آه ای شجریان عزیز کجائی و در چه حالی؟ ای صدای هنر ایرانزمین ، ای یادگار کودکی و نوجوانی و جوانی ، ای نوازشگر روح و جان من ، ای صدای عشق. خداوندا این صدا را حفظ کن.
دوستی سالیان پیش میگفت اگر شجریان عمرش کفا کنه تمام دیوان حافظ رو خواهد خوند نقش و نگار پر رنگش بر پیشانی موسیقی ملی ایران تا ابد جاودانه است - با تشکر از زحماتتون که این اجراهای خصوصی رو به اشتراک میگذارین عمر شما هم بلند 🌱
Ravaan,e ostaad Badi,i shaad, afarin be in panjeh ravaan wa salis wa bavaazeshi shakil dar Homayoon baa sedaay,e ostaadaaneh,e Shajarian wa taghdiraaneh. Bah bah
ساز و آواز بسیار بسیار عالی و جالب و ارزشمند و زیبائی بود مانند همیشه و مابقی کارهایتان، سلامتی و شادی با طول عمر با عزت برای استاد شجریان نازنین از خداوند متعال آرزو دارم همچنین یاد عزیزانی که خالق این شاهکار ها و گنجینه های ارزشمند غنی و بینظیر و نایاب و آنتیک و جاودانی و محشر و معرکه و لذت بخش و تکرار نشدنی بوده اند همیشه بخیر و گرامی و جاویدان باد تا جهان باقیست و در گوشه قلبهای ما خواهند ماند و هرگز فراموش نخواهند شد، دست و پنجه شما درد نکنه جناب استاد خصوصی نازنین برای این کارهای بینهایت زیبایتان و زحمات بی دریغتان و انتخاب و سلیقه بینظیرتان، با سپاس فراوان، بر قرار بمانید Agu,5,2019
درود بر یگانه مرد هنر آواز ایران یک دقیقه نه سی ثانیه نه پانزده ثانیه نه ده ثانیه هم نه پنج ثانیه خواندن همانند این مرد هنر میخواهد که فقط از ایشان بر می آید
درود بر استاد و پدر موسبقی ایران زنده یاد محمدرضا شجریان خواننده بی بدیل موسیق ایران که تا خدا خدایی میکند در هنر و اخلاق همانندی ندارد هزار افسوس از نبودنش F_P ندارد
ممنون از کانال بسیار خوبتون... یه سوالی داشتم... در این مجموعه از کارهای خصوصی، یک اثر هست در دستگاه ماهور.... آیا اون رو شما در کانالتون گذاشتید؟؟؟ من هر چی میگردم پیدا نمیکنم.... از همین اجراهای توی آلمانه... ممنون میشم اگه اون رو هم بارگزاری کنید.... البته اگه اون اثر رو داشته باشید... ممنون... 🌹🌹🌹🌹
@@Khosousii ممنون.... دل حزین نبود... ولی از یه جای دیگه پیداش کردم... خیلی عالیه... استاد بدیعی بی نظیره... نمیدونم که چه جوری به دستتون برسونم که توی مجموعه تون قرار بدید... اگه میدونستم براتون میفرستادمش... اگه مایل هستید برای تکمیل مجموعه تون از این کار استفاده کنید، به من بگید چه جوری میتونم براتون بفرستمش... با کیفیت خوبی هم پیدا کردم... توی یوتیوب پیداش نمیکنید... بسیار بسیار اثرِ ارزشمندیه... ممنون از محبت شما... 🌹🌹🌹🌹🌹
یاران بزرگوار موسیقی دان حال متوجه شدید که دو خداوندگار موسیقی یکی حبیب اله بدیعی وان دگر محمد رضا شجریان میتوانند در اقلیمی بگنجند و دوانسان نا بکار نمیتواننددر گلیمی بخسبندند و مردم را رها کنند که از آنچه میخواهند لذت ببرند این همایون و مرکب خوانی ما را به عالم ملکوت. برد و جهان دیگری به رویمان گشود
سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۰ بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران کز سنگ گریه خیزد روز وداع یاران هر کو شراب فرقت روزی چشیده باشد داند که سخت باشد قطع امیدواران با ساربان بگویید احوال آب چشمم تا بر شتر نبندد محمل به روز باران بگذاشتند ما را در دیده آب حسرت گریان چو در قیامت چشم گناهکاران ای صبح شب نشینان جانم به طاقت آمد از بس که دیر ماندی چون شام روزه داران چندین که برشمردم از ماجرای عشقت اندوه دل نگفتم الا یک از هزاران سعدی به روزگاران مهری نشسته در دل بیرون نمیتوان کرد الا به روزگاران چندت کنم حکایت شرح این قدر کفایت باقی نمیتوان گفت الا به غمگساران
دلها همچنان فشرده از خونی که در درونش لخته شده . یاد وادادگان و دلدادگان به یکباره از طپش ایستاد . نه هوایی تازه و نه قوتی دگر که از این دست رفتگان کمی خستگی را از ما بدور کند . یاران همه رفتند . یاران را چه شد ؟؟؟
سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۲ فراق دوستانش باد و یاران که ما را دور کرد از دوستداران دلم در بند تنهایی بفرسود چو بلبل در قفس روز بهاران هلاک ما چنان مهمل گرفتند که قتل مور در پای سواران به خیل هر که میآیم به زنهار نمیبینم به جز زنهارخواران ندانستم که در پایان صحبت چنین باشد وفای حق گزاران به گنج شایگان افتاده بودم ندانستم که بر گنجند ماران دلا گر دوستی داری به ناچار بباید بردنت جور هزاران خلاف شرط یاران است سعدی که برگردند روز تیرباران چه خوش باشد سری در پای یاری به اخلاص و ارادت جان سپاران
سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۱ دو چشم مست میگونت ببرد آرام هشیاران دو خواب آلوده بربودند عقل از دست بیداران نصیحتگوی را از من بگو ای خواجه دم درکش چو سیل از سر گذشت آن را چه میترسانی از باران گر آن ساقی که مستان راست هشیاران بدیدندی ز توبه توبه کردندی چو من بر دست خماران گرم با صالحان بی دوست فردا در بهشت آرند همان بهتر که در دوزخ کنندم با گنهکاران چه بوی است این که عقل از من ببرد و صبر و هشیاری ندانم باغ فردوس است یا بازار عطاران تو با این مردم کوته نظر در چاه کنعانی به مصر آ تا پدید آیند یوسف را خریداران الا ای باد شبگیری بگوی آن ماه مجلس را تو آزادی و خلقی در غم رویت گرفتاران گر آن عیار شهرآشوب روزی حال من پرسد بگو خوابش نمیگیرد به شب از دست عیاران گرت باری گذر باشد نگه با جانب ما کن نپندارم که بد باشد جزای خوب کرداران کسان گویند چون سعدی جفا دیدی تحول کن رها کن تا بمیرم بر سر کوی وفاداران