یادش بخیر عجب دورانی بود همه شاد بودند اقتصاد همه خوب بودند در تمام کابل یک گدا را پیدا نمیکردی٫ ما جوانان هیچ کدام دغه دغه ای بجز از رفتند به مدرسه را نداشتم، محبت و صمیمیت در بین مردم موج میزد و هر شب جمعه تمام فامیل گرد هم مینشستم و برنامه ستاره افغان را نگاه میکردیم و قسم هم با طنزهایی زیبایش همه ای ما را شاد میکرد 😢 اما الان هشت سال است که از فامیل و کشورم دور هستم و هر روز باید بروم سرکار تا یک زندگی بهتر برای خودم و فامیلم بسازم
شفتل میشود شبدر و رشقه هم یونجه که از علوفههای دام هستند، میگه استاد رامشگر به همه میگه اجرا شما جذاب بود با اینکه یکبار میرفتی کرت شبدر و یکبار دیگه کرت یونجه، یعنی قاطی پاتی و درهم میخواندی. در کل منظورش این بود رامشگر طبق عادت به همه میگه اجرات جذاب بود