کتاب صوتی کلیدر جلد نهم - نوشتۀ محمود دولت آبادی - با صدای: ح. پرهام - ادیت وفنی : ح. عزت نژاد و گ. جاسمی و موزیک: دکنر م. سلطان پور Mahmoud Dowlatabadi کانال ما در تلگرم: t.me/PersianAudioBooks1 ایمیل ما: danesherooz2019@gmail.com
درود بر گروه گویای مشعل ⚘️درود برشنوندگان این داستان زیبای مردم مام وطن ⚘️ وسپاس از جناب پرهام بزرگوار ب ای بازخوانی دلنشین و همینطور نظرات مفید ایشون 🙏 مانا وبرقرار باشید ⚘️🙏
خیلی عالی هست انسان در هر زمانی که این کتاب رو میخواهد رمان منظور سن است که یک تجربه اندوخته کرده است یک حال و هوا دارد. که می تواند نظر ش تحقیر کند ولی کتاب بسیار عالی و گفتار وقصه سرای آقای پرهام بسیار شیوا است انسان چون گوش می سپارد درزمان آنها را کاملا حس میکند ممنون از شما. عزیزان خسته نباشید ❤❤❤❤❤🎉🎉
هزاران بار ممنون از شما خدا را شکر که با این کانال اشنا شدم خیلی وقت هست که من از صدای زیبای شما لذت می برم و داستانهای زیادی را باشما شنیدم استفاده کردم خدارا شکر می کنم از داشتن چینین افرادی در حامعه ❤
با سپاس بیکران و با پوزش بسیار از بیان این مطلب , نقد و بررسی هر مطلبی مجال و مکانی خاص میخواهد. با پوزش مجدد از شما و تشکر و قدردانی بیکران از زحمتهایی که در تهیه این مجموعه عظیم بر خود هموار کرده اید،
جناب پرهام، گروه دوست داشتنی مشعل، من سالها پیش کلیدر اصل رو دست دوم از تهران خریدم. بلافاصله شروع بخواندن کردم ولی از اواسط جلد اول حوصله ام سر رفت و رهایش کردم. این اتفاق دو بار دیگر هم افتاد و عطای خواندنش را به لقایش بخشیدم. شاید اگر خوانش بسیار زیبای جناب پرهام نبود هیچوقت شانس خواندن و لذت بردن از این داستان را نمیافتم، پس دو صد سپاس ویژه که این فرصت را برایم مهیا کردید. شما بی نظیرید. ❤❤
ممنون جناب پرهام برای نظرات موشکافانه دقیقتون❤🙏 در کل ناخودآگاه وقتی خواننده یا شنوده کتاب هستیم این نقاط ضعف در ذهن سوال برانگیز میشه اما باز هم ترجيح میدیم که غرق حکایت داستان خصوصا با آن زیبایی که شما زحمت رو میکشید شویم.😊 تمام نکاتی که عنوان کردید بسیار بجا و درست هستند🙏
درود و بی نهایت سپاس از شما استاد پرهام گرانقدر از اینکه حوصله کردید و دلنشین و لذتبخش خواندید. از توضیحات بسیار جالب و ریز بینی شما سپاسگزارم وهمین است که خوانش شما را دلنشین تر و تاثیرگذار در ذهن شنونده میکند پاینده باشید به همراه دوستان در تیم کانال مشعل ✌✌✌✌🙏🙏🙏🙏
من تقریبا ۴۰ سال پیش در ایام جوانی این کتاب رو خوندم، اما حالا که دوباره بعد از این همه سال دارم دوباره گوش میکنم باز هم لذت میبرم و درک بهتر و بیشتری از آن دارم. واقعا که تاریخ تکرار میشود . واقعا دستمریزاد ❤
بسيار ممنون از خوانش زيباى جناب پرهام. و اينكه صرف نظر از بعضى نكات باور ناپذير داستان، قدرت پردازش جزيئات إحساسات و عواطف انسانى و تشريح زمان و مكان بوسيله نويسنده طورى هست كه انگار ما در انجاحضور داريم و شاهد حوادث هستيم و قادر به خواندن روح افراد. اين از جذاب ترين مسايلى است كه اين كتاب در خود نهان دارد.
با درود و سپاس از تیم مشعل برای تهیه و اقای پرحام برای خوانش عالی و حرفه ای ایشان.نکته هایی که شما در پایان جلد نهم داستان فرمایش کردین دقیقا جزو نکات مهم و قابل تامل برای خواننده داستان میباشد.یکی دیگر از نکته از نظر بنده حقیر رفتار زنان در مورد عهد شکستن نامزدی و یا لاس زدن با مردان غریبه برای بیوه زنی مثل لالا .من همیشه در ذهن خود تصویر دیکری از عشایر داشتم به جا و مکانی بند نبودن و در حال حرکت بودنشان را میدانستم ولی بی بند و باری های مختص به شهرها را در عشایر قابل باور نمیبینم.
با درود و ممنون از صدای گرم ورسای شما که با تسلط کامل داستان را به زیبا ترین شکل ممکن بیان میکنید، با شما موافقم داستان جزئیات حاشیه ای زیادی داره و خیلی جاها حوصله بره، ولی موضوع های اصلی را مطرح نمیگه که شوهر شیرو ماه درویش چه بسرش آمد؟ و یا موضوع بدهی باب قلی به افغانها چه شد، و نکاتی بسیاری را که شما بیان کردید، اما در کل داستان زیباست
ممنونم از نظر شما منکه خیلی لذت می برم و استفاده می کنم از نظرات شما وکاملا موافقم ممنون که نطرتونواعلاممی کنید این باعثمی شه اگه ما هم اگه به ایناینموضوعات توجه کردیم پس بی جهت نبوده استاد بزرگی مثل شما هم همیننظر را داشتید موفق باشید چقدر ذاستان زیبا نوشته شده وادم از صدای شما وهم از داستان لذت می بره حیف که داره تموممی شه
جناب آقای پرهام از کتابی که خوندید خیلی تشکر میکنم و خوب شد که این نکات رو اینجا گفتید من هم چندتا بهش اضافه میکنم نکته اول ماجرای اسب بود چون تا جایی که من یادمه امانت بود دست مارال چرا که زمانی که گل محمد میخواست برای اولین بار سوار بشه و برن دختر دزدی مارال دو دل بود بین اسب و معشوقش و عذاب وجدانی داست که این اسب یکه سوار هست و دستش امانت چرا که اگه اسب خودش بود که ناراحتی نداشت و احساس دین نمیکرد ، و اتفاقا بعد فرار از زندان من پایان داستان رو اینطور حساب میکردم که گلمحمد به دست دلاور ( حتی به شکل ناجوانمردانه ) کشته میشه و اسب و مارال رو پس میگیره ، باز نکته ای دیگه که به خاطر دارم زمانی بود که خود دلاور میره محل اینها و چشمش دنبال مارال هست حتی با خودم گفتم این دیگه کیه نشون کرده خودت رو نمیتونی بگیری حداقل اسب رو بگیر ... عجیبه که توی داستان گفته شده باشه که هدیه شده این اسب و من این همه نکته توی ذهنم باشه و همزمان آقای پرهام خم اشتباه کرده باشه ! نکته دیگه ای هم بود که توی خاطرم موند اول داستان بعد دیدار مارال با دلاور و پدرش تا کاروانسرای اون پیر مرده که میگفت خیالت جمع راه طی میکرد ولی زمان فرار از زندان دیوار به دیوار زندان بود و وقت فرار دست و بال پیر مرد رو بستن ! ( اگه من اشتباه یادم هست بگید ) نمیخوام به نویسنده ای مثل آقای دولت آبادی نقدی داشته باشم چرا که نه حد من هست نه تخصصی دارم ولی از جلد هشت به بعد یکجور تلاش ایجاد میشه که انگار میخواد نویسنده داستان رو طولانی بکنه و جلد اضافه کنه به داستان تا یکجور عظمت ایجاد کنه ، اگه دقت کنید این جلد کلش جزئیات عروسی با ریزه کاری هایی که قبلا توی داستان نبود و کانون داستان رو تا لب کشتن پدر عباس جان پیش میبره و برمیگردونه ، و درگیری های بیخود ایجاد میکنه برادر کوچیکتر برادر بزرگتر رو کتک میزنه وقتی که شب میخواد پدر رو بکشه و سرش رو محکم به در میزنه وقتی داره میندازه بیرون بعد فردا اینگار نه انگار که چیزی شده ، یا شما میخوای پدر رو بکشی یا نه ، اگه چنین بیشعوری هستی و سطحی پس این عالم فیلسوفانه چیه که در درونت اینقدر عالمانه به خودت و دنیا نگاه میکنی ؟ چه عباس جان چه برادرش ! بقیه نکات رو که اتفاقا آقای پرهام گفتن و دیگه لازم به تکرار نیست . در نهایت باید بگم که داستان بجز این جلد که الکی کشدار شد بسیار عالی بوده و لذت بسیار زیادی بردم و و تحسین میکنم کتاب و نویسنده رو
ممنون از توضیحاتتون ، به نظرم کاملا درست بود ، بعلاوه ضمن احترام به قلم استاد ، به نظرم توضیحات اضافی قابلیت نگارش چند کتاب دیگر را داشت ، اسپیناف، ❤ جناب پرهام نفستون گرم و سپاسگزارم ❤🙏🌹
درود بر ملت آزادیخواه ایران دوست فقط درود بر استاد پرهام ایران دوست و کانال کتاب گویای مشعل اقای دولت ابادی شروع بسیار عالی داشت در کتاب کلیدر اما اخرش نکات تکراری و خودگویه های و نهیب های درونی تکراری زیاد دارد اما منظورم این نیست کتاب دوست ندارم 🎉 اما کتاب حیف بوده و است نویسنده یک دنده لج باز 😂 2024/06/07🎉 Tokyo
در ضمن هیچ جای تعجبی نیست که قاتلان با ماموران دولت دوست باشن. خاله من رویراپررشوهرش با ضرب بیل در سرش کشت چون حاضر نبود به همسریش در بیاد و برادر شوهر رمین زراعتی رو میخواست. صبح خاله ام با برادر شوهرش راهی مزرعه میشن و نزدیکهای ظهر آن طرف رودخانه خیلی ها صدای خاله ام رو که میدویده و فریاد کمکش بلند بوده میشنوند. جای شکاف بیل هم بوده ولی با پول دولت نوشت که دیوار رویش خراب شده. شما یه جوری حرف میزنین مثل اینکه ایران زندگی نکردین و فکر میکنین مدینه فاضله بوده. دولت خیلی و بیشمار افراد فاسد داشت. رضا شاه فقط یه نفر بود. نمیتونست که شخصا به تمام این موضوعات رسیدگی کنه. باز هم با تشکر از خوانش زیبای شما که زیبایی این شاهکار را دوچند میکند
استاد عزیز ممنون میشم از شما نقد های خودتون رو پس از پایان ده جلد در چند برنامه به صورت مفصل تر بیان کنید من سواد زیادی برای درک و فهم کامل این کتاب ندارم یک بار چندین سال پیش مطالعه کردم و الان با اجرای شیوای شما بیشتر دارم درکش میکنم . ممنونم از شما