چقدر اون دقایقی که بین کتابات روی زمین نشسته بودی و ورق میزدی و برای ما هم خوندی، به من چسبید دلم رفت برای این ارامش من خستم از سوشال مدیا،خستم از گوشی، دلم فعالیت های واقعی میخواد حتی همون کتاب خوندن وسط اتاق
اینکه احساست رو بشناسی یه قدم بزرگه و اینکه بدونی باید برای بهتر کردن اوضاع چکار کنی یا حتی کاری نکنی و بسپری به گذر زمان و بپذیری که این نیز بگذرد.... شناخت احساس مهمه❤❤❤❤❤
من از ته چاه پیام میدم: سخته و نفس کم میاد. هیچ چیز به معنای واقعی هیچ چیز پیدا نمیشه که بهش چنگ بزنم و بیام بیرون اما میدونی خوبی این جهان چیه؟ با اینکه چیزی برای چنگ زدن پیدا نمیکنی اما میدونی که قرار نیست همیشگی باشه...
یلدا 😍 روزی ک استوری نور تو اتاق رو کتاب هاتو گذاشتی فهمیدم ته چاهی درست عین اون روزای خودم من اون روز پاشدم رفتم سمت نور نشستم فروغ خوندم چند ساعتی زیر نور نشستم 😍
الان که دارم اینو مینویسم ته چاهم... خسته ام و قلبمو شکوندن (عشقی نه، کاری). تو هواپیمای پرواز دالاس به دوحه نشستم. بعدشم مقصد تهران. خانواده مو بعد یک سال و نیم میبینم. یه عالمه چیزای قشنگ براشون سوغاتی گرفتم. دارم دست و پا میزنم نگذارم یه حرف که تا عمق روحم فرو رفت و زخمیم کرد، این شادی و مرخصی طولانی از استرس و کار سنگین رو از من بگیره. دلم نمی‌خواد وقتی ایرانم به چیزی جز اون محیط امن فکر کنم. دارم میرم که روحمو تغذیه کنم و برگردم... آره، این هفته منم ته چاه امو و از خودم پرسیدم که so what؟
سلام عزیزم چقدر خوب که حال اینروزهات به اشتراک گذاشتی که عادی سازی بشه چون همه ما یه روزهایی ته این چاهیم و فکر میکنیم فقط خودمون اینطوری هستیم و اون روزها اینقدر به خودمون استرس می‌دیم که بیشتر توش فرو میریم من توی این روزها فقط مدام به خودم میگم میگذره نگران نباش اینم مثل همه چی میگذره و فقط باید مشاهده گر بود بدون سرزنشگری خودمون وانجام روزمرگی ها و دلخوشی های کوچک برای خودمون و گذروندن لحظاتی با کسانی که دوستشون داریم ❤❤
الان که دارم ویدیوت رو میبینم به حرفات عمیقا فکر میکنم من یه مادرم یه دختر دوساله و نیم دارم و درامدم کمه همش دارم با چالش های روبه رو میشم و واقعا سخته هزار و یک جور فکر تو سرمه خیلی باهات ارامش میگیرم دلم میخواد مستقل شم ❤❤❤❤
مرسی که این ویدیو رو گذاشتی تا آدم یادش بیاد هممون آدمیم و دوران اوج و حضیض داریم…منم دیروز همین وضع رو داشتم حتی حوضله دیدن ویدیو بلند و‌مفید تو یوتیوب نداشتم😢و فقط وقتمو تلف کردم تو شورتا
یلدای عزیز سپاس از تو که عین یه دوست میای صحبت میکنی و همه چیو همونطور که هست نشون میدی❤ من خیلی وقتا فکر میکنم فقط منم که اینجورم، حس میکنم همه ی دنیا و آدمها در حرکتند فقط منم که یه جا وایسادم آنقدر همه چیز واقعی نیست تو فضای مجازی و من همش با خودم میگم خب که چی؟! اما وقتی میای با صدای آرامش بخشت صحبت میکنی آروم تر میشم 💚خوب میشه ولاگای کتاب خونی هم بیشتر بذاری آخه زیبا ميخونی 🌹💚
سلام 🙋♀️ من از یک روز تباه دارم این ویدئو رو میبینم . یه روز بی فایده ی هدر شده که هیچ کار مفیدی به جز زبان خوندن انجام نداده م و آمادگی اینو داشتم که تمام تلاش هایی که این مدت کردم رو زیر سوال ببرم و انکار کنم 😁 مرسی به خاطر این ویدئو 💖 باعث شدید حس بهتری داشته باشم و برنامه ریزی کنم واسه فردای پربازده 💜
همیشه از خودم میپرسیدم چرا یلدا پادکست درست نمیکنه و الآن خیلی خوشحالم که این رو شنیدم. الآن که دارم اینو مینویسم مکزیکم و هر شب قبل از خواب یکی از ولاگ هات که آرامش بخش هست رو گوش میکنم که بهتر بخوابم. مایی که دور هستیم همیشه حال روحیمون شبیه اینه که گاهی خوبیم و خیلی اوقات به ته یک چاه عمیق سقوط میکنیم و دوباره با هزاران زور خودمون رو تنهایی میکشیم بالا. دوستون دارم برای همه محتوای خوبی که میسازید. ♥️
یلدا من نوامبر مهمترین امتحان زندگیمو دارم ولی بخاطر مهمون زیااد ماه ژولای رو کلاازدست دادم الان خیلی استرس دارم سخته برگردم به روال عادیم ان شالله قبول بشم خدایا خودت کمکم کن
منم دقیقا همین دیروز ته چاه بودم هیچ امیدی نداشتم نه چاه میمموندم ولی نمیدونم چطور شد اومدم بالا یعنی انگاردست نامریی منو کشید بالا ولی هنوز زخم هایی که ته چاه برداشتم هنوز باقی مونده که با زمان بتونه خوب بشه
واي یلدا،من که حس میکنم دو ساله ته اون چاه عمیقم و نمیدونم چرا نمیتونم بیام بیرون،شاید گاهی اندازه ی چند ساعت بیام بیرون اما باز فرو میرم تهش،تمام زندگیم شده شیفت و نگاه کردن سوشال مدیا و خیلی خستم
چه عالی که پادکست درست کردی، منم خیلی دوست دارم راجع به فکرهایی که توو سرم هست با آدمها حرف بزنم و خیلی به درست کردن یه کانال در یوتیوب یا ساختن پادکست فکر میکنم ، امیدوارم بتونم رو اعتماد به نفسم کار کنم و بالاخره انجامش بدم، تا اونروز از پادکست تو لذت میبرم 😊❤❤❤
من یکی دوماهه ته چاهم و امشب از خدا خواستم ک آرومم کنه . اضطراب آینده واقعا نمیذاره رها زندگی کنم . بخودم میگم از پس چ مسایل سختی تو زندگی بر‌اومدی عجیبه ک این موضوع رو نمیتونی رها کنی . اجتماع فامیل شرایط زندگی شرایط بیولوژیکی بدن زن افزایش سن همه و همه پرهای منو قیچی کردن .. منی ک انقدر بلند پرواز میکردم هرجا ک میخاستم 😢
سلام یلداجان،مرسی از خودت که انقدر عشقی و ماه و دوست داشتنی، یه تیکه ای از ولاگ که در مورد روزهایی بود که آدم به خودش میگه" که چی" گفتی خوبه آدم خودشو بشناسه هرچی بیشتر بشناسه بهتر میتونی از این چاه دربیاد، سوالم ازت اینه چه کارهایی میشه کمک برای رسیدن به این شناخت؟ من هنوز یه تاریکی هایی تو وجودم دارم که با اینکه خیلی جستجو کردم درموردشون هنوز نتونستم اون تاریکیا رو حل کنم یا راه مقابله باهاشون یا حتی پذیرششون رو پیدا نکردم و واقعا تو روزایی ک ته چلهم اون تاریکیا بی اندازه اذیت کننده ان، حتی الان تردید دارم ک اون تاریکیا رو دقیقا میشناسم یا نه ؟!🫠 خلاصه مرسی از تو نور زندگی❤
منم روزایی که گذشت ته چاه بودم و برای شناخت خودم وقت گذاشتم و وقتی تو هم اینو گفتی که چه خوبه آدم برای شناخت خودش وقت گذاشته باشه یه لبخندی اومد رو لبم. و اینکه دو روزه دارم ولاگ هات رو پخش میکنم و آشپزی میکنم و غذاهام بخاطر حال خوبی که موقع آماده کردن دارم خوشمزه تر میشن حتی!!
ممنون که بهمون یاد میدی و یاد آوری میکنی کاه وقتی ته چاهیم میتونیم از چی کمک بگیریم برا بالا اومدن در ضمن تبریک بابت پادکست جوهری که در صدات بود مطمئنا حالا دیگه یک جای دیگه سرمایه گذاری میشه که اونم تو ذهن و گوش های ماست خوشحالم برا این جمع که همچین دوستی داریم
