هر چییز جزعی در دنیا از یک چیز کلی انتزاع یافته عقل وتفکرات وتعقلات انسان ومیزان درک او محدود میباشد واین جزئیات از یک کلیات انتزاع یافته تا کل نباشد جزع نخواهد بود وآن کل هم جز خدای تعالی نیست در غیر اینصورت باید موجودات دیگر هم دارای تعقلات وآگاهی می بودند اما فقط این انسان است که برگزیده حق تعالی ودارای تفکر وتعقل و مدرکت میباشد ( خود شناسی خداشناس ی)
درود بر شما استاد گرانمایه. از درس های فاخر شما بسیار می آموزم. ممنون از زحمات بی دریغ شما آیا بنظر شما برای یادگیری ابتدا با اندیشه های مشرق زمین آشنا شویم یا با دروس تفکر نقادانه شروع کنیم. سپاس از پاسخگویی جنابعالی.
دوگانه ای وجود ندارد بلکه روح در ذهن خود بر اساس شاخصه های توانمندی آگاهی و ادراک و احساس با تلاقی علامتها و کد های تدبیر شده از « روح کل » تصویری را همانند « تصویر در آیینه » مجسم میکنند در حالیکه تصویر در آیینه با واقعیت بیرونی خودش دوگانه نیست و یگانه است و تصویر بدلی و واقعیت بیرون از آیینه اصل است به همین نحو روح اصالت دارد و جسم بدل یا تصویر یا تجسم آن است و روح و جسم دو گانه نبوده و یگانه است و البته اصالت با روح است و جسم بدل آنو بر خلاف توهم ملاصدرا « جسم یا تن تصویری است که از روح منعکس میشود » نه عکس آن
تا آنجايي كه من اطلاع دارم برخلاف کتب ابوعلی سینا که بارها به زبانهای اروپابی حتی لاتین در قرن ۱۵ و ۱۶ و البته انگلیسی در عصر حاضر ترجمه شده وبسیاری از متفکرین اروپایی از جمله توماس اکویناس تحت تاثیر او بوده اند کتب ملاصدرا ترجمه نشده و غربیها با افکار وی چندان آشنا نیستند و بر فیلسوفان آشنا به فلسفه صدرایی و مسلط به زبان انگلیسی لازم است تا این مهم را انجام دهند مطمئنم اگر کسی این کار را انجام دهد مانند مترجم آثار مولانا معروف و مشهور خواهد شد😊
واقعا درست است..... اگر آثار ملاصدرا به زبان های خارجی ترجمه و چاپ میشد اندیشمندان غربی با مطالعه این آثار شاید از موضع خود در مورد مادی بودن اندیشه عقبنشینی میکردند
تشکر بسیار از استاد گرامی ، توضیح وروشنگری کاملاً بجا وضروری. اما، باید گفت که ابن سینا با آن همه نقش مثبتی که در حرکت وپویایی اندیشیدن بشر! داشت در هدف خود که همانا "ساز گار گری بین اسلام وفلسفه "بود موفق نبود؛ "حکمت ذوقی "!! را هم درراستای آن هدف ناموفق برساخت. ابن سینا مانند هر انسان دیگری اشتباهات زیادی هم داشت ، واین طبیعی است ،مهم آنست که به چه مقدار سعی در رفع وجبران آن اشتباهات داشت. مثلاً، دید گاه ابن سینا به جنس زنان!! بسیار نا معقول ، عجیب واز شخصی بادانش ابن سینا بعید ؛ یا تمایل وی به مسند ومقام دولتی و... که در عمل ثابت گردید اصلاً دراین حوزه بی تجربه وبسیار ناموفق بود. از اشتباهات دیگر وی که شاید جبر زمانه دآن دخیل بود ، آنکه ، او برای یاد گیری وبحث وفحص فلسفه از زبان پر نقص عربی بهره گرفته است . که ، معتبرترین فیلسوفان زبان شناس این عمل را"ذبح فلسفه" میدانند.