برنامه موسیقی سنتی با حضور هنرمندان
محمد علی کیانی نژاد: نی، حسین بهروزی نیا: بربط، مرتضی اعیان: تنبک و دف، شهرام میرجلالی: تار، پدرام درخشان : سنتور
و آواز زویا ثابت
آهنگساز و سرپرست گروه: محمدعلی کیانینژاد
اشعار
: خواجوی کرمانی:
نشان روی تو جستم به هر کجا که رسیدم | ز مهر در تو نشانی ندیدم و نشنیدم
چه رنجها که نیامد به رویم از غم رویت | چه جورها که ز دست تو در جهان نکشیدم
هزار نیش جفا از تو نوش کردم و رفتم | هزار تیر بلا از تو خوردم و نرمیدم
ترا بدیدم و گفتم که مهر روز فروزی | ولی چه سود که یک ذره مهر از تو ندیدم
بسی تو عهد شکستی که من رضای تو جستم | بسی تو مهر بریدی که از تو من نبریدم
از آن زمان که چو خواجو عنان دل به تو دادم | به جان رسیدم و هرگز به کام دل نرسیدم
علیاکبر شیدا:
عقرب زلف کجت با قمر قرینه | تا قمر درعقربه کار ما چنینه
کیه کیه در میزنه، من دلم میلرزه | در رو با لنگر میزنه، من دلم میلرزه
ای پری بیا در کنار ما، جان خسته را مرنجان | از برم مرو، خصم جان مشو، تا فدای تو کنم جان
نرگس مست تـو و بخت من خرابه | بخت من از تو و چشم تو از شرابه
قدسی مشهدی:
زدامان چمن بوی بهاری بر نمی خیزد | از این گلشن نوای مرغ زاری بر نمی خیزد
کجا مرغ سعادت بر سر ما پرتو افشاند | که آهی از دل شب زنده داری بر نمی خیزد
خدایا از چه بنیان ستم ویران نمی گردد |مگر سیلی زچشم اشک باری بر نمی خیزد
جز از شهر جنون جانا مجو فرهاد ومجنون را |صدای آشنا از هر دیاری بر نمی خیزد
حافظ:
آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند | بر جای بدکاری چو من یکدم نکوکاری کند
اوّل به بانگ نای و نی آرد به دل پیغام وی | وآنگه به یک پیمانه می با من وفاداری کند
دلبر که جان فرسود ازو کام دلم نگشود ازو | نومید نتوان بود ازو باشد که دلداری کند
گفتم گره نگشودهام زان طرّه تا من بودهام | گفتا منش فرمودهام تا با تو طرّاری کند
پشمینه پوش تندخو از عشق نشنیدست بو | از مستیش رمزی بگو تا ترک هشیاری کند
چون من گدای بینشان مشکل بود یاری چنان | سلطان کجا عیش نهان با رند بازاری کند
زان طرّهٔ پر پیچ و خم سهلست اگر بینم ستم | از بند و زنجیرش چه غم هر کس که عیّاری کند
شد لشکر غم بی عدد از بخت میخواهم مدد | تا فخر دین عبدالصّمد باشد که غمخواری کند
با چشم پرنیرنگ او حافظ مکن آهنگ او | کان طرّهٔ شبرنگ او بسیار طرّاری کند
16 дек 2020