روح مولانا جلال الدین محمد بلخی و امیر خسرو دهلوی با خلق این اشعار زیبا و دلنشین شأن شاد و داود جان ما را خداوند بزرگ با این حنجر هٔ خوش صدا عمر صد ساله دهد. آمین
داود جان پژمان با حنجره با پنجه های هنر آفرینت و با انتخاب اشعار ناب خود، دل همه دوستداران هنر و ادب فارسی را شاد میکنی، سال های دور درازی زنده بوده و امید که روزی در بدخشان آزاد و هنر دوست دو باره این سرود های زیبایت را زمزمه کنی
کافر عشقم مسلمانی مرا درکار نیست کافر عشقم مسلمانی مرا درکار نیست ہر رگ من تار گشتہ حاجت زنار نیست شاد باش اے دل کہ فردا بر سر بازار عشق وعدۂ قتلست گرچہ وعدۂ دیدار نیست ما غریباں را تماشائے چمن درکار نیست داغ ہائے سینۂ ما کم تر از گلزار نیست نا خدا در کشتیٔ ما گر نباشد گو مباش ما خدا داریم ما را نا خدا درکار نیست خلق می گوید کہ خسروؔ بت پرستی می کند آرے آرے می کنیم با خلق و عالم کار نیست زندہ و سلامت باشی 🇳🇪
