همیشه همیشه امیدم بوده ای و امیدم هستی و امیدم خواهی بود.بروم کجا اگر تو دیگر جواب دعاهایم را ندهی،اگر گهگاهی دلم از دلت جدا میشود نه به خاطر این است که دورم خدا می داند که تو و مهر تو از رگ گردن به نسرینت نزدیک تر هستی. نسرین.
سرتاسر ِ خیال من، هزار تا باغ دلگشاست/ هزار تا عشق دم بخت، منتظر ِ یه پاگشاست/ تو سرسراش یه مثنوی، راز و نیاز معنوی/ پس تو کجایی ابدی؟ کجای این تیرهشبی؟/ سرتاسر خیال من، نقاشیهای کاشیهاش، سبز میشن و ناز میکنن، مستها شبها تو کوچههاش، هوای آواز میکنن / شمایل جمال تو، قلبمو روشن میکنه/ نمیدونی که عشق تو چه کاری با من میکنه
سرتاسر خیال من نقاشیای کاشیاش سبز میشن و ناز میکنن مستا شبا تو کوچه هاش هوای آواز میکنن هوا هر وقت که بارونیست تو فکر من چراغونیست پرم از خاطرات تو همونایی که می دونی مگه یادم میره یک دم تا هر وقتی که من زنده م تو بانی یه مشت شعری هم الان هم در آینده م دلم می خواد بیام پیشت بذارم سر روی دوشت بگم می میرم از عشقت برم گم شم تو آغوشت من و تو زیر بارون بود به جون هم قسم خوردیم تو چشم هم نگاه کردیم نگاه کردیم از عشق مردیم
سرتاسر خیال من نقاشیای کاشیاش سبز میشن و ناز میکنن مستا شبا تو کوچه هاش هوای آواز میکنن هوا هر وقت که بارونیست تو فکر من چراغونیست پرم از خاطرات تو همونایی که می دونی مگه یادم میره یک دم تا هر وقتی که من زنده م تو بانی یه مشت شعری هم الان هم در آینده م دلم می خواد بیام پیشت بذارم سر روی دوشت بگم می میرم از عشقت برم گم شم تو آغوشت من و تو زیر بارون بود به جون هم قسم خوردیم تو چشم هم نگاه کردیم نگاه کردیم از عشق مردیم سرتاسر خیال من هزار تا باغ دلگشاست هزار تا عشق دم بخت منتظر یه پاگشاست تو سرسراش یه مثنوی راز و نیاز معنوی پس تو کجایی ابدی ؟ کجای این تیره شبی ؟ رو آیه های بارونی نوشتم بسته به تو جونم و سرنوشتم تو مظهر تحملی تو ماهی عشق منی برام تو تکیه گاهی سرتاسر خیال من نقاشیای کاشیاش سبز میشن و ناز میکنن مستا شبا تو کوچه هاش هوای آواز میکنن شمایل جمال تو قلبمو روشن میکنه نمی دونی که عشق تو چه کاری با من میکنه چه کاری با من میکنه رو آیه های بارونی نوشتم بسته به تو جونم و سرنوشتم تو مظهر تحملی تو ماهی عشق منی برام تو تکیه گاهی رو آیه های بارونی نوشتم بسته به تو جونم و سرنوشتم تو مظهر تحملی تو ماهی عشق منی برام تو تکیه گاهی
شمع و آینه جمال تو ، قلبمُ روشن میکنه نمیدونی که عشق تو ، چه کاری با من میکنه رو آیه های بارونی نوشتم ، بسته به تو جونم و سرنوشتم تو مظهر تحملی تو ماهی ، عشق منی برام تو تیکه گاهی