اگزیستانسیالیسم صاحب یک دستگاه اخلاقی منسجم هست؟ مرام اگزیستانسیالیستی مرامی نخبهگرایانه نیست؟ اگزیستانسیالیسم چگونه وارد ایران شد و چه جاذبهای برای روشنفکران ایرانی داشت؟ مهمانها: منوچهر حقیقیراد و فرهاد سلمانیان.
🌺🌺🌺🌺☘☘☘ منوچهر حقیقی راد که در باره فلسفه غرب صحبت میکند حالا نه تنها در این برنامه بلکه در تمام برنامه های فلسفی پرگار, قلب من از علاقه و شیفتگی ذوب میشه. من کمتر کسی رو مثل ایشون و زرشناس میشناسم که در این حد باسواد باشند. خوشا به حال خودشون و اطرافیانشون که میتونند بیشتر از من از مصاحبت با این همه فرهیختگی لذت ببرند. بسیار ممنونم
بحث خوبی بود و هر دو مهمان برنامه آگاهی های خوب و روشنگرانه ای ارایه کردند؛ سپاس از هر دو؛ و البته ای کاش مجری گرامی برنامه که بخاطر همه کارها و اجراهای خوب وتمیزش در طول نزدیک دو دهه بر گردن همه ما فارسی زبانان حق دارد، کمی رعایت اداب مجری گری می کرد و این قدر در بین سخنان نمی دوید و نمی پرید و کمی آرامتر عمل می کرد تا من مخاطب بهتر می شنیدم و می گرفتم
خیلی عالی اقای کریمی بنظر من اگه روند برنامه هاتون رو درنظر بگیریم الان وقتشه به جریان های فلسفی روز بپردازید Post-Postmodernism Critical Realism New Realism Accelerationism و ... البته شما در بیشتر برنامه ها ابعاد مختلفی از این جریانها را ارائه کردین و در صحبت هاتون و سوالاتتون منعکس بود اما بنظرم بهتره بصورت ویژه هم به خودشون هم بپردازین.
آقای کریمی عزیز، آقای حقیقی راد در ضمینه فلسفه بسیار عمیق و آگاه هستند و متاسفانه شما اون فضای باز و راحت رو بهشون نمیدادید که حرفشون رو کامل کنند و خیلی جاها متاسفانه حتی جمله ایشون ناتموم میموند. در ضمن ایشون راحت نبودند در برنامه چون احترام لازم رو دریافت نمیکردند.
آقای کریمی هدف شما از پرسیدن چیه؟ پرسش بعدی؟ تعدد سوالهایی که بحث را ازینشاخه به آنشاخه میپرونه و باعث میشه حضور مهمانها کمرنگ و اتوریتهی گرداننده پررنگ بشه؟ ضمن اینکه در بحث درازدامنی مثل اگزیستانسیالیزم، تکیه بر نام و زندگی فیلسوفان به جای تکیه بر تعریف و مؤلفههای کلیدی، جز به سردرگمی مخاطب نمیانجامه. بهتر میبود برای پیشگیری از اطالهی کلام و عقیم ساختن پاسخها، موضوع را کوچکتر درنظر میگرفتید؛ مثلن «اگزیستانسیالیسم در ایران». سپاس.🎉
مهمانان محترم نمیتوانستند منظورشان را برسانند مخصوصا آقای حقیقی مثل اینکه منظورشان رانمی تونستن. به زبان فارسی بیان کنند فکر کنم آقای نیکفر بهتر میتوانستند منظورشان را بیان کنند در انتخاب مهمانها مخصوصا در مسایل فلسفی بیشتر باید دقت شود
بیشتر وقت برنامه صرف سارتر شد که به لحاظ فلسفی کمترین اهمیت رو داره. مرلو پنتی به مراتب فیلسوف با اهمیت تری هست که تقریبا ما چیزی ازش نمی شنویم به جز چند نت حاشیه ایی.
به نظر میرسد که مجری محترم بیشتر تمایل دارد نظرات و عقاید خود را بیان کند تا اینکه به شنیدن نظرات مهمانان برنامه بپردازد. درسته که در بحثهای فلسفی ممکن است کنترل بحث از دست برود و وارد موضوعاتی شوند که در مدت زمان محدود برنامه نمیگنجد، اما بهتر است مجری بیشتر نقش گرداننده برنامه را ایفا کند تا یکی از متخصصین.
من نمیدونم چرا باید در بین آرا فیلسوفان و مباحث جدی هی مثال سپیده رشنو زده بشه . واقعا چه اصراریه ؟ اینهنه مثال هست آقای کریمی یجوری میخواد اینارو به هم ربط بده و کاردستی درست کنه
The question is why are Iranians so obsessed with the Western philosophy? Surely, you could find answers to all the philosophical questions by examining work of Iranian philosophers. After all, Iran IS oldest civilization state. Alas, that would be too much for you with your West- centric dispositions. Dr. Mehrzad Boroujerdy in his book “Iranian Intellectuals And The West” has exposed the fact Iranian “intellectuals” are blinded by the fashionable Western thoughts. He says, “…that the modern Iranian intellectuals’ concept of “self” has been historically constrained by their perception of dominating Western other. Faced with this predicament, some advocated an imitation of Westernization and modernism either entirely or selectively. Other intellectuals pursued a renaissance of the glorious past by taking nostalgic lapses into the psychology of antiquated heroes…” Furthermore, why is it that John Of Salisbury, 12 century English philosopher, agrees with what Attar was saying, yet our Iranian intellectuals are oblivious. What Attar has endeavored to teach us, as John Of Salisbury puts it. “ Who is more contemptible than he who scorns knowledge of himself?”
انتخاب کنید ،شما دین خوداون رو میخواهید یا دینی که اخیرا اضافه شده و کاملترینش است و حتی شایعه شده پیامبرش زنده است و خوب منطق هم میگه اگر جدیدا اضافه شده ،پس باید پیامبرش هم زنده باشد
این تکمیل کننده بحث قبلی است..اختیارات تفکر و عمل همان چیزی است که گروه بالای هرم را ،در موقعیت برابریه اختیار افکار و نیات با اختیار عملش را برابر کرده ولی اختیار افکار و ارزوها و اهداف در کودک و یک مستمند و بیسواد به هیچ وجه برابر نیست چون او تخیلش چیزی است که با عملش و عملش در نیل رسیدن به هدف او و تخیلش ،تصلا مشترک نیست و او خانه را و صاحب شدن چند فرزند را تخیل کرده و هدف کرده و ارزو کرده و میخواهد ولی در عمل حتی پدرش هم اجاره های چندماه اخیر را نتوانسته پرداخت کند و خودش هم بیکار است ولی فوق لیسانس دارد و او چه حقی دارد که اختیار ندارد...شما حتی دین خود را انتخاب نکردید و این عادلانه و درست است و حق ایپست که اکنون انتخاب کنید و خوب الان دینی هست به نام انسانیت و علم و خوب شامل کل ادیان دنیا نیز هست. خوب حق انسانیه همه است که انتخاب کنند
کاش خود سارتر و افلاطون و سقراط و هیوم و ویتگنشتاینها زنده بودند و جواب میدهدند که اختیار نداشتید حتی برای انتخاب جنسیت ،چه رسد به دین و اسم و بقیه ،و خوب این شانس و دین جدید و کامل ،فقط نصیب شما ها شده ،و خوب باید فکر کرد
یه فیلم نامه دارم...یک سری کتاب و یک سری بنا میگذاری و به همه اونه تاریخ قدیم رو نسبت میدی ..و بعدش زمان الانرو به وجود میاری ،،،خوب این کتابها ممکن نیست توسط انسان گفته شده باشد..عزیز من تا کوانتوم تو همه اونها هست و شما نمیفهمید..خوب تو فکر میکنی شخصیت هاش هم که تو کتابها هست و نویسنده هاش زنده بودند