نشستن خواهرات کنار گهواره تو
گرفته صدای مادر بیچاره تو
گریه نکن ایشالا بارون میباره
گریه نکن عموت بره آب میآره
گریه نکن وگرنه مادر میمیره
گریه نکن رقیه گریهاش میگیره
میمیره مادرت وقتی که از حال میری
عمو رو نگاه کن شاید که آروم بگیری
گریه نکن صدات که زخمه عزیزم
گریه نکن چشات که زخمه عزیزم
گریه نکن لبات که زخمه عزیزم
مادر تو فدای چشم پرتبت
رحمی بکن به حال عمه زینبت
نگردونش زبونتو دور لبت
لبای سهشعبه بوسه زده حنجر تو
بابات شرمنده شد وقتی که افتاد سر تو
با اون چشات مادر تو صدا نزن
پیش بابات اینقده دست و پا نزن
با خندههات آتیش به خیمهها نزن
خدا کنه مادرت اینو نبینه
پیش چشاش سرت رو نیزه میشینه
به جون تو غربت مادر همینه
23 сен 2024