تو شجاعت و وفا تو اولی ،اولی نمیدونم پسر کدوم یلی شیر مادر حلالته این همه نشونه داری از علی غضب نگات چه دشمن شکنه ابرو هات تیغه و شمشیر میزنه آبی عبدالله بهت میگه داداش حلقه چشم تو محراب منه بچه شیری و قیامت میکنی مهربونی و محبت میکنی شکر و قند میریزه از لب تو وقتی با رقیه صحبت میکنی.