چقدر الآن توی این شرایط روحی و پروسه مهاجرت، نیاز داشتم به شنیدن این اپیزود. و ای کاش میتونستم با کلمات توضیح بدم که اپیزود هاتون چه موضوع محور و چه آزاد، چقدر تاثیر مثبت و زیادی واسه من به شخصه داشته....
بینهایت ازتون متشکرم بهترین موضوع در بهترین زمان بود برای من ، به وضع عجیبی درگیر هستم با این صدا خیلی خوشحالم که قراره درباره این موضوع صحبت بشه❤️🫂 دم همتون گرم ❤️🫂
خودکست واقعا جزو پادکستای مورد علاقه منه آنقدر جو صمیمی و خوبی دارین که حس میکنم کنارتون نشستم و دارم به حرفاتون گوش میکنم دمتون گرممم که آنقدر خفنید و وایب خوبی دارین❤❤
این موردهای که تو این اپیزود بهش کردین خودم بشدت درگیرش بودم و جدیدا دارم سعی می کتم که بهتر باشم ولی بعضی وقتا ربطی نداره که آدم این موردا رو میدونه یا نه، امکانش هست باز آدم درگیرش بشه مثلا برای یه دکتر روانشناس، این امکان وجود داره خودش افسرده بشه یعنی تو اون زمان نمی تونه توانایی هاشو فعل کنه در مجموع چیزی که من تجربه کردم، ریشه همه‌ی این موضوعات میرسه به خودشناسی وقتی از دورن به یه باور استانداری می‌رسیم، استانداری که خودمون تعیین کردیم نه محیط و دیگران این باعث میشه که حرف بقیه، غیاس یا حتی اون سرزنش دورنی خودمون به حداقل برسه یا صفر بشه اول از همه خودشناسی، بدونیم کی هستیم، چیکار می خوایم بکنیم، دلیلش چیه و.... این صحنه ی مسابقه که عقب موندیم یا هر چی رو باید بزاریم کنار باید کار خودمون رو انجام بدیم خلاصه دمتون گرم عالی بود.....👏💛🍻
دوستان تورو خدا یکم انرژی داشته باشید خسته شدم واقعا وسطش بعد شما تازه وسط ویدیو شروع میکنید راجب بحث اصلیتون صحبت کردن من اومدم راجب صدای دورن بشنوم نه این که یکی قلنج گردن و میشکونه درسته یا نه !!! اینا اصلا هِیت نبود فقط انتقاده لطفا یکم سفت تر صحبت کنید ممنون ♥️ به جز ایمان همه شل حرف میزنن انگار حوصله ندارن و خوابشون میاد
من دوروزه که خواهرم تصادف کرده و دسترسی ندارم که کنارش باشم و تنهام و تو این دوروز با صدای درونم دیوونه شدم و اومدم سراغ گوشیم که دنبال یک اپیزود قدیمی که دیدم و شنیدم بگردم و دیدم این اپیزود رو دادین نمیدونم چرا بااین اپیزود گریه کردم صحبت کردم و اروم شدم ممنونم ازت کارون و همگی بچه ها من تاحالا نه دیدمتون نه هم صحبت شدم اما بارها تو اپیزودها باهاتون حرف زدم ممنونم ازتون ♡
من دقیقا مورد مشابه کارون رو داشتم وقتی به شرکتی که توش کار میکنم جوین شدم فکر میکردم نه بابا اینهمه آدم بهتر هستن که بتونن جای من باشن و خیلی راحت جایگزین پذیرم باتوجه به اینکه خودآموز رفته بودم سراغ برنامه نویسی و ترم دو دانشگاه بودم و این افکار باعث شده بود حتی تعریف های همکارام یا منیجرامو بذارم سر لطفی که دارن اما یکم که گذشت تصمیم گرفتم به جای اینکه به این فکر کنم که من مناسب نیستم سعی کنم تمام تلاشمو بکنم برای بهتر شدن و خب این خیلی کمک کننده بود برام چون از یه جایی به بعد بدون اینکه خودم حواسم باشه پیشرفت کرده بودم و الان وقتی بهم میگن که بهم اعتماد دارن و میدونن از پس فلان پروژه بر میام میدونم که قرار نیست ناامیدشون کنم.
متاسفانه خشت اول در کشور ما بد گذاشته شده، البته الان داره کم کم میره به سمت ارزش گزاری ذاتی و وجودی ولی خب تغییر این سبک ارتباط با خود زمان بر و نیاز به انگیزه و تلاش داره
این روزها خیلی دارم درباره این موضوع میخونم ، ما باید دست از بی رحمی با خودمون برداریم، خیلی وقت‌ها اون لحن بدی که ما با خودمون داریم یا قضاوت های بی موردی که درباره خودمون داریم اگه شخص دیگه ای این کار هارو باهامون بکنه سالها یا برای همیشه کنارش می‌گذاریم و ازش ناراحت میشیم، حالا چرا برای برخورد خودمون با خودمون لمس شدیم جای فکر و پیگیری داره موفق و شاد باشید دوستان خوبم💚
خیلی جالبه که بعضی چیزا تو یک زمان درست و وقتی بهشون نیاز داری برات اتفاق میفتن. درست زمانی این اپيزود رو دیدم که صدای درونم بهم میگفت تو شکست خوردی و دیگه کاری از دستت برنمیاد. در حالی که یادم اومد من توانمندتر از این حرفام و همیشه فرصت هست که نتیجه رو تغییر داد. ممنون از انتخاب موضوع عالیتون. بی صبرانه منتظر قسمت جدیدم
یه نقد هم داشته باشم به سیما کادربندی درست نبود، دوربین ایمان و فرزاد بهشون نزدیک تر بود تا دوربین کارون و فرهاد. و این باعث میشه سایز کادر ها متفاوت باشه، یکم بیننده رو اذیت میکنه. یه ایرادم به صدا بگیرم اینه که این humming voice رو تو رو خدا برطرف کنین. با هدفون گوش بدی بعد نیم ساعت گوش درد میگیری. البته پادکست مورد علاقه من و کارون (پرگار) هم اینو داره😂
این هفته داشتم با مشاورم درباره ی همین موضوع صحبت میکردم چون الان دقیقا تو اون موقعیتیم که فرهاد درباره ی سال آخر دانشگاهش تعریف کرد،ناامید از خودم و تواناییام،گیر افتاده تو سلول درس و اضطراب.طبیعتاً کساییم که با یه سری اختلالات روانی مثل افسردگی درگیرن این افکار تو سرشون بیشتر و مخرب تره و بیشتر شکستاشونو جزوی از شخصیت خودشون میبینن😢
جالبه امروز که اپیزود اومد صبر کردم شب که رسیدم خونه گوش بدم و تا یک ساعت قبلش خیلی اساسی و وحشیانه negative self talk داشتم به قول کارون و این اپیزود خیلی آرومم کرد واقعا👌👌مرسی بابت این جمع صمیمی و گرمی که دارید و با این پادکست ی ارتباط مجازی تشکیل میدید با مخاطب هاتون
اول از همه خواستم بگم که چقدر دلم برای لحظه هایی که دارم اپیزود رو گوش میدم و با محتوای گفت و گوی شما حس همذات پنداری می کنم تنگ شده بود. دوم اینکه چند وقت پیش توی یه پادکستی شنیدم که خانمه می گفت روی این صدای درونتون که همش داره شما رو تحقیر می کنه یه اسم بذارید و هر وقت حرف بی خود زد بهش بگید Shut up ، مثلا بگید Shut up Mike😅 سوم اینکه ممنون از آقا فرزاد که آخر اپیزود زن زندگی آزادی رو گفتن. دم همه شما گرم. عشقید❤
کل نظرم به ویدئو اول فان بود با خاطراتتون خندیدم کلی فرزاد فرهاد ایمان و کارون همتون به درست ترین و دلنشین ترین حالت این اپیزود رو جلو بردین . راجب صدای درون گفته های کارون برام خیلی جالب بودن و همینطور تا حدودی التیام بخش بود. از اینکه دائما فکر کنم فقطط منم که نمیدونم چه چیزی توی زندگیم میخوام وا باقی افکار منفی مقصر100در100ش من نیستم ارامش بخش بود . امیدوارم همیشه اینو یادم بمونه و مقطعی نباشه...... من فاطمم از شنونده ها و بیننده های قدیمی خودکست ولی برای اولین بار کامنت گذاشتم🐞🐞
اون داستانی که فرزاد در مورد آرایشگر گفت هم ی فیلم هست در موردش و هم یک داستان داستانش توسط هرناندو تلز (نویسنده اهل کلمبیا)نوشته شده که بر اساس واقعیت های دیکتاتوری کشورش هست، این داستانش در مورد ارایشگریه که در حال اصلاح ی فرمانده نظامیه که چن تا از دوستاشو کشته بوده و نمیدونه اینو با تیغ بکشه یا نه ، که تصمیم میگیره فقط اصلاحش کنه...
واقعا اپیزود جالبی بود باعث شد کلی فکرکنم درباره ی صدای درونم و متوجه شدم که واقعا صدای درون بی رحمی دارم و هرکاری میکنم هیچوقت راضی نیست- و بعضی موقعا به درجه ای میرسم که شات‌دونش میکنم و مثل این میمونه که با خودم قهر باشم
