باسلام خدمت استاد عزیز بنده یک جوان ابرانی هستم و الان ۱ سال دادم تک تک برنامه های شما نگاه میکنم از یوتیوب که فیلتر و هزینه نت بالا میره اما استاد حرف سخن شما انقد زیبا که بنده برنامه شما نگاه نکنم انگار چیزی گم کردم و خیلی خیلی آگاه شدم مرسی ایسالله سلامت و موفق باشید و همیشه برنامه شما استفاده کنیم
با درود به شما آقای بهرام مشیری دانشور، مهربان، فرهیخته، روشن بین و روشنگر، میهن دوست و سخنور. شما که خود آگاهی به زبان عربی دارید، خوب میدانید که "مشروع و مشروعیت از شرع و شریعه و شریعت که همان دین، آیین، روش باشد، میآید و مشروع بودن همانا از دیدگاه دین پذیرش و پذیرفته شدن است. شما و ما و همه ی کسانی که به جدایی دین از سیاست و سازمان رستگاری کشوری میاندیشیم و خواهان آن هستیم که دین دستی و نقشی در سازماندهی کشوری نداشته باشد، درست نیست که از سکولاریسم سخن بگوییم اما هموار واژه ی مشروع و مشروعیت را برای راستین بودن یک روش سازمانیِ کشوری (دولت واداره ی کشور) بکار بریم. بکاربردن واژه ی "مشروع و مشروعیت" همواره در سخنان بسیاری از اندیشه گرانی که باور دینی هم ندارند، دیده و شنیده می شود. شاید پیش خود بگویید؛ ای آقا ... ملاّ نقطی یا لغتی نباید بود. این یک "اصطلاح" است. ولی من بویژه روی این واژه ی مشروع، و شرع، که همین دین مارا به خاک سیاه نشانده تکیه میکنم و بر این گمان و شاید باورم که این واژه تفاوت بسیاری با دیگر واژهها دارد و باری گران با خود میکشد. شما خوب میدانید که شیخ پست پلیدی به نام فضل الله نوری، که خمینی بسیار از او به خوبی یاد میکرد، پافشاری زیاد بر سلطنت مشروعه بجای مشروطه داشت. شما بهتر از من میدانید که واژهها بیهوده زاده نشده اند و هریک بار و درونمایهای دارد. "پندار" و اندیشه هم دو خواست و درونمایه ی متفاوت دارند؛ پندار آن چهره ی ابر مانندی است که در ذهن شکفته میشود، بی آنکه درباره ی آن ژرف اندیشی کرده باشیم، همان که به عربی توهم و تصور گویند. و "اندیشه" کاویدن و بررسی کردن و سنجش پندار یا پدیدههایی است که ما را به خود وا میدارد. بی آنکه پنداری باشد، نه اندیشهای پی می گیرد، نه گفتاری پدید می آید و نه کرداری پای گیرد. برین پایه، من نخست "پندار" که دانه ی گفتار و سپس کردار است را میبینم و اینگونه میچینم: "پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک" ! جای گفتار و کردار میتواند پس و پیش شود. اما بی پندار و اندیشه، گفتار و کرداری انجام نیابد. و پندار و اندیشه به هیچ روی یکی نیستند. پندار میتواند خوی کردهای (عادتی) باشد که در هنگام پدیداریاش در ذهن، کاوشی و ژرفشی بران نشود. ولی اندیشه همانا کاوش و فرو شدن و بینش و سنجش در پدیدهها است. "گفتار" شنیدنی کردن پندار و اندیشه است، نوشته و نوشتن، نگاره پردازی (نقاشی) گفتار، و دیدنی کردن پندار و اندیشه است. همانگونه که نخستین نشانههای نوشتاری (حروف الفبا)٫ نگاره های چهرههای ساده شده ی پدیدههای طبیعی پیرامون آدمیان، چون پرنده و آفتاب و درخت و کوه و ... بوده اند (مصری، هیروگلیف، چینی و ...). به امید رهایی ایران و ایرانی از بند زندان دژخیمان آخوندی اهریمنی. با مهر، مه میر
درود جناب مشیری مرهبا مرد بزرگ شما چرا میگویید حضرت محمد صل الله و آله ؟ مگر رییس اینها همین آقا نبوده ؟ پس چرا شما که با منطق صحبت میکنید جایز میدانید این محمد اینقدر با آب و تاب گفت ؟
استاد گرامی شما حق ونحق گیر میدی واین باب یعنی نیروهای نظامی حق نمیگویی ما موشک واقآ لازم داریم وبه سنایه نظامی باید افرین گفت کم گویو گوزیده گوی مرد شریف
روی این سخن تامِل کنیم ان کس که دم از خدا شناسی میکند ومن وشما دوست محترم خدا را به یک اندازه میشناسیم در واقع عظمت خدا را هیچ کس نمی شناسد همه گفته ها زایده ذهن ما هست وبس