شاه شطرنج یادمه میگفتی :نکشیدی نمیدونی تنها چی کشیدم فهمیدم جلو خیانت رو نمیشه گرفت باید این جوری برات بگم چرا هم تنهایی کشیدم هم تو تنهایی محکم خودمو بغل کردم بیصدا شکستم اشک ریختم رو دفتر شعرام شاید این ما بین تنها کسی که حالش شبیه من بود تنها و تنها تو بودی آره یه پادشاه یه شاه شطرنج به اسم مهراب کوچیکت تارا #tarahdr 🙂🖤