ما در سخن بزرگان گلچینی از زیباترین و شنیدنی ترین سخنان بزرگان را برای شما جمع آوری و به تصویر میکشیم
اگر این محتوا براتون جذاب بود ، لطف کنید و با عضویت در کانال و لایک کردن کارها ما رو در این مسیر حمایت کنید
همچنین نظراتتون رو هم برای ما بنویسید
سخن بزرگان
#انگیزشی
#سخن_بزرگان
#نقل_قول
#درس_زندگی
هرمان هسه (Hermann Karl Hesse) در کالو و بازل بزرگ شد. مادرش دختر هندشناس معروف، دکتر هرمان گوندرت، بود و پدرش مدیریت انتشارات مبلغین پروتستان را برعهده داشت. هرمان هسه برای والدینش کودکی سرسخت و حساس بود. او از همان سالهای کودکی علائم شدید افسردگی را از خود نشان میداد. در پانزدهسالگی از محل تحصیلش، مدرسهی کلیسایی ماول برون، گریخت. پس از این فرار، دوران افسردگی شدیدی را تجربه کرد و والدینش برای درمان او به یک جنگیر مدرن متوسل شدند. نتیجه فاجعهبار بود؛ هرمان اقدام به خودکشی کرد. هرمان هسه، پس از بهبود، در اکتبر 1895، در یک کتابفروشی در شهر توبینگن مشغول کار شد.
پدربزرگ هرمان هسه، هرمان گوندرت، او را تشویق به خواندن میکرد و به او اجازه داد به کتابخانهاش که مملو از آثار ادبیات جهان بود دسترسی داشته باشد. همهی اینها این حس را به هرمان هسه القا کرد که او شهروند جهان است. او میگوید که پیشینهی خانوادگیاش «پایهی مقاومت در برابر هر نوع ناسیونالیسم شد». هرمان جوان از طریق مادرش با موسیقی ارتباط نزدیکی یافت.
در سال 1904، هرمان هسه رمان «سفینهی زندگی (پیتر کامنزیند)» را به چاپ رساند که با موفقیت زیادی روبهرو شد. او در همان دوران، با همسر اولش ازدواج کرد، ازدواجی که پس از بیماری روانی همسرش به ناکامی کشید.
هرمان هسه در سال 1912 به سوئیس مهاجرت کرد. او به زندگی روستایی و نزدیکی به طبیعت بسیار علاقهمند بود. در همین سالها بود که به دلیل برخی مشکلات روانی که درپی مرگ پدر، بیماری همسر و فرزندش برای او رخ داد، تحت درمان قرار گرفت و به روانکاوی یونگ علاقهمند شد. طی سالهای 1916 و 1917 در حدود هفتاد نشست با جوزف لانگ، شاگرد کارل گوستاو یونگ، داشت که او را به مسائل شعوری درونش رهنمون شد. این دوره و آشنایی هرمان هسه با یونگ تأثیر بسیار زیادی بر طرح رمانهای او داشت. مواجهه با مشکلات درونی و اندیشه در روانشناسی یونگ منجر به نوشتن داستان «دمیان» (1919) شد که مقام هرمان هسه را در ادبیات آلمان محکم کرد.
تاب دمیان (Demian): این داستان یکی از معروفترین آثار هرمان هسه و نخستین ثمرهی تولد دوبارهی اوست. این کتاب، درواقع، به دوران نوجوانی نویسنده میپردازد که هسه خود را در آن «امیل سینکلر» ـ تخلص اولیهی هسه ـ میخواند. این رمان شرح کندوکاو درونی مردی جوان است که درپی دست یافتن به هویت و ارزشهای شخصی است. دمیان را حدیث نفس انسان دانستهاند، حسبحال ایامی از عمر آدمی که معمولاً در چنبرهی ارزشهای قراردادی محبوس است و مجال ظهور نمییابد.
کتاب سیذارتا (Siddhartha): این کتاب در سال 1922 منتشر شد، درست زمانی که هرمان هسه در هند به سر میبرد. داستان در مورد تحول معنوی یک مرد هندی برهمن است. سیذارتا به زبان هندی به معنای کسی است که به هدفش رسیده است. این کتاب نیز همچون کتاب دمیان به خودشناسی و قدرت درونی انسان میپردازد. نویسنده، در این رمان فلسفی، زندگی دو برهمن را به نامهای سیذارتا و گوویندا شرح داده است که یکی به مریدان بودا میپیوندد و دیگری زندگی جسمانی را ترجیح میدهد. رجوع بشر به طبیعت ازجمله رودخانه و وحدت وجود در این رمان مطرح شده است.
کتاب گرگ بیابان (Steppenwolf): گرگ بیابان بر محور زندگی شخصیتی به نام هاری هالر است. او مرد گوشهگیر و مرموزی است که در مواجهه با ارزشهای جامعهی بورژوازی خود را بیگانه حس میکند. در عین حال در برابر دنیای یأسآلودی که او را احاطه کرده است میکوشد به شناخت خود برسد.
کتاب بازی مهرهی شیشهای (The Glass Bead Game): این داستان آخرین اثر هرمان هسه است اثری کلاسیک در ادبیات مدرن به حساب میآید. داستان در مورد سرزمینی خیالی و آرمانی به نام کاستالی است که مشتاقان عالم معنا و نخبگان در آنجا، به دور از جهان مردم معمولی و هیاهوی آن، زندگی میکنند. این رمان را که یادآور ایدئالیسم آلمانی است باید از برخی جهات، ترکیبی از ادبیات و موسیقی غربی به حساب آورد.
کتاب گرترود (Gertrud): داستان اعترافات یک آهنگساز به نام کوهن است که در مواجهه با زنی به اسم گرترود عاشق وی میشود، ولی گرترود عاشق هاینریش، دوست کوهن، است و با او ازدواج میکند. رابطهی بین گرترود و هاینریش که به شکل تراژیکی ویرانگر است به شکستی فاجعهبار میانجامد. این رابطهی تراژیک منبع الهام اپرای شکوهمند کوهن میشود.
2 июл 2023