ارش جان من هنوز نتونستم هضم کنم شما با این صدااای ارام بخشت ، این سالها کجا بودی و تو خودت یه استادی اخه چرا باید تازه شروع کنی صدای شما باید با بالاترین ها مقایسه بشه عشقی عزیزی ارزوی پیروزی دارم برات ولی کاش همه بدونن کی هسی شما
هزاران درود بر استاد آرش عزیز...خوشحالم که به عنوان دویست و چهلمین نفر،دنبال کننده ی شما باشم...به امید روزهای خوب و پر از آرامش برای شما...عشق...عشق...عشق
ترانه ی بسیار زیبا و با شعر زیبا و پر از احساس استاد فریدون مشیری و صدای گرم و زیبا و پر از احساس و قوی شما جناب آرش والا، لذت میبرم وقتی این صدا و ترانه رو گوش میدم، خیلی خیلی حس زیبایی داره این صدا و این ترانه، آرزوی سلامتی و تندرستی و موفقیت روز افزون دارم واسه شما استاد آقای آرش والا، 🙏🙏🙏🙏🙏❤️❤️❤️❤️
عاشقتم آرش جان.دمت گرم.بسیار متنفرم از داورهایی که شما رو در استیج رد کردن.شما استاد اونایی.کلا نباید توی این استیج بخاطر داورهاش شرکت میکردین عزیز دلم.
آرش عزیز. با صدای زیبا و تنظیم فوق العاده مجید رضا زاده عزیز آهنگ های زیبایی واسمون رقم زدید که هیچ وقت از یاد نمیره. ولی آرش عزیز از شما نبود برید استیج ! شما آدم مهم و مطرحی هستد! و انتقاد دیگه از این ودیئو هست که اصلا به آهنگ نمیخوره ... آهنگ غم داره ولی تصویر این ویدئو خصوصا جایی که این خانم پیر میرخصه حس آهنگ رو خراب کرده.
سلام ارش والا عزیز از دستت عصبانی هستم شدید پیش خودت چی فکر کردی که ت استیج منو تو شرکت کردی من هنوز کاست اولین و تنها البومتو دارم با ضبط قدیمی شدید میچسبه یه سوال برا کسی مثل تو واقعا سخته البوم بیرون دادن ؟ البته امیدوارم اگه البوم بدی بیرون همون سبکو ادامه بدی .سعی نکنی امروزیش کنی به امید البوم جدیدت و موفقیتهاش
آرش جان شما خودت استادی برادر ؛ اصلا نیازی نبود که توی برنامه دلقکشوی استیج شبکه من و تو شرکت کنی که تماما بر پایه دروغ و پارتی بنا شده . شما سطحت خیلی بالاتر از این حرفاس استاد ، به امید کارهای بیشتر بزودی ...
سلام داستان عاشقی یک قصه نیست یک حکایت است که بسیاری از آدم ها با ان مواجه شدند این شعر اقای فریدون مشیری سال های زیادی برای من خاطره ساخت اما متأسفانه عادت کردن به همدیگر با این که خیلی لذت بخش است اما روز جدایی بسیار سخت است این سوال را پيش می اورد ایا ارزش دارد و می ارزد مدتی عاشق باشی و خوش اما سالیان سال خاطره اش باعث ناراختی تو شود
آفرین آرش فقط اینجا که این پارچه رو از روی سر این پیرزن برداشتی وپیرزن بلند شد ودستاشو تکون داد یک لحظه خیال کردم الان با ضربه کنگفو داغونت میکنه بعد دیدم نه بیچاره میخواد برقصه .
هنوز هنگم چرا آرش تو که زمانی میخوندی سال ۷۰ یا شایدم ۶۰ بود ، هنوز بابک سعیدی و رضا روحانی فرق لواشک و لحاف اشک رو نمیدونستن ، بعد تو میری برنامه استیج که اونا نظر بدن دربارت. حیف چرا خودتو بی ارزش میکنی لامصب