جزاک الله خیرا وبارک الله فیک در حفظ وامان الهی باشید مولانا صاحب گرامی با جمله علما ودعوتگران حقاتی ورباتی ،چشم بد خواهان تان کور باد . ❤ فداک ابی وامی یا رسول الله ❤ 💚فدیتک یا رسول الله قلبی💚 💜حبیب القلوب محمد رسول الله 💜 💛صلی الله علیه وسلم💛
چیزی که در آن شک نیست: آل ابراهیم ع و آل محمد ص است آل ابراهیم ع پیامبر شد,و آل محمد ص وصی پیامبر شد, که با آن اکملت لکم دینکم شد. ؛؛؛ منابع چنین تذکر داده, شما خود هم تحقیق کنید : حدیث ثقلین در کتب بسیاری از علمای عامه وارد شده که به برخی از آنها اشاره میکنیم: 1. در سنن ترمذی وارد شده که پیامبر فرمود: "انی تارک فیکم ما ان تمسکتم به لن تضلوا بعدی، احدهما اعظم من الاخر، کتاب الله حبل ممدود من السماء الی الارض و عترتی اهل بیتی، و لن یفترقا حتی یردا علی الحوض فانظروا کیف تخلفونی فیهما".( سنن ترمذی، ج 12، ص 258(2. در مسند احمد است که پیامبر فرمود: "من بعد از خود، دو خلیفه نزد شما به جا میگذارم: یکی، کتاب خدا و دیگری، اهل بیتم و این دو از هم جدا نمیشوند تا بر سر حوض بر من وارد شوند".( مسند احمد بن حنبل، ج 44، ص 134( 3. طبرانی از زید بن ارقم نقل میکند: هنگامی که رسول خدا از حجه یالوداع بازمیگشت و به غدیر خم رسید، در آنجا خطبهای ایراد فرمود که در ضمن آن، چنین گفت: "مثل اینکه از جانب خدا دعوت شده و باید اجابت کنم، پس در میان شما دو چیز گران بها و سنگین به جا میگذارم که یکی از دیگری بزرگتر است: کتاب خدا و اهل بیتم. پس بنگرید که چگونه آنها را رعایت میکنید. آن دو از یکدیگر جدا نمیشوند تا بر سر حوض مرا ملاقات کنند". سپس فرمود: "خدا، مولای من است و من، ولی هر مؤمنی هستم". آنگاه دست علی (ع) را گرفت و فرمود: "من کنت مولاه، فهذا علی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه". آنگاه زید میگوید: کسی در غدیر نبود مگر آنکه آنچه را که من میگویم، شنید و با چشمان خود دید.( المعجم الکبیر، طبرانی، ج 5، ص 89 .( 4. حاکم نیشابوری در مستدرک نقل میکند که رسول خدا فرمود: "ایها الناس انی تارک فیکم امرین لن تضلوا ان اتبعتموها، هما کتاب الله و اهل بیتی عترتی".( المستدرک، حاکم نیشابوری، ج 3، ص 109 .( 5. ابن حجر در صواعق المحرقه ی نقل میکند که پیامبر در مرض وفاتش فرمود: "ایها الناس یوشک ان اقبض قبضاً سریعاً فینطلق بی و قد قدمت الیکم القول معذره ی الیکم، الا انی مخلف فیکم کتاب ربّی عزوجل و عترتی اهل بیتی ـ ثم اخذ بید علی فرفعها فقال: ـ هذا علی مع القرآن و القرآن مع علی، لا یفترقان حتی یردا علیّ الحوض فسألوهما ما فیهما".( صواعق المحرقه، ابن حجر مکی، ص 75 .( 6. مسلم در صحیح خود از یزید بن حیان روایت نموده که گفت: من و حصین بن سیره و عمر بن مسلم، نزد زید بن ارقم رفته و پس از پارهای از سخنان، زید بن ارقم گفت: رسول خدا بین مکه و مدینه، در محلی به نام غدیر خم برخاست و پس از حمد و ثنای الهی و پند و اندرز مردم فرمود: "اما بعد الا ایها الناس فانما انا بشر یوشک ان یأتی رسول ربی فاجیب و انی تارک فیکم الثقلین اولهما کتاب الله فیه الهدی و النور فخذوا بکتاب الله و استمسکوا به. ـ فحث علی کتاب الله و رغب فیه، ثم قال: ـ و اهل بیتی اذکرکم الله فی اهل بیتی، اذکرکم الله فی اهل بیتی، اذکرکم الله فی اهل بیتی...؛( صحیح مسلم، ج 2، ص 44 .) ای مردم! بهزودی رسول پروردگار (عزرائیل) به سوی من آمده و باید اجابت کنم. در میان شما دو بار سنگین به امانت میگذارم: یکی، کتاب خدا که در آن هدایت و نور است، کتاب خدا را بگیرید". پیامبر به قرآن سفارش و ترغیب کرد. سپس فرمود: "و اهل بیتم، خدا را به یاد داشته باشید در مورد اهل بیتم". و آن را سه بار فرمود... 7. متقی هندی در کنزالعمال از رسول خدا روایت میکند: "فانظروا کیف تخلفونی فی الثقلین.قیل: و ما الثقلان یا رسول الله؟ قال: الاکبر کتاب الله سبب طرفه بید الله و طرفه بأیدیکم فتمسکوا به لن تزلوا و لا تضلوا و الاصغر عترتی و انهما لن یتفرقا حتی یردا علیّ الحوض؛( کنزالعمال، متقی هندی، ج 1، ص 47 .) بنگرید چگونه ثقلین را رعایت میکنید. گفته شد : ثقلان کداماند ای رسول خدا؟ فرمود: ثقل اکبر، کتاب خداست که یک طرف آن به دست خدا و طرف دیگرش به دست شماست. به آن تمسک جویید تا نه پایتان بلرزد و نه گمراه شوید. و ثقل اصغر، عترتم هستند. این دو از هم جدا نمیشوند تا در حوض بر من وارد شوند". 8. این حدیث با عباراتی شبیه به هم در بسیاری از منابع اهل سنت وارد شده است، از جمله: تفسیر ثعلبی، ج8، ص40؛ تفسیر بغوی، ج4، ص125؛ تفسیر رازی، ج8، ص173؛ تفسیر ابن کثیر، ج4،ص122؛ الدر المنثور جلال الدین سیوطی، ج2،ص60؛ تفسیر آلوسی، ج4،ص18؛ الکامل ابن عدی، ج6، ص67؛ تاریخ مدینه دمشق ابن عساکر، ج42، ص216؛ اسد الغابه ابن اثیر، ج2، ص12؛ سیر اعلام النبلا، ذهبی، ج9، ص365؛ سبل الهدی و الرشاد صالحی شامی، ج11،ص444؛ مجمع الزوائد، هیثمی، ج9، ص163.
------- Please help For Tajikistan in the economy and the factory. And help with military equipment. And the reactive plane. Fighter. Tank and without pilot drone. For the Tajik army. And for 20 twenty million Tajiks living in Afghanistan. 800 eight hundreds of years are occupied by the Mongols (Changiz Khan) and the Taliban (Pashtuns) attacked the Tajik lands. And they killed and kill the Tajik people. And they captured and capture the Tajik lands. The whole Middle Asian land was Tajik (Persian) tribes. In Central Asia, people lived with blue eyes and yellow (golden) hair and white skin. And they were Tajik (Persian) tribes. ------------------ ---------------- This is a photo from Tajikistan. Tajikistan takes first places in the world in attractiveness in tourism. Rest. And traveling, ten reasons to come to Tajikistan is a tourist country. These are mysterious and amazing rivers. Fields. The mountains . 93 % of the country of the mountain . 200 waste Sewing Medical Mineral Water. . Seventy of them hot water. And more than five hundred lakes and single waterfalls and historical monuments and beautiful nature of Tajikistan . -------- ----- ---------------- این عکس از تاجیکستان است . تاجیکستان برای توریزم . گردشگری . سیاحت . تفریح .و استراحت جای اول را در جهان از نگاه دلچسپی و حیرت أوری و زیبایی دارد . ده دلایل که تاجیکستان یک کشور گردشگری است . رودخانه ها . دشت ها .دره ها . کوه ها .دریا ها . مرموز و اسرار آمیز و آثار تاریخی و بناهای تاریخی و طبیعت زیبا تاجیکستان . نود و سه ٪ مملکت را کوه ها تشکیل می دهد . دو صد چشمه های آب معدنی دارد . که هفتاد دانه آن آب گرم می باشد . و بیشتر از پنج صد عدد بحیره ها ( دریاچه ) دارد .فواره ها و آبشار های فراوان دارد . تمامی اروپایی ها و امریکایی ها برای توریزم و گردشگری به تاجیکستان بیاید ------------------------- لطفآ هر مملکت که می تواند . برای اقتصاد تاجیکستان و برای ارتش تاجیکستان . و برای ۲۰ بیست میلیون تاجیک های که در افغانستان زندگی می کنند . کمک تجهیزات نظامی . هواپیما های جت . تانک . و پهباد های بدون سرنشین کمک کنید .در طول ۸۰۰ هشت صد سال می شود که اشغالگران منگولیا ( چنگیز خان ) و طالبان ( پشتون ها ) زمین های تاجیک ها را اشغال کردن و اشغال می کنند . و مردم تاجیک را قتل می کنند . تمامی آسیایی میانه خاک تاجیک ها بود . در آسیای میانه مردم های زندگی می کردن که دارای چشم های آبی و مو های زرد ( طلایی ) و پوست سفید بودن . و از اقوام تاجیک بودن . facebook.com/tajiksworld
چرا این حقایق را درک کرده و دفاع نمیکنی؟؟؟؟؟؟؟؟ بسم الله الرحمن الرحیم* مرسلات, ٥٠ ( و اگر آنها به این قرآن ایمان نمی آورند ) پس به کدام سخن بعد از آن ایمان می آورند؟! سوره احزاب آیه 36 : و سزاوار نباشد برای هیچ مرد موءمن و زن موءمنه ای که اختیار کند حکم دیگری هرگاه حکم کند خدا و رسول خدا کاری را برای او بلکه باید مطیع و فرمانبردار باشد و چون و چرا نکند. سوره آل عمران آیه 32 : قُلْ أَطيعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْکافِرينَ32 بگو به مردم اطاعت کنید خدا و رسول خدا را, (قل اطیعوا الله و الرسول ):(بگو از خدا و رسول اطاعت کنید)پیروی از خدا و رسول همان پیمودن صراط مستقیم است که صراط خداست،(فان تولوافان الله لا یحب الکافرین ):(پس اگر روی گرداندید،پس همانا خداوند کافران رادوست نمی دارد)این جمله دلالت بر کفر شخص روی گردان از خدا و رسول می نماید. سوره نساء آیه 80 : هرکس اطاعت کند از رسولخدا قطعا اطاعت کرده است از خدا. این حدیث در 7 جای کتاب صحیح بخاری و 3 جای صحیح مسلم آمده است مخالفت با رسول الله ص عین مخالفت با الله ج است {مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ ۖ}:- 5669- صحیح بخاری ج7 ص120 المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، المحقق: محمد زهیر بن ناصر الناصر، الناشر: دار طوق النجاة (مصورة عن السلطانیة بإضافة ترقیم ترقیم محمد فؤاد عبد الباقی)، الطبعة: الأولى، 1422هـ، عدد الأجزاء: 9. « هنگامى که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در آستانه رحلت از دنیا، قرار گرفت و اطراف حضرت گروهی از جمله عمر بن خطاب در خانه آن حضرت حاضر شده بودند ، فرمود: قلم و کاغذى بیاورید تا چیزی براى شما بنویسم که به برکت آن، هرگز گمراه نشوید. عمر گفت: بیمارى بر پیامبر(صلی الله علیه وآله) غلبه کرده (و العیاذ باللّه هذیان مى گوید) و ما قرآن را داریم و براى ما کافى است. در میان حاضران غوغا و اختلاف افتاد؛ بعضى مى گفتند: بیاورید تا حضرت بنویسد و هرگز گمراه نشوید. و بعضى سخن عمر را مى گفتند، هنگامى که سر و صدا و غوغا در حضور آن حضرت و اختلاف زیاد شد، فرمودند : برخیزید و از نزد من بروید. عبیدالله گفت : ابن عباس بعد از این قضیه بارها می گفت: مصیبت و تمام مصیبت این است که نگذاشتند پیامبر چیزی را که می خواست برای آنها بنویسد تا اختلاف نکنند و گمراه نشوند...."