چرا به این دنیا اومدیم؟ دلیل زندگی چیه؟ پاسخ علم، فلسفه و دین، خدا چیست؟ 

خدا چیست؟
خدا کجاست؟
چرا به این دنیا آمدیم؟
هدف آفرینش چیست؟
دلیل زندگی چیست؟
علم درباره ی خداوند چه میگوید؟
چرا خداوند جهان را آفرید؟
چرا انسان آفریده شد؟
آیا خدا وجود دارد؟
نظر جدید دانشمندان کوانتوم راجع به خدا:
• نظر جدید دانشمندان کوا...
آیا خداوند همان نور است؟
• بررسی یک سوال عجیب: شب...
آزمایشی که خدا را ثابت میکند!
• آزمایشی در فیزیک کوانت...
آیا واقعیت واقعی است؟
• آیا واقعیت، واقعی است؟...
برای تماشای ویدیوهایی متفاوت درباره فلسفه، دین و مسائل مربوط به آفرینش، حتما با استفاده از این لینک به کانال غار سابسکرایب کنید: / @caveyoutubechannel
دوران کودکی، مدرسه، دانشگاه، فارغ تحصیل شدن، پیدا کردن شغل مناسب، پیدا کردن همسر، بچه دار شدن، بازنشستگی و مرگ ...
چرخه ای که انسان ها از زمان های قدیم تا به امروز به شکل های مختلف اون رو تکرار و دوباره تکرار کردند.
چرخه ای که بعد از طی کردن اون و در زمان های پیری، معمولاً این سوال برای همه ی ما پررنگ میشه که خب هدف چی بود؟ دلیل اومدن ما به این جهان و طی کردن این چرخه چیه؟
سوال بسیار مهمی که میشه اون رو چکیده ی یک عمر دونست!
کم یا زیاد، تقریباً تمام انسان ها به دنبال درک نسبی این زندگی و در نهایت پیدا کردن هدف اون هستن.
با توجه به تیپ شخصیتی و درونیات متفاوت، هر انسان بخشی از زمان تفکرش رو به پیدا کردن دلیل این زندگی و علت اومدنش به این جهان، اختصاص میده.
اما باید بدونید که این تلاش ها مربوط به امروز نیستن، بلکه در تاریخ به نام های متفاوت از اونها یاد میشده. گاهی به عنوان تفکر آزاد، گاهی علم و گاهی فلسفه و زمانی به نام حکمت اون رو میشناختن. افلاطون میگه : فلسفه لذتی گرامی است. خاستگاه فلسفه، شگفتی در برابر جهان است.
شاید اکثر ما به لطف تحصیلات امروزی، تا حدودی با مفهوم فلسفه و چگونگی این راه آشنا هستیم. اما حکمت و خرد چی؟ اونها چی هستن و چه تفاوتی با علم و فلسفه دارن؟
اینکه از کجا اومدیم، چرا اومدیم و به کجا میریم؟
حکمت ها روش های باستانی تری هستن که از قدیم در بین انسان هایی رواج داشته و هدف اصلی اونها پاسخ دادن به این سوالات ساده بوده.
در این ویدیو با روشی غیرمعمول برای مواجهه با جهان آشنا میشیم!
واژه ی فلسفه، شکل عربی شده ی واژه ی یونانی فیلوسوفیا به معنای خرد دوستی و دانش دوستی است. گفته شده که نخستین کسی که این واژه را به کار برد فیثاغورس بود. هنگامی که شخصی از او پرسید : آیا تو خردمند هستی؟ فیثاغورس در پاسخ گفت، خیر من دوست دار خرد هستم.
اما فلسفه به شکلی که ما امروزه میشناسیم نبوده، در ابتدا به هرچه که در حوزه ی دانش بود، فلسفه میگفتند. از این نظر، فلسفه با دین، ریاضیات، علوم طبیعی، آموزش و سیاست رابطه ی نزدیکی داشت.
اما رفته رفته و به آرامی، علوم مختلف، خودشون رو از فلسفه جدا کردند. به عنوان مثال کتاب اصول ریاضی فلسفه ی طبیعی نیوتن، در آن زمان یک کتاب در حوزه ی فلسفه بود، اما امروزه کتابی فیزیکی محسوب میشه.
اما آیا برای رسیدن به پاسخ پرسش های اساسی انسان، تفکر و فلسفه کافیه؟
آیا فلسفه میتونه به ما هدف زندگی و دلیل اومدنمون به این جهان رو بگه؟
اما عده ی دیگه ای از خردمندان باستانی با این نظر مخالفند.
اونها معتقدند که برای رسیدن به حقایق جهان، تنها از نیرو و توان ذهن نمیشه کمک گرفت. بلکه انسان باید با استفاده از پاکسازی خود و مشاهده به درون، به جواب بسیاری از پرسش ها دست پیدا کنه.
در این حالت، که به اون حکمت اشراقی هم گفته میشه، استدلال های منطقی و فعالیت های ذهنی کنار گذاشته نمیشن، بلکه اتکا کردن تنها به عقل و منطق، کاری غلط محسوب میشه.
گفته میشه که مکالمات سقراط نمونه ای از این روش تفکره. و همچنین شاگرد او یعنی افلاطون رو میشه از بنیان گذاران این سیستم فکری دونست.
افلاطون معتقد بود که حکمت یکپارچه است و تشکیل شده از اجزای متفاوتی نیست. در واقع تمام دانش هایی که از اون استخراج میکنن، بخشی از یک مجموعه ی واحد و دانشی یگانه ای است که در ذات هر انسان بصورت کامل وجود داره.
او معتقد بود که تنها با تلاش فکری، کارهای عملی و کمک به همدیگه اس که میتونیم به تمام این دانش های ذاتی و درونی، دسترسی دوباره پیدا کنیم.
از نمایی دیگه شاید بشه کنترل نفس و مراقبه هایی که در آئین های باستانی و عرفانی مورد استفاده قرار میگیرند رو نمونه ای از این تفکر دونست.
امروزه عده ای هم معتقدن که از نگاه فیزیک مدرن هم، این موضوع صحت داره. از اونجایی که همه ی ما از اتم و در حالت پایه از انرژی تشکیل شدیم، در نتیجه احتمالاً با دست زدن به هر کار جدید، فرکانس انرژی ها و میزان ارتعاشات خودمون رو تغییر میدیم.
اگر بشه فرض کرد که برای رسیدن به حقایق یا آگاهی های خاص، نیاز داریم تا در ارتعاش انرژی مخصوصی باشیم، در نتیجه میشه اینطور نتیجه گرفت که، ما نیاز داریم علاوه بر فکر کردن و استدلال های عقلی، وارد بعد عملی بشیم و دست به انجام یک سری کارهای دیگه هم بزنیم.
اما با تمام اینها نظر کتاب های آسمانی ادیان درباره ی حکمت و خرد چیه؟
بر اساس تحقیقات، واژه ی حکمت 20 مرتبه در قرآن استفاده شده و در بیشتر موارد همراه با کلمه ی کتاب آمده است.
در قرآن آمده که : و خداوند به عیسی کتاب و حکمت و تورات و انجیل می آموزد
اما واژه ی حکمت به چه معناست؟
در زبان عربی حکمت به معنای نوعی محکم کاری و کاریه که سستی و رخنه ای در اون راه نداره.
اصطلاحاً حکیم شخصیه که هیچ کار او بدون دلیل محکم و روشن نباشه.
پس بنا به اونچه که گفته شد، احتمالاً دستیابی به حکمت، نوعی حقیقت و فلسفه ی اخلاقی باشه. دانشی که در کنار کتاب یا همان علم روز، میتونه انسان رو به منجی و انسانی کامل، همچون مسیح تبدیل کنه.
#cave #غار #cave_channel #کانال_غار #god #خدا #آفرینش #شیطان #انسان #خلقت