحشه هستند، چنین است. - کلمه ی حکیمانه ی «بعدی» (یعنی پس از من) در این حدیث شریف، جانشینی بلافصل حضرت مولای متقیان امیر مؤمنان علی بن ابیطالب سلام الله علیهما را ثابت می کند و رسول اکرم (ص) با این حدیث شریف مجددا و به طریقی دیگر حق جویان را به دین حقیقی رهنمون فرموده اند و تکلیف امت و پیروان واقعی خود را تا قیام قیامت مشخص ساخته اند و آنان را از پیروی هر کس غیر از امیرمؤمنان علی بن ابیطالب سلام الله علیهما برحذر داشته اند. - این حدیث را محمد ترمذی یکی از نویسندگان صحاح سته نقل کرده که در میان اهل بدعت یعنی جماعت ملعون عمریه از نگارندگان صحاح سته محسوب می شود و صحاح سته مهم ترین منابع روایی پیروان دین معاویه (که خود را اهل سنت می نامند) به حساب می آیند. - «و هذا حدیث حسن» یعنی: «و این حدیثی درست و صحیح است».
تخم رافضی یهودی دیدنتون بر اساس صیغه بنا شده است اشغال کثافت حرام امام زمان جعلی تون که تو چاه جمکران کون مادر تو گذاشته وتو از اون گشادش بیرون پریدی اشغاله حرام زاده
@@aA-ok4od سگ عمری زن جنده بنال خانه ابوبکر با جنده خونه چه فرقی داشته؟ وقتی یکی از دختراش (عایشه) یه طرف لخت شده بوده و به مردان غریبه غسل کردن رو یاد میداده، طرف دیگرش نوه هاش یعنی دختران بچه هاش به فتوای عایشه پستون تو دهن مردای غریبه میذاشتند، تا اون مردها با عایشه محرم بشوند و با عایشه رفت و آمد کنند، یعنی عایشه که دوست داشت جلوی اونها بی حجاب ظاهر بشه، برای این شناعتش مثلا عذر شرعی داشته باشه. یه اطاق دیگه اسماء دختر دیگر ابوبکر صیغه یک عرب بیابانگرد شده بود و ... خب جماعت عمری شما دین دارید؟ شما غیرت دارید؟ این چه بساطی بود که بت اعظم شما یعنی ابوبکر جاکش کذاب به راه انداخته بود؟ انصافا خونه ابوبکر با جنده خونه چه فرقی میکرد؟
@@aA-ok4od بچه عمری ابنیی خرفهم باش که تجربه ما منحصر در گائیدن زنان عمَریه، چون وظیفه ی شرعی و وجدانی داریم که به نیازهای جنسی زنان شما پاسخ بدیم. مردنماهای عمری که از بچگی زیر ملاهای ریش دراز میخوابن و تمرین عمری بودن یعنی تمرین کونی بودن میکنند، اینه که زنهاشون جنده میشن و هر کدوم 366 تا دوست پسر دارند. 1
@@aA-ok4od سگ عمری کونی که کون دادن رو از عمر بن خطاب به ارث بردی بنال که علت علاقه ی وافر عایشه به سکونت مردان مسافر حشری عرب در اتاق کوچکش و علت جُنُب شدن آن مردان در خانه ی یک بیوه ی جوان چه بوده؟ در ضمن میدونم که مادرت هم به این امر خیر مشغوله، جزاش با شیطان رجیم
@@aA-ok4od بچه کونی سگ عمری که مثل عمر بن خطاب حرومزاده علاقه ی خاصی به لواط دادن داری مطمئن باش موقعی که فدای کیرم شدی و ریق رحمت رو سر کشیدی زنت هم به پیروی از عایشه خونه ات رو میکنه مسافرخونه برای غریب نوازی، خرفهمی که؟
