بنیان گذار موسیقی اصیل لری که باعث تحول بزرگی تو موسیقی لری شد دراوج شادبودن اشگ ادم روانه گونه میشه دل ماگرفته از نامردی روزگار یا واقعا دلتنگ اوروزهاهستیم نون خشک میخوردیم بمعنی واقعی توی جنگ بودیم تحریم بودیم ولی اختلاس نمیشناختیم........آقای سقایی ازجانبازان دوران دفاع مقدس بودند ولی هیچگاه وبوق وکرنا وتیتر نشد ننگ ونفرین به اخوندهای عرب تبارکه ایران وایرانی رو به این روز انداختن......باعث وبانی دردمند بودن مردم سرزمینم رالعنت.....
جاوید نامان عرصه فرهنگ و هنر موسیقی فولکلوریک ایران زمین،سقایی،فرجی و دیگر اساتید فرهنگ و هنر همواره آثار تاریخی این جاوید نامان در خاطر عشاق موسیقی ایرانیان با شکوه و تعصب خاصی طنین انداز میباشد،یاد و خاطرات مجموعه اساتید موسیقی ایرانیان استوار و جاوید باد.
5:46 روحش شاد و یادش گرامی واقعا هیچ کسی بعد از ایشان به سبکی که ایشون ارائه داده بود نتوانستند و صدای ایشان که همتا نداشت و ندارد حیف که زود از بین ما رفت اگه بعد انقلاب اجازه کنسرت میدادن مطمینا در دنیا بیشتر مشهور میشد و حق ایشون بوده و هست و خواهد بود که هیچ کسی از خوانننده های لر چه در نوازندگی و بخصوص خواننده گی همتایی نداشته و نخواهد داشت امیدواریم علی نظری طولابی با تقلید صدا و آهنگ ها و قطعه های ایشان بتونن خودشونو بیشتر مطرح کنن روحش شاد این بزرگ مرد و نابغه و صدایی آسمانی ❤❤
ادامە کامت اول و این بە ٢٧٢٢ سال قبل برمیگردد کە تا کنون محفوظ شدە است در مناطق دیگر کردستان اطراف سنە یا سنندج بە این شلان گفتە میشود یعنی پای یک مبارز و جنگجو یا یک برار یا برا یا بردار همرزم تیر خوردە و گروهان دستە یا لشکر بە صورت لنگیدن بە حرکت ادامە میدهند حتی بعصی از نقاط کردستان جوپی کش متمایل بە نشستن بە رقصیدن ادامە میدهد انگار پای رفیق تیر خوردەاش را میبندد و لنگالنگان بە ادامە رقص میپردازند، حال از لرستان میایم بالاتر میشە لکستان : یعنی تلفیقی از طوایف و گویش لری و کلهری کە خواستگاهشان کودەشت و اطرافشە بالاتر هم پالەای یا پهلەایها هستند کە در سمتخانقین ق قصر شیرین و مندالی و ایلام هستند کە در عراق چون عربها حرف پ ندارند بهشان میگفتند کردهای فیلی ، بالاتر هم کە کرمانشاه است کە کلهر، و طوایف گوران وجافهم زندگی میکنند کە تا اینجا بختیاری،لر،لک،کلهر گویشها و خواستگاهشان مشخص شدە و همە هم شیعە مذهب هستند بجز گوران کە در اطراف زهاب و سر پل و دالاهو هستند و یارسان یا کاکەای یا قلخانی هستند و یا علیوللاهی کە بە نوعی مذهبی تلفیقی از اسلام شیعی و میترایسم و زرتشتی برای خود برگزیدەاند اما کرد هستند و ماد هستند وبا گویش گورانی همان گویش بهرام گور در دورە ساسانی حرف میزنند، بالاتر هم کە هورامان یا هورامیها هستند کە دقیقا با همان گویش حرف میزنند کە اوستا را با آن نگاشتە بودند و زبان اداری و درباری دوران ساسانی هم بودە است و خواستگاهشان هم از اطراف پاوە نوسود و جوانرود و ممتد بە مریوان و اطراف سنندج و تا نزدیک هلبجە (حلبچە) ادامە میابد ، بالاتر هم کە سنە یا سنندج هست کە کامیاران و بیجار و دیواندرە و سقز و اطراف را دربر میگیرد و با گویس اردلانی کە از طوایف و ایلهای گروس و تیلکو و افشار کە در کردی (هوشار) همان ایل نادرشاه افشار و یادمان باشد کە کریم خان زند هم لک بودند از طوایف ایلات کلهرولر بودەاند و دوست و یار نادرشاه افشار بودەاند، حال اطوایف اردلانیا کردهای اردان هم سناختیم حالا بە بالاتر کە میرویم بە مکری یا مکریان میرسیم کە خواستگاه گستردەای داشتەاند شامل این شهرها و مناطق در ایران و عراق امروزی میباشد، مکریها با گویش مکری از زبان کردی یا مادی حرف میزنند از طوایف ، دهبکری، مکری، فیض اللە بیگی، گورک یا گاورک، منگور، شارویرا، شاماتی، مامشی، سویسنی، داسنی، در شهرهای بوکان مهاباد سردشت،پیرانشهر نقدەاشنویە یا شنۆ ، و درکردستان تحت سلطە عراق، سامل شامل طوایف منگور، پشتدر، آکویانی، داسنیانی، موکری و شامل شهرهای قلعە دژە کە عرب حرف ژ نداشتند بە قلعە دزە تغیر یافتە است و ،روان دژ کە بە رواندز، تغیر یافتە کۆیە، و هولێر، اربیل گفتە میشود از جانب اعراب، بالاتر کە برویم بە ارومیە و کردهای شکاک میرسیم، از طوایف ممدویی عبدویی و جلالی،هرکی و سورکی تشکیل شدە کە با گویش کوردمانچی یاکرمانجی حرف میزنند خواستگاهشان ارومیە خوی و سلماس است کە بە کردستان بزررگ تحت ستم ترکیە امتداد پیدا میکند و شامل شهرهای وان،اردیش،حکاری،اسلوپی،اگری کە تورکها غری میگن بهش، باتمان،دیاربکر، و انطرفتر آلازخ کە با گویش زازاکی حرف میزنند کە بسیار بە هورامی در کردستان تحت حاکمیت ایران و واقع در مابین کرمانشاه و سنندج شباهت دارد و خواستگاهشان از الزخ تا نزدیک آنکارا است، و باید بدانیم کە ترکهای همە جهان ترک هستند و ریشە مغولی دارند و کلان هفتشد سال پیس بعد از حملە مغولها بە آسیای میانە نیز پراکندە شدند و وارد شمال و شمال غرب ایران نیز شدەاند، و وگرنە زمان مادها طبق گفتەهای هیرودت تاریخ نگار عصر باستان یونانی ، مادها یا( گوردوسها یا کوردوسها) کە یعنی جنگجویان گرز بدست همسایگان هممرز یونانیها بودەاند کە بعدز مهاجرت و حملە مغولها در ترکیە امروز و آذربایجان امروزی سکنا گزیدەاند و هر روز هم بە پیشروی و تصرف بیستر خواک مردم زاگرس و ایران بیشتر ادامە میدهند. از مردم کرد مکوریانی کە در تاریخ ایرانمتوان نام برد سردار عزیز خان مکری وزیر جنگ و داماد امیر کبیر در دوران سلطنت قاجار متوان نامبرد، و از مردم کرد شکاک ، صادق خان شکاک کە با پول نوکران آقا محمدخان قاجار را طتمیع کردە بود و آقا محمدخان را بە قتل رساند کە اعلا جد سمکۆ خان شکاک است میتوان نامبرد کە سمکۆ خان از یاری رسانها و کممکنندگان قیام میرزای جنگلی بود همچنین قیام قدم خیر خاتون لر را پستیبانی مالی کردە بودە است در حالی کە خودس در حال جنگ ب اترکیە،گاهی روسها و گاهی اینگلیس و گاهی حکومت مرکزی ایران بودە است، حالا همە اینها بە کنار، من فقط خواستم کە بگویم اصراری نیست اگر شما برادرهای عزیز لر خودرا کرد جدا از کرد بپندارید ولی اگر برادر نباشید ۆپسر حمو کە هستید، هرچند من بە شخصە هنگیمان را باهم تشکیل دهندە یک ملت بزرگ بە نام کرد یا ماد میدانم و فکر میکنم کە باید تلاش بیشتری برای تحاد و همبستگی داشتە باشیم و بیش از این نگزاریم بە نام مذهب مارا از هم جدا و ضعیف کنند و اتحاد دیرینە و خونیمان را از هم بپاسند و بر عزت و سربلندیهای ٢٧٢٢ سالەامان چیرە سوند. زندەباد اتحاد دوبارە ملت ماد کە ٢٧٢٢ سال پیس بە فرمان دیاکو همە متحد سدند و آشوریهای غاشب را شکست دادند و امپراطوری عظیم ماد را برای مردم زاگرس بنا کردە بودند. درود بر روح پاک هنرمند برزرگ ماد از خطە لرستان استاد عزیزمان استاد رضا سقایی
دوستان من در واقع،یک ماد هستم از یا بهترە بگم یک فرد کرد از قوم موکری کە یکی از اقوام کردها و مردم زاگرس است کە همیشە بە این فکر میکنم کە چرا زمانی کودک بودم پدرم بە من میگفت کە ما کردها یک ملت گستردە بە وسعت همە زاگرس هستم کە قسمتی از مردم ما الان در بخشهای دگر زاگرس تحت سلطە عراق و ترکیە و سوریە زندگی میکنند ، در مورد اقاوم کرد یا مادها بە من چنین میگفتند < کە این اشتباه است کە ما بگوییم کردها و لرها بلکە باید بدانید کە همانقدر کە شمای مکری میتوانید کرد و یا ماد باشید بە همان اندازە نیز لرها کرد و ماد اصیل هستند، در زمان امپراتوری ماد و ساسانی تا بە حال نیز ما هەمە برار و هم نژاد و همخون هم بودیم و خواهیم ماند ولی بە علت در ناآگاهی نگە داشتن و آسیمیلاسیون و سرکوب قراردادن و اطلاعات غلط بە خورد دادن ماهارا از هم دور نگە داشتند و دین و مذهب را از زمان صفوی تا حالا برای شکس دادن اعتماد و همبستگییمان استفادە کردە بودند، شما حساب کنید در ایران با وصف اینکە کردهای لر تبار از ممسنی و یاسوچ و بویر احمد گرفتە تا مناطق کردنشین کردهای شکاک تبار اورومیە بە صورت یکسان در فقر و فشار و محرومیت نگە داشتە میشوند تا توان کمر راست کردن نداشتە باشند و هیچ گاه مثل تاریخ گذشتەگان توان قیام نداشتە باشند، اگر مشکل نژاد و ملیت نیست پس چرا مناطق لرستان و کرمانشاهکە شیعە نشین هستند این چنین در زیر فشار محرومیت هستند در حکومت شیعە ایرانی و آن طرف حکومت ترکیە از زمان عثمانیها تا بەحال بە کردهاای شمال زاگرس تعت اشغال ترکها کە از قضا سنی مذهب هم هستند ظلم میکنند و زور میگن و از هیچ رفاه و پسرفت و عمران و آبادانی برخوردار نیستند خو آنها کە هم مذهب هستند آیا اینها برای شما سوال برانگیز نیست؟ بلە جواب همە یکیست در کردستان تحت ستم و اشغال سوریە هم کە بیشتر مردمشان علیوللەهی هستند باز بە همین منوال میباسد چرا ؟ چونکە همە ما ها قبل از اسلام و سیعە و سننی بودن ماد هستیم کرد هستیم. مادها یا کردها ؟ مردمانی هم ریشە و طبار کە دارای بیشترین فرهنگ و آداب و رسوم و کولتور و روشهای مسابە زندگی از لحاظ کار (دامداری کشاورز) موسیقی جشن و پایکوبی ریتم موسیقی هفت هشتم کە تنها مخص مادهاست از بختیارح تا شکاک اورومیە همە این ریتم را دارند و چوپی کشانی و چوبزنی و دو دسمالی دارند از لحاظ زبان فقط گویشهایشان تفاوت دار ولی یک زبان و هم ریشە هستند کە لیست و اطراف زندگی و تبار ایلیاتیشان بە دین صورت می باشد: بختیاری ازبوشهرو یاسوج و کهگیلویە و بویر احمد کە ما هیمین چار محال بختیاری را مد نظر قرا میدهیم چرا مرکز استانش شهر کرد است اگر بختیاریها یکی از طوایف مردم و ملت ماد یا همان کرد و عضوی از تشکیل دهندگان ملت بزرگ ماد یاکرد نبودە و نیستند؟ حالا لهرهای لرستان و خرماوە یان همان خرم آبادی کە فارسها میگن این صوپی کیشان استاد قایی را اگە نگاه کنید یک جایی دارە کە ریتم آرام میشە و پایکوبان خودشان را میلنگانند و پای جپشان را خشان خشان بە زمین میکشانند کە این نوع رقص در همە کردهای ایران و ترکیە و سوریە و عراق هم دیدە میشود و معنای فسفیش هم نمایش جنگ است. لطفا ادامە را در کامنت دیگر مشاهدە بفرمائید.
