گلهای تازه 42 بیات زند
با همکاری پرویز یاحقی, جلیل شهناز, جهانگیر ملک
اشعار : سعدی
خواننده : شجریان
گوینده : فخری نیکزاد
فخری نیکزاد :
دوست می دارم من این نالیدن دلسوز را
تا به هر نوعی که باشد بگذراند روز را
اگر تو فارغی از حال دوستان یارا
فراغت از تو میسر نمی شود ما را
تو را در آینه دیدن جمال طلعت خویش
بیان کند که چه بودست ناشکیبا را
بیا که وقت بهارست تا من و تو به هم
به دیگران بگذاریم باغ و صحرا را
به جای سرو بلند ایستاده بر لب جوی
چرا نظر نکنی یار سروبالا را
که گفت در رخ زیبا نظر خطا باشد
خطا بود که نبینند روی زیبا را
سعدی - غزل
شجریان :
اگر تو فارغی از حال دوستان یارا
فراغت از تو میسر نمی شود ما را
تو را در آینه دیدن جمال طلعت خویش
بیان کند که چه بودست ناشکیبا را
بیا که وقت بهارست تا من و تو به هم
به دیگران بگذاریم باغ و صحرا را
به جای سرو بلند ایستاده بر لب جوی
چرا نظر نکنی یار سروبالا را
که گفت در رخ زیبا نظر خطا باشد
خطا بود که نبینند روی زیبا را
کسی ملامت وامق کند به نادانی
حبیب من که ندیدست روی عذرا را
سعدی - غزل
26 сен 2024