بعد از یه جنگ رادیواکتیوی و شیمیایی همه چیز از کار افتاده و احتمالاً اكثر مردم مردن. ولی توی یه دره زندگی نجات پيدا کرده. داستان با دختری مزرعهدار شروع میشه که آخرین بازمانده خانوادهاشه و تو دره زندگی میکنه. بالاخره بعد از یه سال تنهایی، مردی پوشيده در لباسهای ضدرادیواکتیوی مزرعه رو پیدا میکنه. حالا ”آن بِردِن“ باید تصمیم بگیره که به اون مرد غریبه اعتماد کنه یا نه. روش زندگی آن تو مرزعه به تنهایی خیلی جالبه، تلاششون برای حفظ زندگی و دره هم قشنگه. حتی جلوتر وقتی میفهمیم چرا اسم کتاب اینه، قشنگتر هم میشه.