توبه همانند برگرداندن غذای مسموم از معده و شستن معدهٔ کردار از کردههای مسموم است. همانطور که تهوع امری غیر طبیعی است؛ زیرا نای برای فرو بردن غذاست و نه برگرداندن آنچه خورده شده و برگرداندن امری غیر طبیعی است که فشار فراوانی بر فرد وارد میآورد بهگونهای که گاه چشم میخواهد از حدقه بیرون زند، توبه پس از انجام گناه نیز چنین کار غیر طبیعی است؛ بر این پایه، انجام آن سخت و دشوار است؛ چرا که برگشت از معاصی برای نفس دشوارتر از آلوده نشدن به گناه است. توبه برگرداندن نفس از غیر حق است؛ هر چیزی که باشد.
شرطهای توبه سه چیز است: پشیمانی، معذرتخواهی و باز ایستادن و رها ساختن.
شرط چیزی همان است که وجود آن چیز (مشروط) به آن منوط است. و توبه بر پشیمانی قلبی و عذرخواهی زبانی با زیاد نمودن استغفار و ترک جوارحی و باز ایستادن از گناه است تا آن که به کلی در مسیر بازگشت از آن بیرون آید وگرنه توبهٔ او درست نمیباشد.
نخستین شرط توبه پشیمانی است. دل باید پشیمان شود و دیگر میل و رغبت به گناه و خوشایند از آن نداشته باشد. پشیمانی و ندامتی که واقعی باشد. پشیمانی وصف دل (نفس) است؛ یعنی نفس از گناهی که مرتکب شده است نگران و مضطرب است و از آن بدآمد دارد و یاد گناه لذت آن را به خاطر نمیآورد وگرنه زمینهٔ توبه فراهم نیست. برخی از گناهان وقتی در دل (نفس)، جا باز میکنند زمینهای برای پشیمانی نمیگذارند، بلکه یاد آن سبب تحریک نفس برای انجام دوبارهٔ آن میشود. در این هنگام، توبه معنا ندارد، بلکه باید نخست غفلت را پیشه کرد، یعنی کاری کرد که آن گناه را به خاطر نیاورد و به آن فکر نکرد و از آن در جایی سخن نگفت؛ چرا که هر گونه تماسی با آن، گویی ذائقهٔ فرد را به آن گناه تازه میسازد.
در روانشناسی گناه این مسأله حایز اهمیت است که فرد مرتکب به گناهانی را که خاطرهٔ آن برای وی لذتبخش و شیرین است نباید به توبه توصیه کرد، بلکه باید او را به انجام کاری تشویق کرد که خاطرهٔ گناه را از ذهن و نفس وی دور میسازد. اگر گناهکار از خداوند بخواهد این میل را از او بردارد و وی را پشیمان سازد، این قاعدهٔ روانمعرفتی را دارد که خداوند او را به بلا گرفتار میکند. برای مثال، ممکن است خداوند آبروی او را با این گناه که برای او شیرین شده است لکهدار سازد تا میل بنده و اشتهای او به چنین گناهی کور شود و از آن نادم و پشیمان گردد؛ زیرا میبیند همین گناه بوده است که موقعیت اجتماعی، اعتماد و آبروی او را مورد مخاطره و در معرض غوغایی شدن، رسوایی و بیاعتباری قرار داده است.
فرد بیدار بعد از پشیمانی از گناه باید زبان اعتذار (عذرطلبی و پوزشخواهی) آورد و از خداوند برای ارتکاب گناه معذرت بخواهد و استغفار داشته باشد و «أستغفر اللّه ربّی و أتوب الیه» بگوید. مهم این است که استغفار را بر زبان بیاورد تا خوی استکبار و نخوت فرعونی در آدمی فرو ریزد. بر زبان آوردن استغفار بسیار حایز اهمیت است و حتی رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله نیز استغفار را به زبان میگفتهاند.
شرط سوم توبه، داشتن اقلاع و رها ساختن و برکندن گناه از جوارح و قیچی کردن آن از اعضای بدن است. توبه عملی جراحی است که ندامت و پشیمانی به عنوان مسکن و آرامبخش است و اعتذار و عذر خواستن نوعی آمادهسازی محل برای جراحی و اقلاع و بر کندن، نفس عمل جراحی و درآوردن این غدهٔ عفونی از نفس است.
اقلاع وصف فاعلی است و باید خویشتنداری کلی از گناه را در خود ایجاد کرد و هدف این نیست که دوری از گناه به خودی خود در آدمی ایجاد شود. باید برای از ریشه برکندن گناه قیام داشت. اقلاع از باب افعال است و داشتن تلاش و اراده را میرساند. کمال توبه به این است که اختیاری و ارادی باشد، نه این که دست برداشتن از گناه به سبب علتی خارجی پیش آید.
پیش از توبه، باید محاسباتی داشته باشد و توبه بدون چنین محاسبه و شناسایی گناه ممکن نمیشود. همچنین در کنار محاسبه، باید مراقبه داشت تا توبه از یک گناه به ارتکاب ناخواستهٔ گناهان دیگر نینجامد. محاسبه، در دست داشتن شمار گناهان است و مراقبه آن است که بر شمار این گناهان افزوده نشود. همچنین در محاسبه، برای توبه از گناه، اولویتبندی میشود و توبه از گناهان مهمتر پیش میافتد و با این محاسبات است که ندامت و پشیمانی، اعتذار و اقلاع از مهمترین گناه زمینه پیدا میکند و توبه محقق میشود.
منبع: سیر سرخ
آیت الله محمدرضا نکونام
وب سایت نشر آثار
www.ayatollahnekounam.com
3 май 2022