بوف کور در هزار و یک شب10 نوامبر 2017 

درود بسیار بسیار خوب هدایت رو تحلیل نمودید. پاینده باشید.🌷🌷🌷🌷صادق هدایت تکرار ناشدنی است.

فایلهای‌نقدوبررسی‌رمانهاوکلا‌مباحث‌ادبیات‌داستانی بی نهایت جذاب وقابل‌تاملوموثراست

قسمت نقد و پخش فیلم بوف کور در کدام قسمت آپلود شده؟

ممنون بابت نقد زیبا

حالا اگه خاله زنکی بود این ویدیو،هزار تا نظر، ثبت شده بود.افسوس

یک نویسنده فکرش را رمان می کند داستان کوتاه می کند عاشقانه می نویسد سیاه می نویسد خودش را می نویسد در حال و مقام خود خویشتن در لحظه خود را می نویسد برای قرار گرفتن در سبکی نمی نویسد برای پیروی از سبکی نمی نویسد چه کسی می خواد در سبک خاصی بنوید ولی زور می زند و نمی شود پیش نمی رود اخر سزارین می کند و می شود هشتر پشتر. نمیشود زور زد تا در سبکی نوشت دنیای نویسنده، دنیای کانالیزه ای نیست یک نویسنده می تواند نوشته ها یگوناگونی داشته باشد بنابه افکار و همان حال و مقامی که گفته ام این کتابش در این سبک است و دیگری در ان سبک و ان دیگری در سبک دیگر. سبک ها زنجیر بند خاصی هستند مقید کننده هستند و نویسنده ی مقید تمامی خود را نمی تواند ارایه دهد خیانت به خود می کندو شمس قیص در المعجم خود تا این حد شاعر را به زنجیر می کشد که می گوید شاعر واژه های هر قافیه را جمع نماید تا در شعر در وقت مناسب استفاده شوند . این خب خیانت شاعر به خود است و نوع دیگر خیانت همان اوزان عروضی ست که بیرون از ان تابو ست در اخر که کارشان پس از این در و ان در زدن به راهی گشوده نمی شود اختیارات شاعری را علم می کنند تا اینچنین پاره کرده پیله ی شاعری خود را توجیه کنندادبیات و هنر قرون گذشته اروپا خود را دسته بندی نمود و ان بند ها هنوز هم قانون هستند و چارچوب قراردادی گذشته در حال و اینده نیز هدایت و تعیین کننده. من شاعرم در سبک های گوناگون گذشته و حال شعر گفته ام شعرها در سبک های گوناگون محلی هم گفته ام بوم سرود هایی در سبک های گوناگون چهار پاره در انواع محلی و ملی ان. بوم سرودهایی در سبک امروزی، بوم سرودهای پست مدرن. خب من در چه بندی از این بندها حبس می توان شد؟ قرار دادن یک سبک مانند این است که نامی نهند بر حال و مقامی . نه حتتا مانند نامی بر گونه ی از شعری غزل مثنوی و نیمایی و ... تو هم می توانی نوع متفاوتی از نوشتن را کتاب کنی و چون پیشتر مقید نشده بود این، خود می توانی نامی نهی البته اگر ایرانی هستی و فارسی می نویسی نام سبک را هم فارسیزه!!!!! کن مانند واژه قرنطینه که فارسی بود و حال ما فرنگی ان را بلغور می کنیم. نمی خواهم در خطوط بعدی به کیش شخصیتی بپردازم چون می خواهم همینجا تمام کنم. شاید در نوشته ی بعدی به توانایی و هشیاری شخصیتی بپردازم . راستی مسخره نیست می گویند ثبل از گابریل گارسیا ماکز غلامحسین جان ساعدی ارجمند ریالیسم جادویی را بوجود اورد خب اجمق اگر این ایرانی پیشاهنگ نوع نوشتنی است که نبود و نوشته نمی شد حال تو که نسل بعدی هستی و وام دار این نویسنده ایرانی نامی بنه به نوع نمشتن هموطنت نه اینکه سالها بعد مارکزی بیاید چیزی، می خواستم مقایسه کنم و بنویسم چیزکی، بنویسد بعد تو کتاب خوان دگم نویسنده ی پیشرو ایرانی را در سبک ان یکی قرار دهی. راستی ادبیات پست مدرن را می دانستی که ما ایرانی ها در کلیله و دمنه پزشک ایرانی زمان ساسانیان داشته بودیم ولی نشد و نخواستیم و نخواستند که این سبک ادبیات نامی فارسی داشته باشد چون هر چه باشد اروپا در ثد دویست سال اخیر گوی سبقت را با پشتوانه ادبیان مشرق زمین ربوده است و ما هم کمک کرده ایم که خرش بی گزندی از پل که نه ار پله برقی بگذرد.

اقای عزیز صداهای اضافی ‌اعصاب خوردکن اطرافتان را همیشه کنترل کنید وبعدا در یوتوپ بگذارید

خودتان کربودید واین صداهای آزار دهنده داخل فیلم تان را نمی شنویدید مجبور شدم خاموش کنم حداقل وقتی خواسته بودید داخل یوتوب بگذارید یک دور نگاه میکردید وبعدا در یوتوب قرار میدادید شرم اور است

بی کلاسها نشت گذاشتند ودر باره ادبیات فارسی ونویسنده گی دارند نقد وبرسی میکنند بخدا صادق هدایت زنده بود از این نشت سکته میکرد والان گورش داره می لرزه کمی آرام باشید صدای خش خش ‌وتق تق یا یک زنیکه لنگ دراز داره را ه میرود‌وچهارتا هم با هم دارند صحبت میکنند 👎