Adam Barfi_ Nima Chehrazi نیما چهرازی _ آدم برفی 

تن ترانه:
پرنده گشتم، که پر بگیرم، از سرنوشتم، خبر بگیرم
پرنده ی عشق، من رو صدا کرد، از سرگذشتم، من رو جدا کرد
بردنم به غربت، به شهر برفی، شهری که با من، نداره حرفی
آدم برفیها، اشکهام رو دیدند، از دریای یخ، برام گل چیدند
آهای پرنده، آوازم بده، بال و پرم باش، پروازم بده!
من رو برگردون، به سمت خورشید، نذار بمیرم، توی فصل تبعید!
موندم به تبعید، توی شهر سپید، شهری که روزهاش، ندیده خورشید
ساکت و زیباست، این شهر قصه، کجای قصه است، این فصل غصه؟
می ترسم یه روز، توی این بی حرفی ببینم، شدم یه آدم برفی
آهای پرنده، آوازم بده، بال و پرم باش، پروازم بده!
من رو برگردون، به سمت خورشید، نذار بمیرم، توی فصل تبعید!
پرنده گشتم، که پر بگیرم، از سرنوشتم، خبر بگیرم
پرنده ی عشق، من رو صدا کرد، از سرگذشتم، من رو جدا کرد
بردنم به غربت، به شهر برفی، شهری که با من، نداره حرفی
آدم برفیها، اشکهام رو دیدند، از دریای یخ، برام گل چیدند
آهای پرنده، آوازم بده، بال و پرم باش، پروازم بده!
من رو برگردون، به سمت خورشید، نذار بمیرم، توی فصل تبعید!