سلام ، اگر ممکنه نظرتون رو راجع به مطالب زير بفرمایید ، ممنونم 🌹 آیا انبیاء و امامان هر چند بندگان خیلی خوب و صالحی بودن ، اما کاملا محدود و مقید آفریده شدن ، آیا آنان قدرت و ویژگی های نامحدود و نامقید و منحصر و ذاتی و مطلق خدا رو دارن ؟ و میتوانن مانند خدا ( همزمان ) در هر مکان و زمانی بر تک تک بندگان و درون و ذهن و فکر و قلب و اعمال و صدا زدن آنان کاملا آگاه و سمیع الدعا و مجیب الدعا باشن ؟ آیا قادرن مانند خدا همزمان بر تمامی بندگان احاطه کامل داشته باشن و حاضر و ناظر باشن ؟ آیا ما با خواندن و صدا کردن و متوسل شدن و مدد جويي از آنان ، در واقع به آنان چه خواسته یا چه ناخواسته ، این شأن و قدرت و ویژگی های نامحدود و منحصر و ذاتی و مختص خدایی رو ندادیم ؟ و دچار شرک نشدیم ؟ و آنان رو شبیه خدا و شریک در این قدرت و ویژگی های مختص خدا نکردیم ؟
@@عمران-ض8ر4ر تمام سوال های شما با یک جمله میشه خلاصش کرد و جواب کاملاً دقیق و صد در صد صحیح داد اگر شما اسلام ناب محمدی را قبول داشته باشید!!! آیا جواب سلام دادن واجب است یا خیر؟ قطعاً واجب است!!! آیا همه مسلمانان تقریباً هم زمان در هنگام نماز به نبی خدا سلام میکنند یا خیر؟ قطعآ آری! آیا همه مسلمانان همزمان از نبی خدا جواب سلام میگیرند یا خیر؟ قطعاً می گیرند. پس این چطور امکان پذیر است؟؟؟؟؟؟
سلام ، راجع به نماز میشه بحث زیادی کرد ، ولی چون به هر حال میدونم قبول نخواهید کرد و آخرشم کلی اتهام خواهید بست ، سعی میکنم از اون راه نرم و فرض میکنیم این نوع نماز مورد قبول صدرصدی کلام وحیه ، بازم فرقی نمیکنه ، چون مگه بعدش نمیگید السلام علینا و علی عباد الله الصالحین ؟ یا بعدش السلام علیکم و رحمة الله و برکاته ؟ آیا پس همه صالحین و مسلمین ، الان در تمامی نقاط مختلف جهان صدای سلام شما رو شنیدن و پاسخ دادن ؟؟؟ آیا همون زمان که خود پیامبر در قید حیات بودن ، کسانی همزمان مثلا از یک یا چند شهر مختلف دیگه به ایشون سلام میدادن ایشون همه رو دقیق میشنید و قشنگ تفکیک میتونست بکنه کدوم صدا برا چه شخصیتی و بعد پاسخ تک به تک رو هم میداد و اونا هم میشنیدن پاسخ رو ؟؟؟ طبق آیات واضح الهی پیامبر حتی منافقان پیرامون خودش رو هم نمیشناخت ، چطور سلام دادن هزاران نفرو در هر مکان و زمانی همزمان میشنوه و پاسخم میده ؟؟ واقعا به نظرتون ، این عقلانی و منطقی و قرآنی هست ؟؟؟
@@عمران-ض8ر4ر از آخر جواب میدم. چرا پیامبر رحمت منافقان زمان خود را می شناخت ولی چون پیامبر رحمت بود کاری با ایشان نداشت. تا جایکه خدای متعال در باره منافقین آیه نازل میکرد و به پیامبر معرفی هم میکرد ولی باز هم پیامبر رحمت کاری با ایشان نداشت. طور مثال سوره تحریم در باره دو زن منافق رسول خدا نازل شده. برو بخوان چ کلیمات زشت راجع به این زنها که خدای متعال نگفته. چون خدای متعال با کسی رودرباسی ندارد. الان وقتش را ندارم بعداً راجع به دیگر سوالات حرف خواهیم زد. موفق باشید.
ولی آیات خدا اینو نمیگه که میشناخت ولی کاری نداشت ! نه ، بلکه خیلی واضح و روشن میفرماید نمیشناخت ؛ وَمِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِيمٍ ﴿۱۰۱﴾ توبه و از باديه نشينانى كه پيرامون شما هستند منافقند و از ساكنان مدينه بر نفاق خو گرفته اند ؛ 👈ولی تو ای پیامبر آنان را نمى شناسى 👉 ،، ما آنان را مى شناسيم به زودى آنان را دو بار عذاب مى كنيم سپس به عذابى بزرگ بازگردانيده مى شوند (۱۰۱) البته موارد دیگه ای هم هست هم راجع به پیامبر اسلام و هم راجع انبیاء دیگر الهی که کاملا اثبات میکنه آنان حتی از بسیاری از مسائل ساده پیرامون خود هم اطلاعی نداشتن ،،،
سلام ، اگر ممکنه نظرتون رو راجع به مطالب زير بفرمایید ، ممنونم 🌹 آیا انبیاء و امامان هر چند بندگان خیلی خوب و صالحی بودن ، اما کاملا محدود و مقید آفریده شدن ، آیا آنان قدرت و ویژگی های نامحدود و نامقید و منحصر و ذاتی و مطلق خدا رو دارن ؟ و میتوانن مانند خدا ( همزمان ) در هر مکان و زمانی بر تک تک بندگان و درون و ذهن و فکر و قلب و اعمال و صدا زدن آنان کاملا آگاه و سمیع الدعا و مجیب الدعا باشن ؟ آیا قادرن مانند خدا همزمان بر تمامی بندگان احاطه کامل داشته باشن و حاضر و ناظر باشن ؟ آیا ما با خواندن و صدا کردن و متوسل شدن و مدد جويي از آنان ، در واقع به آنان چه خواسته یا چه ناخواسته ، این شأن و قدرت و ویژگی های نامحدود و منحصر و ذاتی و مختص خدایی رو ندادیم ؟ و دچار شرک نشدیم ؟ و آنان رو شبیه خدا و شریک در این قدرت و ویژگی های مختص خدا نکردیم ؟
السلام علیک یا ابا عبدالله؛سالار شهیدان کربلا آقا گره از مشکلات همه واکن؛گره از مشکل من حقیر هم بگشا؛ایشاالله ی روزی میام بین الحرمین؛تو خاکها میشینم صدات میزنم یا حسین آمدم ب فدایت؛التماس دعا
دنبال کون الاغی وسط معرکه ؟؟بدم میاد از اینایی که وسط یه موضوع مهم فقط دنبال این چیزان ،چه ربطی به اپل داره ،یارو اصلا بد، یاد بگیر چی داره میگه مهم نیست یارو کیه چیکارس
جانم به فدای محمد ص و اهل بیتش بخصوص حسین مظلوم، نشانه مردانگی و از خود گذشتگی❤ سنی ام اما نوکر و دلباخته حسین😢 این نوحه هم که معشر و نابود میکند آدمو!
سلام ، اگر ممکنه نظرتون رو راجع به مطالب زير بفرمایید ، ممنونم 🌹 آیا انبیاء و امامان هر چند بندگان خیلی خوب و صالحی بودن ، اما کاملا محدود و مقید آفریده شدن ، آیا آنان قدرت و ویژگی های نامحدود و نامقید و منحصر و ذاتی و مطلق خدا رو دارن ؟ و میتوانن مانند خدا ( همزمان ) در هر مکان و زمانی بر تک تک بندگان و درون و ذهن و فکر و قلب و اعمال و صدا زدن آنان کاملا آگاه و سمیع الدعا و مجیب الدعا باشن ؟ آیا قادرن مانند خدا همزمان بر تمامی بندگان احاطه کامل داشته باشن و حاضر و ناظر باشن ؟ آیا ما با خواندن و صدا کردن و متوسل شدن و مدد جويي از آنان ، در واقع به آنان چه خواسته یا چه ناخواسته ، این شأن و قدرت و ویژگی های نامحدود و منحصر و ذاتی و مختص خدایی رو ندادیم ؟ و دچار شرک نشدیم ؟ و آنان رو شبیه خدا و شریک در این قدرت و ویژگی های مختص خدا نکردیم ؟
سلام ، اگر ممکنه نظرتون رو راجع به مطالب زير بفرمایید ، ممنونم 🌹 آیا انبیاء و امامان هر چند بندگان خیلی خوب و صالحی بودن ، اما کاملا محدود و مقید آفریده شدن ، آیا آنان قدرت و ویژگی های نامحدود و نامقید و منحصر و ذاتی و مطلق خدا رو دارن ؟ و میتوانن مانند خدا ( همزمان ) در هر مکان و زمانی بر تک تک بندگان و درون و ذهن و فکر و قلب و اعمال و صدا زدن آنان کاملا آگاه و سمیع الدعا و مجیب الدعا باشن ؟ آیا قادرن مانند خدا همزمان بر تمامی بندگان احاطه کامل داشته باشن و حاضر و ناظر باشن ؟ آیا ما با خواندن و صدا کردن و متوسل شدن و مدد جويي از آنان ، در واقع به آنان چه خواسته یا چه ناخواسته ، این شأن و قدرت و ویژگی های نامحدود و منحصر و ذاتی و مختص خدایی رو ندادیم ؟ و دچار شرک نشدیم ؟ و آنان رو شبیه خدا و شریک در این قدرت و ویژگی های مختص خدا نکردیم ؟
سلام ، اگر ممکنه نظرتون رو راجع به مطالب زير بفرمایید ، ممنونم 🌹 آیا انبیاء و امامان هر چند بندگان خیلی خوب و صالحی بودن ، اما کاملا محدود و مقید آفریده شدن ، آیا آنان قدرت و ویژگی های نامحدود و نامقید و منحصر و ذاتی و مطلق خدا رو دارن ؟ و میتوانن مانند خدا ( همزمان ) در هر مکان و زمانی بر تک تک بندگان و درون و ذهن و فکر و قلب و اعمال و صدا زدن آنان کاملا آگاه و سمیع الدعا و مجیب الدعا باشن ؟ آیا قادرن مانند خدا همزمان بر تمامی بندگان احاطه کامل داشته باشن و حاضر و ناظر باشن ؟ آیا ما با خواندن و صدا کردن و متوسل شدن و مدد جويي از آنان ، در واقع به آنان چه خواسته یا چه ناخواسته ، این شأن و قدرت و ویژگی های نامحدود و منحصر و ذاتی و مختص خدایی رو ندادیم ؟ و دچار شرک نشدیم ؟ و آنان رو شبیه خدا و شریک در این قدرت و ویژگی های مختص خدا نکردیم ؟
@@عمران-ض8ر4ر من جواب شما را دادم. فک کنم شما نیاز به روان پزشک دارید که حی زیر هر کامنت همین مطلب تکراری را می نویسید. امون خدای را که قبول دارید شفا دهد شما را 🤲
سلام ، اگر ممکنه نظرتون رو راجع به مطالب زير بفرمایید ، ممنونم 🌹 آیا انبیاء و امامان هر چند بندگان خیلی خوب و صالحی بودن ، اما کاملا محدود و مقید آفریده شدن ، آیا آنان قدرت و ویژگی های نامحدود و نامقید و منحصر و ذاتی و مطلق خدا رو دارن ؟ و میتوانن مانند خدا ( همزمان ) در هر مکان و زمانی بر تک تک بندگان و درون و ذهن و فکر و قلب و اعمال و صدا زدن آنان کاملا آگاه و سمیع الدعا و مجیب الدعا باشن ؟ آیا قادرن مانند خدا همزمان بر تمامی بندگان احاطه کامل داشته باشن و حاضر و ناظر باشن ؟ آیا ما با خواندن و صدا کردن و متوسل شدن و مدد جويي از آنان ، در واقع به آنان چه خواسته یا چه ناخواسته ، این شأن و قدرت و ویژگی های نامحدود و منحصر و ذاتی و مختص خدایی رو ندادیم ؟ و دچار شرک نشدیم ؟ و آنان رو شبیه خدا و شریک در این قدرت و ویژگی های مختص خدا نکردیم ؟
❌ سلام ، اگر ممکنه نظرتون رو راجع به مطالب زير بفرمایید ، ممنونم 🌹 آیا انبیاء و امامان هر چند بندگان خیلی خوب و صالحی بودن ، اما کاملا محدود و مقید آفریده شدن ، آیا آنان قدرت و ویژگی های نامحدود و نامقید و منحصر و ذاتی و مطلق خدا رو دارن ؟ و میتوانن مانند خدا ( همزمان ) در هر مکان و زمانی بر تک تک بندگان و درون و ذهن و فکر و قلب و اعمال و صدا زدن آنان کاملا آگاه و سمیع الدعا و مجیب الدعا باشن ؟ آیا قادرن مانند خدا همزمان بر تمامی بندگان احاطه کامل داشته باشن و حاضر و ناظر باشن ؟ آیا ما با خواندن و صدا کردن و متوسل شدن و مدد جويي از آنان ، در واقع به آنان چه خواسته یا چه ناخواسته ، این شأن و قدرت و ویژگی های نامحدود و منحصر و ذاتی و مختص خدایی رو ندادیم ؟ و دچار شرک نشدیم ؟ و آنان رو شبیه خدا و شریک در این قدرت و ویژگی های مختص خدا نکردیم ؟
اولا نه تنها خدا بلکه رسول خدا و مؤمنون که اهل بیت هستند شاهد عمل هستند آیات وقُل اِعمَلُوا فَسَیَری اللهُ عَمَلَکُم و رَسُولُه و المؤمِنُون [توبه/ ۱۰۵] و (ای پیامبر) بگو عمل کنید که خدا و رسولش و مؤمنان، عمل شما را می بینند مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِی بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّی وَرَبَّکُمْ وَکُنْتُ عَلَیْهِمْ شَهِیدًا مَا دُمْتُ فِیهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّیْتَنِی کُنْتَ أَنْتَ الرَّقِیبَ عَلَیْهِمْ وَأَنْتَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ (۱۱۷) مائده «فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَ جِئْنا بِکَ عَلى هؤُلاءِ شَهِیداً»؛ نساء (۴)، آیه ۴۱. ؛ «حال آنان چگونه است، در روزى که از هر امتى شاهد و گواهى (بر اعمالشان) مى آوریم و تو را نیز بر آنان گواه خواهیم آورد». خب وقتی دیده باشند می توانند شهادت دهند «وَ إِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلَّا لَيُؤْمِننَ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيهْمْ شهَيدًا.[نساء/159] و هيچيك از اهل كتاب نيست، مگر اينكه پيش از مرگش به او [حضرت مسيح] ايمان مىآورد و روز قيامت، بر آنها گواه خواهد بود.» انا ارسلناک شاهدا و مبشرا و نذیرا×لتؤمنوا بالله و رسوله و تعزروه و توقروه و تسبحوه بکرة و اصیلا× خداوند رسول الله را شاهد قرار داده در قران کریم میخوانیم: «وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا»(آیه 143 سوره بقره) و بدین گونه ما شما را یک امت معتدل و میانه قرار دادیم تا شاهد بر مردم باشید و رسول خدا(ص) هم بر شما شاهد باشد. برای متوجه شدن این آیه باید مراجعه کنیم به تفسیر آن، که در تفسیر صافی در رابطه با این آیه حدیثی را از کتاب کافی نقل کرده که امام محمد باقر(ع) فرمودند: که آن امت وسط (که شاهدانند) تنها ما هستیم، و نیز در همان تفسیر چنین میخوانیم که امام صادق(ع) فرمودند: در هر دوره و قرنی امامی هست که گواه و شاهد بر مردم هستند. : «وَجَاءتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّعَهَا سَائِقٌ وَشَهِيدٌ» (آیه 21 سوره ق) روز قیامت هر انسانی در پیشگاه عدل الهی حاضر میشود در حالی که در کنار او هم فرشتهای است که او را به محشر سوق میدهد و هم فرشتهای است که شاهد کارهای انجام شده اوست. یکی دیگر از شاهدان زمین است که در قرآن کریم میخوانیم: «يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا» (آیه 4 سوره زلزال) زمین در قیامت خبرهایش را بازگو میکند. وقتی زمین می تواند بازگو کند و شاهد باشد و خدا این قدرت را در آن قرار دهد در انسان به طریق اولی می تواند یکی از شاهدها در قیامت اعضای بدن (دست و پا و پوست و زبان) هستند که قرآن میفرماید: «يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» (آیه 24 سوره نور) روزی که زبان ها و دست و پاهای مردم بر ضررشان گواهی میدهند و گاهی بر دهانشان مهر خورده و تنها ددست و پاها سخن میگویند. معنای شهید و شاهد یعنی به عینه و شخصا دیده که می تواند شهادت دهد شاهد وقتی شهادت می دهد می گوید من دیدم نه برام گفتند و ... و در روایات هم که زیاد دارید السلام علیک یا عین الله فی ارضه سلام ای چشم خدا در روی زمین و ....
سلام با چه قرینه و دلیلی مؤمنون رو منحصر در ۱۲ امام کردید ؟ یک سری مطالبی هست که البته شاید یک مقدار زیاد باشه ، ولی فکر میکنم آن شاء الله پاسخ همه این مواردی رو آوردید رو کامل داده باشه و خوندنش میارزه ، میفرستم تا آخر اگر ممکنه با دقت بخونید ممنون ،،، اين نوع اعمال را علاوه بر خدا و رسولش، مؤمنان نيز مي بينند چنانكه در آيۀ شريفه بدين امر تصريح شده است؛ و اين اعمال، همان اعمال ظاهري شمرده مي شود كه متخلّفانِ روزگارِ پيامبر لازم بود در آينده انجام دهند به دليل فعل مستقبل «فَسَيَرَى» كه در آيۀ شريفه آمده است و آيۀ مزبور دربارۀ متخلفان از جهاد آمده كه براي عذرخواهي نزد رسول آمدند و خداي تعالي مي فرمايد اگر شما راست مي گوييد به عمل پردازيد كه آينده نشان خواهد داد و خدا و رسولش و مؤمنان، اعمال شما را خواهند ديد ، چنانكه در همين سورۀ كريمه می فرماید:« يَعْتَذِرُونَ إِلَيْكُمْ إِذا رَجَعْتُمْ إِلَيْهِمْ قُلْ لا تَعْتَذِرُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكُمْ قَدْ نَبَّأَنَا اللَّهُ مِنْ أَخْبارِكُمْ وَ سَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ ؛ چون به سوي ايشان باز گرديد نزد شما عذر مي آورند، بگو عذر نياوريد كه هرگز شما را باور نداريم و خداوند ما را از اخبارتان آگاه كرده و خدا و رسولش عمل شما را خواهند ديد»(توبه/94). می فرماید: یَعْتَذِرُونَ إِلَیْکُمْ إِذَا رَجَعْتُمْ إِلَیْهِمْ قُلْ لا تَعْتَذِرُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَکُمْ قَدْ نَبَّأَنَا اللَّهُ مِنْ أَخْبَارِکُمْ وَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿٩٤﴾ ضمیر یعتذرون, به همان کسانی بر می گردد که از رفتن به جنگ, خودداری کردند و در واقع منافق بودند. در این آیه وَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿٩٤﴾ آمده است. آیا معنایش این است که خدا و رسولش عمل آنان را می بینند ؟ دیدن عمل آنان, چه مشکلی را حل می کند ؟ یعنی این که به منافقین گفته شود که خدا به زودی عمل شما را می بیند یا رسولش به زودی عمل شما را می بیند, این چه مشکلی را حل می کند. خب منافقان می گویند خب ببینند ، مگه چیه؟ اما معنا این چنین نیست که می بینند. بلکه این یک تهدید است. یعنی به زودی و خدا و پیغمبر به حساب شما می رسند و حسابتان را کف دستتان می گذارند. می خواهد بگوید که فکر نکنید که با شما کاری ندارند. نیز می فرماید: وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۱۰۵﴾ این یک تهدید است. تهدید منافقین هم هست. یعنی ضمیر عملکم , به همان کسانی بر می گردد که در آیه 94 به آنان اشاره کرد. لذا ایه نمی خواهد بگوید که پیغمبر و مؤمنان, عمل همه مردم را می بینند. پیغمبر نه زمانی که زنده بود, اعمال مردم را می دید و نه زمانی که رحلت کرده است . اصلا موضوع دیدن عمل کسی نیست. موضوع به حساب آنان رسیدن است. یعنی ایه می گوید به زودی به حساب منافقان می رسند. این ربطی به دیدن عمل کسی ندارد. ایات را باید با آیات قبلش دید و فهمید در هنگام تهدید, در زبان فارسی هم می گویند حالا می بینی. ایا این یعنی همین الآن داری می بینی, یا معنایش این است که در آینده به حسابت می رسم؟ یعنی خدا و رسولش و مؤمنان در اینده نزدیک به حسابتان می رسند. یعنی شما را به سزای عملتان می رسانند و حسابتان را کف دستتان می گذارند. فکر نکنید که شما منافقان را رها می کنند که هرکاری خواستید را انجام دهید. این آیات در مورد تهدید منافقان است. ربطی به دیدن اعمال همه مردم ندارند.
عطف رسول و مؤمنین ـ که بشر و محدوداند ـ به خدای لَيسَ کَمِثْلِهِ شَئ، بدین معنی نیست که ممکن است بشر مانند خدا بصیر شود! بصیرت خدا کجا و بصیرت غیرخدا کجا؟! «أَفَلَا تَعْقِلُونَ؟» بصیرت پیامبر و مؤمنین که همگی بشراند، بصیرتی محدود است که فقط با چشم و فقط هنگام ظهور چیزی یا عملی، میسّر میشود و آنها نمیتوانند شاهد همهی اعمال پنهان و آشکار همهی مؤمنین باشند. این موضوع به قدری بدیهی است که هیچ عاقلی عطف پیامبر و مؤمنان را به خدای تعالی در موضوع رؤیت، بهانه نمیکند تا بصیر و شهید بودن خدا و بشر را مشابه بداند! بنابراین نمیتوانیم عمومیّت لفظ «مؤمنین» را نقص کنیم و بگوییم علاوه بر پیامبر فقط سیزده مؤمن ـ که بسیاری از آنها در زمان نزول آیه ولادت نیافته بودند ـ بیننده و شاهد همهی اعمال پیدا و پنهانِ مردم خواهند بود! به جای آنکه بیدلیل، عمومیّت لفظ «مؤمنین» را نقص کرده و آن را به چند تن اختصاص دهیم و آنها را مانند خدا، شاهد و ناظر همهی اعمال آشکار و نهان مؤمنین بشماریم معقولتر آن است که از تفاوت بصیر و شهید بودن خدا با غیرخدا که بر کسی پوشیده نیست، تغافل یا غفلت نکنيم. علاوه بر این میدانیم که خدا از تجسّس و اطّلاع بر گناهان غیر نهی نموده و میفرماید: ﴿وَكَفَىٰ بِرَبِّكَ بِذُنُوبِ عِبَادِهِۦ خَبِيرَۢا بَصِيرٗا ١٧﴾ [الإسراء:17 والفرقان:58] «و کافی است که پروردگارت به گناهان بندگانش آگاه و بیناست». اصولاً همه میدانند دیدن بسیاری از اعمال مردم بر رسول خدا و سایر مؤمنین بلااستثناء حرام است! امام علی نیز در نامهای به یکی از کارگزارانش او را به تقوی إلهی در کارهای پنهانی امر فرمود و جُز خدا را شاهد اعمال مخفی بندگان ندانسته است. در نامهی 26 نهج البلاغه میخوانیم: «أمَرَهُ بِتَقوَى اللهِ في سَرائر أمْرِهِ وَخَفِيّاتِ عَمَلِهِ حَيثُ لا شاهِدَ (شَهِيدَ) غَيرُهُ» «او را به پروا و پرهیزکاری از خدا در امور نهانی و اعمال مخفی و پوشیدهاش فرمان داده، جایی که هیچ شاهد و ناظری غیر از خدا نیست». ایشان در امور پوشیده و پنهانِ مردم، شاهد و حاکم را یکی دانسته و فرموده: «اِتَّقُوا مَعاصِيَ اللهِ فِي الخَلَواتِ فَإنَّ الشّاهِدَ هُوَ الحاكِم» «از ارتکاب گناه و نا فرمانی خدا در خلوتها بپرهیزیدکه شاهد [اعمالتان] همان داور وحاکم است». (نهج البلاغه، کلمات قصار 324). ممکن نیست غیر الله ـ از جمله انسان ـ چه زمانی که در دنیای فانی است و چه زمانی که به عالم باقی منتقل شده یعنی چه در حیات و چه در ممات، در آنِ واحد در دو جا و شاهد و ناظر دو عمل باشد، تا چه رسد به مکانهای بسیار و بیشمار؟! و فقط الله متعال است که متّصف است به صفت «لاي َشغَلُهُ شَأْنٌ عَن شَأْنٍ»، چنانکه امام علی نیز این صفت را مختصّ حقّ تعالی دانسته و لاغیر، و فرموده: «اَللّهُمَّ أنتَ الصّاحِب فِي السَّفَرِ وَأنتَ الخَلِيفَةُ فِي الأهلِ وَلايَجمَعُهُما غَيرُكَ لِأنَّ المُستَخلَفَ لا يَكُونُ مُستَصْحَباً وَالمُستَصْحَبُ لا يَكُونُ مُستَخلَفاً». «پروردگارا، تو در سفر همراه مایی و [در عین حال] تو در خانوادهی [ما که همراهمان نیستند] راهبر و سرپرست ایشانی و جُز تو کسی جمع این دو [صفت] نتواند زیرا کسی که جانشین مسافر [در خانواده] است، همسفر نتواند بود و همسفر راهبر و سرپرست [خانواده] نمیباشد». (نهج البلاغه، خطبهی 46).
آیهی ﴿وَكَذَٰلِكَ جَعَلۡنَٰكُمۡ أُمَّةٗ وَسَطٗا لِّتَكُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَى ٱلنَّاسِ وَيَكُونَ ٱلرَّسُولُ عَلَيۡكُمۡ شَهِيدٗا﴾ [البقرة: ١٤٣] «و بدینگونه شما را امّتی نیکو (یا معتدل و میانه رو) قرار دادیم تا شما بر مردم گواه باشید و پیامبر بر شما گواه باشد». نیز برخلاف ادّعای غُلاة نه بدین معناست که شما مؤمنین شاهد و ناظر همهی طاعات و معاصی مردم حتّی در خفا میباشید و شهادت میدهید و رسول خدا هم نسبت به شما چنین است! در حالیکه اطّلاع و تجسّس از اعمال مردم حرام است! بلکه مقصود این است که شما امّتی نیکو (یا معتدل) بوده و تا زندهاید و از تعالیم پیامبر بهرهمند میشوید باید تعالیم پیامبر را به سایرین برسانید و ناظر و ناصح آحاد جامعهی خود باشید و امر به معروف و نهی از منکر نمایید و در قیامت در مورد کسانی که تعالیم و أوامر و نواهی اسلام را بدیشان اعلام و ابلاغ کردهاید، شهادت میدهید و پیامبر نیز چنین است که تا زنده و مکلّف و در جهان فانی است باید ضمن ابلاغ شریعت اسلام متوجّه اصلاح مردم جامعهی خویش باشد و در قیامت شهادت میدهد که آنچه خدا خواسته به شما اعلام و ابلاغ کرده است نه اینکه در زمان حیات یا پس از رحلت و انتقال به دنیای باقی از کارهای مخفی مردم مطّلع گردد و از اعمال بد مردم غصّه بخورد و دارُ السَّلام برزخ برایش دارُ الهَمّ و الحُزن گردد! خدای متعال نیز سَتّارالعُیوب است نه کَشّاف العُیوب و فقط خدا به أحوال و اعمال آشکار و نهان بندگان، علیم و خبیر و بصیر و شهید است و کسی در این اسم ـ با او شریک نیست . مضافاً بر اینکه موضوع شهادت در این آیه مکرّر شده و هر دو در این آیه به یک معنی است زیرا معطوف و معطوفٌ عَلَیه هر دو بشر هستند و با اینکه روحشان فانی نیست ولی زنده و مردهی ایشان هم یکسان نیست (فاطر: 22). بنابراین شهادت مؤمنین هر طور که باشد شهادت رسول نیز همان گونه است و یک کلمه را بی دلیل و مدرک نمیتوان در یک آیه دو جور معنی کرد. علاوه براین، اگر انبیاء ـ چه در زمان حیات و چه پس از وفات ـ شاهد همهی اعمال مردم میبودند حضرت نوح در زمان حیات نمیفرمود: ﴿..وَمَا عِلۡمِي بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١١٢﴾ [الشعراء: ١١٢] «و من چه دانم که آنان (= پیروانم) چه میکردهاند؟» و حضرت عیسی در قیامت عرض نمیکرد: ﴿وَكُنتُ عَلَيۡهِمۡ شَهِيدٗا مَّا دُمۡتُ فِيهِمۡۖ فَلَمَّا تَوَفَّيۡتَنِي كُنتَ أَنتَ ٱلرَّقِيبَ عَلَيۡهِمۡۚ وَأَنتَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدٌ ١١٧﴾ [المائدة: ١١٧] «تا آن زمان که در میانشان بودم ، بر آنان گواه بودم و هنگامی که مرا وفات دادی تو خود مراقب ایشان بودی و توییکه بر همه چیز شاهد و گواهی». بلکه انبیاء از جمله حضرت عیسی شهادت میدهند که توحید و دین خدا را همان گونه که خداوند بدیشان رسانیده است به مردم ابلاغ کردهاند نه اینکه شاهد یکایک اعمال مردم بودهاند. همچنین خدا به رسول خود فرموده: ﴿وَمَا كُنتَ بِجَانِبِ ٱلۡغَرۡبِيِّ إِذۡ قَضَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَى ٱلۡأَمۡرَ وَمَا كُنتَ مِنَ ٱلشَّٰهِدِينَ ٤٤﴾ [القصص: ٤٤] «و هنگامیکه فرمان [نبوّت] را به موسی دادیم تو در جانب غربی [طور] نبوده و از شاهدان و حاضران نبودی». معلوم میشود شاهد بودن پیامبر غیر از شاهد بودن الله متعال است. همچنین میدانیم که نصاری پس از حضرت مسیح و حضرت مریم آن دو را «إله» گرفتند (المائدة: 116) و روز قیامت آنها نسبت به این کار منحرفین، اظهار بیاطّلاعی میکنند و این کار، خود دلیل است بر اینکه اعمال عباد به انبیاء ارائه نمیشود.
خدا فرموده: ﴿هُوَ ٱللَّهُ ٱلَّذِي لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ عَٰلِمُ ٱلۡغَيۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِۖ هُوَ ٱلرَّحۡمَٰنُ ٱلرَّحِيمُ ٢٢﴾ [الحشر: ٢٢] «اوست خداوندی که هیچ معبودی جُز او [به حقّ] نیست دانای نهان و آشکار است و اوست بخشاینده و مهربان». و نیز فرموده: ﴿أَوَ لَمۡ يَكۡفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُۥ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدٌ ٥٣﴾ [فصلت: ٥٣] «آیا بسنده نیست که پروردگارت بر هر چیز [پیدا و پنهان] گواه و شاهد است». و فرموده: ﴿عَٰلِمِ ٱلۡغَيۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ فَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ ٩٢﴾ [المؤمنون: ٩٢] «دانای نهان و آشکار و والا و برتر است از آنچه با وی شریک میدانند». و..... بنابراین نباید غیر الله را نیز شاهد کارهای مخفی مردم دانست! باید بدانیم انبیاء در زمان حیات دنیوی از اعمال پنهان مردم مطلّع نبودند، چنانکه قرآن به رسول خود فرموده: ﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يُعۡجِبُكَ قَوۡلُهُۥ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَيُشۡهِدُ ٱللَّهَ عَلَىٰ مَا فِي قَلۡبِهِۦ وَهُوَ أَلَدُّ ٱلۡخِصَامِ ٢٠٤ وَإِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِي ٱلۡأَرۡضِ لِيُفۡسِدَ فِيهَا وَيُهۡلِكَ ٱلۡحَرۡثَ وَٱلنَّسۡلَۚ وَٱللَّهُ لَا يُحِبُّ ٱلۡفَسَادَ ٢٠٥﴾ [البقرة: ٢٠٤، ٢٠٥] «و کسی از مردم هست که در زندگانی این دنیا گفتارش را میپسندی و بر آنچه در دل دارد خدا را شاهد میگیرد [که نیّتی نیکو دارد] و حال آنکه [خدا میداند] او لجوجترین دشمن است و چون از نزد تو بازگردد (و یا سرپرست کاری شود) در فساد زمین میکوشد و کِشت و نسل را تباه و نابود سازد و خداوند فساد و تباهکاری را دوست نمیدارد». در حالیکه اگر اعمال مفسدهخیزِ چنین کسانی بر پیامبرJ عرضه میگردید، قطعاً قول بلاعملِ آنها را نمیپسندید. بنابراین شهادت انبیاء منحصر به حیات دنیوی ایشان و افراد معاصر خودشان است و در زمان حیات دنیوی نیز از احوال و اعمال مخفی مردم مطّلع نبودهاند. [الشُعراء:122] و پس از حیاتِ دنیوی و انتقال به دیار باقی با جهان ما ارتباط ندارند. [المائدة:117] و روز قیامت برخی از مدعوین ( خوانده شدگان ) غیر خدا که انبیاء سابقین نیز از آن جملهاند ، به خوانندگان خود میگویند خدا برای شهادت میان ما و شما کافی است، ما از خواندن شما و توجهات و اعمالی که برای یا در حق ما انجام دادید کاملا بیخبر بودیم [یونس:29]. قرآن به رسول خود نیز فرموده: ﴿وَإِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعۡضَ ٱلَّذِي نَعِدُهُمۡ أَوۡ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيۡنَا مَرۡجِعُهُمۡ ثُمَّ ٱللَّهُ شَهِيدٌ عَلَىٰ مَا يَفۡعَلُونَ ٤٦﴾ [يونس: ٤٦] «و اگر برخی از آنچه که بدیشان [از عذاب] وعده میدهیم به تو [در حیات دنیوی] ارائه نماییم یا تورا [پیش از نزول عذاب] وفات دهیم، به هرحال بازگشتشان به سوی ماست، آنگاه خداوند است که برآنچه انجام میدهند شاهد و گواه است». که معلوم میشود اعمال عباد به انبیاء عرضه نمیشود و آنها شاهد اعمال همهی پیروان و معاصرین خود نیستند . نکته بعد اینکه ، شهادت انبیاء در زمینهی اصول دین و ابلاغ احکام شریعت به معاصرین خویش است نه همهی اعمال مردم. خدایی که فرموده همهی پیامبران را در قیامت گرد میآوریم و از ایشان میپرسیم مردم چگونه دعوت شما را اجابت کردند و انبیاء گویند ما را بدان علمی نیست و فقط تو ای خدا دانندهی غیب هستی [المائدة:109] و نیز فرموده قطعاً از آنها سؤال میکنیم [الأعراف: 6] به عنوان نمونه بیان فرموده که از حضرت عیسی میپرسیم: آیا تو به مردم گفتی که غیر از خدا مرا و مادرم را نیز دو معبود بگیرید؟! عیسی عرض میکند: منزّهی تو، مرا نرسد که چیزی بگویم که حقّ نیست، تو خود درون و باطن مرا میدانی امّا من آنچه در ذات مقدّس توست نمیدانم، همانا تویی که دانای غیبهایی. من جُز آنچه به من امر فرمودی که خداوند را که پروردگار من و پروردگار شماست، عبادت کنید؛ نگفتهام و تا زمانی که در میانشان بودم بر آنان گواه بودم و هنگامیکه مرا وفات دادی تو خود ناظر و نگاهبان ایشان بودهای و تو بر هر چیز گواهی. [المائدة:116و117]. حواریّون و پیروان و اصحاب ایشان نیز که تعالیم دین إلهی را مستقیماً و بیواسطه از ایشان دریافت کردهاند و وظیفهی انتقال آن به سایرین را داشتهاند بر صدق معجـزات ایشان و تعالیمش برای دیگران در دنیا و آخرت شهادت میدهند که هم تعلیمات ایشان را دریافت کردیم و هم شاهد معجزات ایشان ـ از جمله نزول مائدهی آسمانی ـ بودهایم. [آلعمران:53 و المائدة:113] چنانکه علمای یهود که عالم به تورات بودهاند و وظیفهی اعلام و ابلاغ آن را به سایرین داشتهاند نیز از زمرهی شهود محسوب میشوند [المائدة:44). و نیز گروهی از کشیشان متواضع که اسلام میآورند نیز در عداد شهود میباشند [المائده:83]. بنابراین، شاهد بودن مختصّ عدهای محدود و معدود ـ مثلاً چهارده نفرـ نیست.