باسلام واقعا عمق این سخنان الان درک میکنم بنده از ۱۶سالگی یه مورد برام خیلی مهم بود ازدواج وپولدار شدن وآدم مهمی شدن الان ۳۷ ازدواج نکردم هر چ که داشتم رفت فوق لیسانس گرفتم الان پیش برادرم کار میکنم واقعا از عمق جانم همه این آموزها کاربردی هستند مثل ستون ساختمان ولی خدا را شکر که بازهم دراین سن با آموزها آشنا شدم وخدا سپاس از آقای قویدل عزیز که راه به همه ما نشان دادند ❤❤❤
یکی از علتهاش میتونه این باشه که فکر میکنم دیگه دیر شده راهش سخته وطولانی . نگران قضاوت دیگران هستیم که چه بر چسبی بهمون میزنن . البته این افکار دراوایل راه میان سراغمون وخدارو شکر الان خیلی کم رنگ شدن که اینم کار خودشه که دلمون رو روز به روز نرم تر میکنه ❤❤❤
من ۶ مورد ی که بیان کردید را قبول دارم مخصوصا مورد اول را . من گردباد بزرگی را در زندگیم تجربه کردم ، گربادی که حتی خرابی های زندگیم را هم با خودش برد ، من مات و مبهوت بودم که چطور در چشم به هم زدنی همه زندگیم را از دست دادم. و بعد از آن مهاجرت باعث شد مریضی سختی بگیرم. دچار حمله های عصبی طولانی مدت شدم. ولی ۵ ماه هست متعهد واقعا متعدانه این اموزها را نبال می کنم ، هیچ دکتری تا الان نتونسته بود به من کمک کند. ولی من ۴ ماه هست که هیچ قرصی نمی خورم و هیچ حمله عصبی نداشتم. من شادی های بی سبب رو تجربه کردم. واقعا جز اشگ ریختن از سر شوق چه چیزی می توانم از خداوند بخواهم.
نه متعهد باشید. خدا خیلی مهربون هست. من دپرشن شدید داشتم حمله های عصبی داشتم که ۶ ساعت از هوش می رفتم. چندین بار مرگ رو تجربه کردم. و اصلا آرزوی مرگ داشتم. چون نمی تونستم قانون قضا رو قبول کنم که چطور زندگی ای که این همه براش تلاش کرده بودم در چشم زدنی نابود شد. ولی خداوند دستم رو رها نکرد از طریق این آموزها برام پیام فرستاد. شما هم سعی کن سکوت کنی تا صدای پیام هایی که برات میاد رو در همین آموزه ها بشنوی. خداوند لحظه ای رهات نمی کنه.
باور کنید داروهایی که من مصرف می کردم خیلی سنگین بود ولی وقتی بدون قید و شرطی این آموزها رو گوش دادم. به راحتی همه چیز در من شفا پیدا کرد. گوش نده برای اینکه اتفاقی توی زندگیت بیوفته حتی برای آرامش گوش نده، سعی کن نیاز رو توی خودت بندازی. فقط به خاطر اینکه اصلت رو بشناسی گوش بده. من تمام بیماری خودم رو قبول کردم دست از مبارزه برداشتم ، بعد گوش دادم. برات کلی انرژی خوب می فرستم، قدرت خودت رو دست کم نگیر.
با خودم فکر میکنم که خوب اول باید یه روزنه ای از حضور رو حس کنم تا با خیال راحت این طرف و رها کنم ولی غافلم که تا رها نکنم چیزی حس نمیکنم و فکر میکنم کسانیکه در زندگی قضا چیزهای زیادی رو ازشون گرفته موفق تر میتونن عمل کنن چون رها شدند
🙏خدایا نه به امید پاداشت هستیم و نه در اندوه عقاب و عذابت. آنچه که هست دوری از تو آتش است و دل بستن به نعمتهای تو حسرت. ما را بی نیاز از حسرت و آتش قرار بده، بگذار دلهایمان تنها به نور الهی متجلی شو❤❤❤
چون عجله داریم سریع به نتیجه برسیم و وقتی نتیجه را نمی بینیم در برابر اتفاقات در لحظه واکنش نشان میدیم شاید مدتی تسلیم باشیم ولی تداوم تسلیم نداریم، به همین خاطر نمی تونیم من ذهنی را برای همیشه بندازیم بلکه من های ذهنی را میندازیم، فکر می کنیم نابود شد ولی بعد چند سال می بینیم هم هویت شدگی مرتبط با اون من ذهنی به صورت مامور شاه دوباره در مسیر زندگی ما پدید میاد و نشان میده که من ذهنی ظاهرا افتاده بوده چند روزی است یکی از هم هویت شدگی هایم و به دنبال آن من ذهنی مربوطه را انداخته بودم چقدر هم خوشحال و شکرگذار بودم ولی الان بعد از دو سال چند روزی است دوباره این هم هویت شدکی در مسیر زندگیم نمایان شده و مدام این شعر در ذهنم تکرار می شود از هر جهتی تو را بلا داد تا باز کشد به بی جهاتت سپاسگذارم برای بیان آموزه های ناب مولانا از طریق شما بزرگوار
استاد محترم شما کانال و مجرای عشق و آگاهی هستید سپاس فراوان که این آموزه ها را در اختیار ما، عاشقانه و آگاهانه میزارید تک تک لحظه های زندگی و درونیه شما نور و عشق الهی جاری باد
سلام خسته نباشید جناب قویدل، واقعا ممنونم درسهای شما تا این لحظه باعث شده روز به روز به خداوند متعال و صاحب هستی نزدیک بشم،خدابه جنابعالی عمر با عزت عطا فرماید، ❤🙏🏅🏅🏅🏅🏅
با سپاس و درود فراوان اقاى قويدل عزيز، نزديك به يك سال و نيم أست كه با شما اشنا شدم و با اموره هاى مولانا از زبان شما، بسيار به دلم نشست و تا بحال برنامه ها را دنبال مى كنم و حتى دوره هاى من چه كسى نيستم و گنح حضور را هم خريدارى كرده ام. نيروى عجيبى مرا به سمت اين اموزه ها مى كشاند ولى اينرا بايد اقرار كنم هنوز در شناختن هم هويت شدگى ها و انداختن انها مشگل دارم. اميد دارم كه با ادامه اين اموزه ها در اين مهم موفقيت بيشترى كسب كنم!🙏❤️
خدا قوت جناب قوی دل عزیز زدین به خال واقعا بنده در سن 36سالگی همون مسئله جنسی برام عادی شده واین اثر یکسال دنبال کردن این آموزه هاست و دوم اینکه نبین ،نشنو،نگو، میاندیش ،مباش، اگر رعایت بشه خود به خود همه چیز درست میشه شکر حضورتون ❤❤❤❤
درود برشما جناب قوی دل.به نظر بنده این که هنوز تبدیل نشدیم بنده الان یکساله با تعهد و لذت تمام آموزه هارو دنبال میکنم ولی هنوز در مورد خشم تبدیل نشدم در چند مورد دیگه تبدیل نشدم و در لحظه ای که اتفاق این لحظه زمانی که این موارد میاد کاملا میبینم که اونا بالا میان.خشم مهمترین من ذهنی بنده است که زمانی که در اون مورد هم تبدیل بشم مطمئنم خدا کمک میکنه و می افتن .بازم ممنون از حضور شما
من در انداختن چند هم هویت شدگی تمام تلاشم رو میکنم که بی اهمیتشون رو بپذیرم اما خب نوسان دارم، گاهی وقتها بالا میان و ازارم میدن اما خب خدا رو شکر زمانشون کوتاهه نسبت به قبل ... شکر وجودتون آقای قویدل بزرگوار❤
جناب قویدل عزیز و بزرگوار ضمن تشکر از تمامی زحمات جنابعالی و تیم محترمتون ، همچنین از جناب شهبازی عزیز و برنامه انسان ساز گنج حضور 🙏❤️ علاوه بر مواردی که فرمودین خواستم اشاره کنم به اینکه - شاید پندار کمال داریم و به دنبال مرید و مشتری هستیم . با توجه به گدا بودنمون در من ذهنی ( برای پز دادن ، حرص و طمع دیده شدن ، کسب مقام و تایید و تعریف و تمجید و همچنین گدای کف زدن ها بودن و با حرف زدن به دنبال حبر و سنی کردن ها و راهنمایی ها و غیره هستیم. - شک و تردید ( که از ابزار شیطانه ) داریم برای دادن همانیدگی هایی که در مرکز گذاشتیم و حاضر نیستیم به خداوند که تنها مشتری من ذهنی مون هست بدیمشون و سود کنیم و به خود خدا زنده شیم . - نمی خواهیم از دکان چانه زنی و بحث و جدل و زرنگی ها و باج گیری های من ذهنی عبور کنیم و به دکان فضل و رحمت و برکت خداوند برسیم . - عجولیم . میخواهیم سریع به مقصد برسیم در حالیکه این راه راهی ست بی پایان و هر چقدر روی خودمون کار کنیم در درون جا برای فضاگشایی همچنان و همواره وجود داره ، و صبر آگاهانه از پس من ذهنی ساخته نیست. - عدم پذیرش در اتفاقات لحظه ( تسلیم ) ، پرهیز ، صبر ، سکوت ، رضا و شکر و فضاگشایی و عدم رعایت قوانین تعهد و تکرار ، قانون توجه و تمرکز فقط و فقط روی خود و همواره مراقبه گون خودمون رو زیر ذره بین و نورافکن قرار دادن که این موضوع مستلزم درد هوشیارانه ست و هر کسی حاضر به قدم گذاشتن در این راه نیست . عدم رعایت قانون مهم جبران مادی و معنوی . - باور داشتن وعده های دروغین من ذهنی که در آینده چنین و چنان خواهی شد و به چنین و چنان خواهی رسید و قبول داشتن عقل من ذهنی در مقابل هوشیاری نظر و تنها قدرت و نیروی موجود هستی . - داشتن ناموس ذهنی - درست کردن پارک ذهنی - فراموشی و عدم وفا به عهد الست - حیله( داشتن منظورهای مادی ذهنی به جای منظور اصلی) - قرین ارتعاش من های ذهنی دیگر شدن - و … که البته غالب موارد همان همانیدگی هایمان هستن. آن دلت را خدای نرم کناد این دعای خوش ست آمین کن 🙏🌺❤️
وقتی تو سن چهل سالگی تنها شدم و میگرن گرفتم و هیچکسی به فریادم نرسید فهمیدم تموم طرز تفکر من اشتباه بوده و تنها خداست که میتونه بهم کمک کنه ولی الان مریضی و میگرن اینقدرشدید شده که تحملش برام سخت شده دعا کنید که من شفاپیدا کنم وتو راه درست بمونم ،🙏🌹🌹🙏
آب شیر رو که ریختی تو ظرف بزار یک روز بمونه و دو ساعت یکبار بیا و بهش عشق بده و خودت متوجه باش که بهش بدون قید و شرط محبت و عشق می کنی و بعد از تکرار این کار بعد اون یه روز بخور و معجزه رو خودت ببین
خواهر عزیزم بهت پیشنهاد میدم مراقبه انجام بدی ، تنفسهای عمیق و طولانی خیلی بهت کمک میکنه امیدوارم همه دردهات شقا پیدا کنه و منم برات انرژی و آرامش میفرستم، ❤❤❤
با سلام و درود بیکران بر شما. دقیقا حق با شماست.من ۷ سال پیش بخاطر افسردگی و حالت بی قراری بعد از زایمان به حالت اضطرار وحشتناکی برام پیش اومد طوری که دیگه توان نگهداری بچه رو نداشتم و علی رقم پیشنهاد روان پزشک از درمان دارویی خوداری کردم و دو سال هر لحظه به هوش بودم و به لحظه حال چسبیدم و از فکر کردن که مشکل اصلی بود خودداری کردم و بدون هیچ آموزه ای در هر لحظه در حال فضا گشایی و تسلیم و حضور ناظر داشتم و از هر نظر زندگیم گلستان شد.ولی متاسفانه گسست پیش اومد و الان در حال رفت و برگشت به افکار هستم و میخوام دوباره اتصال صد درصدی و همیشگی به خدای درونم داشته باشم و به اصلم برگردم
به من ذهنی عادت کردیم چون بهمون هویت کاذب میدهد برای بیرون اومدن از من ذهنی نیاز به تمرین و تکرار داریم .بدون هیچ مقاومتی ….سپاس از زحمات ارزشمندتون 🙏
با عرض ادب قویدل عزیز، برای من مورد اول و دوم کارگر بوده و هنوز هم هست که با لطف یزدان و روشناهی که از الفاظ گهر بار شما دارم در صدد تصیح و لا شدن هستم انشاالا جسم خاک از عشق بر افلاک شد کوه در رقص آمد و چالاک شد
ممنون آقای قویدل بزرگوار.خدای واقعی رانمیشناسیم متاسفانه چون در ذهن نمیگنجه .فقط دربعدحضور میتونیم گوشه ای از عظمت و بزرگی خدارادرک کنیم .ممنون از زحمات شما
علت اصلی که هنوز نتونستم من ذهنیمو بیندازم خود من ذهنیم بوده😅…خب هر دری رو به روش میبندم از در دیگه ای وارد میشه….حقیقتاً که در کنار تلاش های ما که البته به خیال خودمون تلاشه عنایت و لطف خالق کارسازه …نهایتاً هر گشایشی در لحظه مناسب مقدر میشه و فقط کار ما باید پذیرش و مشاهده آگاهانه و نگه داشتن توجه به لحظه حال و تسلیم واقعی باشه❤ شرط تسلیم است نه کار دراز… سود نبود در ضلالت ترکتاز…
شاید بخاطر اینه که طعم لذت واقعی یکی شدن با خدا رو نچشیدیم وفعلا به لذتهای من ذهنی چسبیدیم و فکر می کنیم همین عالیه و دنبال لذت بالاتر نیستیم باتشکر از زحمات شما❤❤
سلام بر شما برادر ارجمند و گرامی ، ضمن تشکر و سپاس برای حضورتان و بیان شیرین شما در تفسیر آموزه های مولانا به نظر من بزرگترین مشکلی که سد راه از دست دادن این هم هویت شدگی های ما میشود این است که : « اون طوری که باید ، هنوز به خداوند اعتماد نداریم و ترس از دست دادن شرایط کنونی که مبادا بدتر از این شود » چون اگر واقعا به خداوند اعتماد داشته باشیم دیگر مشکلی وجود نخواهد داشت با سپاس و تشکر از زحمات شما و همکاران عزیزتان❤❤❤
سپاسگزارم 🙏🙏🙏 شاد از وی شو مشو از غیر وی او بهار است و دگرها ماه دی هر چه غیر اوست استدراج توست گرچه تخت و ملک توست و تاج توست شاد از غم شو که غم دام لقاست اندر این ره سوی پستی ارتقاست❤❤❤❤
من احساس می کنم در چهل سالگی دوباره متولد شدم. و عاشق این تولد دوباره هستم. آقاي قویدل من از شما بی نهایت سپاسگزارم. آرزو دارم برگردم ایران و در حضور شما از شما تشکر کنم.
یکی از مهم ترین عوامل رها نکردن من ذهنی ترسه که خود من ذهنی این ترس رو میرسونه که نبود من ذهنی خطر داره. و عامل مهم دیگه اینه که طعم اصلی خودمون و عشق حقیقی رو نچشیدیم و زندگی بی منیت رو تجربه نکردیم. عامل بعدی نبود پذیرش هستش که باید بپذیریم که در مقابل من ذهنی یا نفس خودمون عاجزیم. به عجز خودمون باید اقرار کنیم عملی نه زبانی
درودبرشما. سالهاست که تلاش میکنم هم هویت شدگیهاراباندازم موفق نشدم خداراشکر میکنم هزاران باتشکر که حالا چنان به اضطرار رسیدم که راهی به جایی ندارم وفقط بخدا توکل کردم هیچ راهی ندارم هیچ....
خدا قوت وممنون بزرگوار ❤️ خدا را شاکرم که افتخار داده تا این قسمت را مجددا ببینم.... امیدوارم دریافتهای جدیدی به اضافه یادآوری آموزه های قبلی نصیبم گردد امین الهی شکرت
سعید عزیز ؛ توی شطرنج،یه حرکتی هست که بهش میگن،: ( آچ مز) ....که در این حالت حرکت ،متوقف میشه ....ساده ترش،میشه هاج و واج ... زبان و بیان و فکر من در برابر شکوه و عظمت خدای مهربون و عشقی که به ما داره ،قاصر و کوتاه و کوچک است . زبان و بیان شیوا و زیبای شما ، دستی از بی نهایت دستان خدای مهربونه🎉 سعید عزیز ، بهترینا رو برات آرزومندم ❤