سهیلا جان سلام آبجی! منم همینطور، خیلی دلم تنگه، پونزده ساله پیش واسه آخرین بار رفتم ایران و دیگه نتونستم یعنی نذاشتن چون واسم خروج برای آخرین بار زدن یعنی برو گمشو از مملکتت بیرون. آره آبجی از این همه دربدری تو قلب من قیامته!😔
وقتی دلت عجیب شکسته باشه،، بعد ازاینکه دست پر از محبتت را با عسل ، قطع کنند ….و به هر دلیلی به هیچ کس میتونی دلیلشو بگی ، این آهنگ مثل یک قرص آرامش بخش ، اشک هایت را مثل بران بهاری سرازیر میکند و حس آرام تری مثل من میگیری ❤❤❤❤🙏🙏🙏
با عرض درود و سپاس خدمت شما دوستان عزیز و نازنین و از همه مهمتر آقای معین، شعر این آهنگ از جناب آقای فروغی بسطامی هست که اصالتا از روستای ابرسج شاهرود استان سمنان هستن ایشان
بهترین دوران جوانیه واسه هر شخصی...منم اون دوران طلایی رو با این آهنگ بسرکردم.وعاشقانه زندگیمو طی کردم وبارها عاشق شدم..البته عشق بی فرجام...حالا که پیر شدم.با خود که خلوت میکنم می بینم بسرعت باد وبرق گذشت اون همه خوشی که در جوانی داشتیم.افسوس که نتونستیم بنحو احسن ازش استفاده کنیم.وانگشت پشیمانی خود را بارها گزیده ام...البته بازم خدا رو شاکرم که در آن دوران زیسته ام...اکنون هیچ خوشی نمونده...هیچ امیدی نمونده....هیچ کاری نمونده...هیچ تفریح وشادابی نمونده...هیچ ازدواجی نمونده...و متاسفانه هر کس که ازدواج میکند در مدت کمی مجبور به جدایی میشود.بدلیل خیانت زوجی...و نداشتن منبع در آمد...وهزار مشکل دیگر...تنها خواسته ام از باریتعالی اینکه که بهمه صبوری بده تا بتونیم با این شرایط سخت کنار بیابیم.خدا عاقبت بخیرمون کنه.هیچ چیزی جای خودش نمونده...همه چیز شده کار...کار...کار...همه یه جورایی با خودشون درگیرن.خدایا خودت مرهمتی بکن
یه پسر عمویی داشت بابام اسمش محمد بود . پسرش نادر این شعر و میخوند . نادر کمی ساده بود . نمیدونم کجاست . گفتن توی تیمارستانه. دلم برای مادرش تنگ شده . دلم برای پدرم پدرم تنگ شده . ما قلعه های زیادی توی همدان و بهبهان داریم . اونها ارتش داشتند .
من یکی از حسرتهای زندگیم اینه عید ۹۷تو تفلیس ۹فروردین معین کنسرت داشت وما هفتم باید برگشتیم چون همسفرهام قبول نکردن دوروز اضافی بمونیم الان هم همیشه حسرتش رو میخورم چون فکر نمیکنم دیگه برام برام موقعیتی پیش بیاد
من بیش از خواننده، ارج رو میدم به آهنگسازهای طراز اول ایران در زمان شاه. این آهنگ ساخته شادروان محمد حیدری هست. از ایشون کارهایی جاودان برای خوانندگان متعدد مثل هایده، معین، داریوش، حمیرا ومهستی به یادگار مونده. من میخوام یک گام فراتر برم و بگم اصولا این خوانندگان هر چند استاد در کار خواندن، اما بدون این آهنگ سازها به هیچ وجه اینطور معروف نمیشدند، کما اینکه در ایران فعلی خواننده خوش صدا کم نیست اما قحطی آهنگ ساز کار بلد هست و همینه که اکثریت قریب به اتفاق ترانه های جدید غیر قابل تحمل هستند.
سلام من فقط ميدونم كه تمام عمر زنكيم با تلخي وبدبختي كذشت وهيجوقت شيريني زندكي رو حس نكردم جون به هر طرف نكاه كردم مي ديدم به بن بست مي رسيدم تنها. جيزي كه از اين زندكي لعنتي جز بدبختي جيزي نسيبم نشد وهمش تلخ تلخ تلخ بود وكل شعر معين عزيز وكرامي تما حاصل عمر منه كه به تباهي كشيده شد ببخشيد كه اين همه حرف زدم واقعا دلم بره به بزرك واري خودتون ببخشيد ممنون وسباسكذارم
یادش بخیر سال ۶۷ عشقم رفته بود قبرس و من فکر میکردم دیگه برنمیکرده. با سه تا از دوستان و یه پنج لیتری عرق سگی که خودم درست کرده بودم، رفتیم روخونه جاجرود، اون موقع هنوز اونجا بیابون بود. دم رودخونه تا صبح خوردیم و مست کردیم و شعر خوندیم. یادش بخیر ، با اینکه دلم گرفته بود ولی خوش گذشت.
دلم گرفت از آسمون هم از زمین، هم از زمون تو زندگیم چقدر غمه دلم گرفته از همه ای روزگار لعنتی تلخه بهت هر چی بگم من به زمین و آسمون دست رفاقت نمی دم امشب از اون شباست که من دوباره دیوونه بشم تو مستی و بیخبری اسیر میخونه بشم امشب از او شباست که من دلم می خواد داد بزنم تو شهر این غریبه ها دردمو فریاد بزنم دلم گرفت از آسمون هم از زمین، هم از زمون تو زندگیم چقدر غمه دلم گرفته از همه ای روزگار لعنتی تلخه بهت هر چی بگم من به زمین و آسمون دست رفاقت نمی دم از این همه دربه دری تو قلب من قیامته چه فایده داره زندگی این انتهای طاقته از این همه در به دری دلم رسیده جون من به داد من نمی رسه خدای آسمون من دلم گرفت از آسمون هم از زمین، هم از زمون تو زندگیم چقدر غمه دلم گرفته از همه ای روزگار لعنتی تلخه بهت هر چی بگم من به زمین و آسمون دست رفاقت نمی دم دلم گرفت از آسمون هم از زمین، هم از زمون تو زندگیم چقدر غمه دلم گرفته از همه ای روزگار لعنتی تلخه بهت هر چی بگم من به زمین و آسمون دست رفاقت نمی دم دلم گرفت از آسمون هم از زمین، هم از زمون تو زندگیم چقدر غمه دلم گرفته از همه ای روزگار لعنتی
