Safir - SE [Prod. Dehghan] (Director @0verseee) 

Rapper & Songwriter: Safir
Music Producer, Mix & Mastering: Dehghan
Artwork: Oversee
Release Date: 2023-12-19
Lyrics:
‎زیر گنبد تهران
‎زیر سایه‌ی بلوک
‎زیر پام لهِ حدود
‎میشه باز قصه شروع
‎میراث ملی یا
‎ابدی ادبی یا
‎صفیر با کدوم ص
‎نموند ازش هیچ اثری حالا
‎مهم نیست که کی خوبه
‎یا کی شده بد
‎میشم یه موج نو
‎از شکاف پشت سد
‎هنوز میکنه ایران
‎شاعر صادر
‎مملکت مثنوی
‎جا بیتاش انتقام
‎من اومدم که از رو نرم که
‎من اومدم که امون ندم بهت
‎صفحه‌ی مرگ شناسنامه‌م میکشه جیغ
‎که وا بده نده به خودت گیر سه پیچ
‎دهقون میگه ته بازی جز تیرگی نیست
‎با کله میرم تو سیاهی میشم سینه خیز جیم اگه
‎بدخواها صف بکشن با کاغذپاره
‎خیرخواها میپیچوننش لا لغتنامه
‎من اومدم که از رو نرم
‎من اومدم که امون ندم بهت
‎من اومدم که از رو نرم که
‎من اومدم، امون ندم بهت
‎میگن هر ادم یه ستاره
‎داره تو اسمون
‎کاش به جاش یه موشک داشتم
‎میزدم ستاره مو
‎نه نیستم اهل شانس
‎با دودوتا چهارتا
‎میسازم راهو می‌گیرم
‎با صلح و کار بازار
‎بده بره ر ت ت ت
‎اخماتو کن اتو
‎دورویی پتت رو بر اب میکنه
‎هو تو تو
‎سرمو برده تیلیف هی
‎زنگ زنگ
‎که مغزِ رو کنه تیلیت تو
‎هَوَّنگ
‎نه نمیام راحتم
‎تو اون لشگر دروغ
‎با پولاتون اعتبار بخرین
‎نشکنه غرورتون
‎چرندن فکراتون
‎تا چرا باشه رامن
‎مزنه‌ش بگا بود
‎کاسبا دائم دامن زدن
‎مثل یه ماره
‎خوش خط و خال
‎چندبر زده رو گنج
‎میگه عرضه‌شو داره
‎میکشیمش میکنیم
‎با گنجش دفنش
‎میسازیم مستراح
‎جا سنگ قبرش
‎من اومدم که از رو نرم
‎من اومدم که امون ندم بهت
‎من اومدم که از رو نرم
‎من اومدم که امون ندم بهت
‎از هشتاد و چند تا هشتاد و نه
‎تو هر اتاق ضبط
‎هی من بدو هی اون فرار
‎بودم دنبال رپ
‎تجربه شد کشیدم بیرون
‎از جمله‌ش یه کلمه
‎صفیر نشون بده
‎حد و مرز بشکنمش
‎چیدیم با بچه ها
‎ساختیم چندتا صفحه
‎اونموقع که سایتا میگفتن
‎واریز بعد کار پخشه
‎نوشتم شناسنامه
‎واس هر اهنگ تنگ شعر
‎تا باب بشه تو بازار
‎بگیره هر ادم حقش
‎جبهه‌م مشخص
‎کردم به آیینه دل و خوش
‎بذار رو پخش پاورقی
‎ثانیه چهل و دو
‎تقسیم شد رپ بین دو گروه
‎رسانه، رسانا
‎خونه رو فروختن دادن
‎اجاره به جاخواب
‎فروشا نقد و شدن بسته
‎زخمای باز
‎بزرگا زنگ که نبود وعده
‎حرفای ما
‎از سکوی پرتاب برگشتم
‎باز تو لاک فرهنگ
‎تا ملی بزنه حرف
‎بمونه ثابت قدم
‎خیلی چیزا گفتنی نیست
‎تا خوابت نبره
‎هی تو بدو هی من فرار
‎با بال پرنده ولی
‎هنوز داریوش میزنه تو رویاهاش غلت
‎علی هم جواب نمیده اما خب سوالاش هست
‎قلب از رو شیشه پاک شد تا بخاراش رفت
‎اوباشا صف کشیدن و هست بین شغالا سگ
‎عوضیا بازی ارزون رپ
‎با ما گرونه، گرونی هم نمیشه سرکوبش کرد.