گر تيغ بارد در کوي آن ماه
گردن نهاديم الحکم لله
آيين تقوا ما نيز دانيم
ليکن چه چاره با بخت گمراه
ما شيخ و واعظ کمتر شناسيم
يا جام باده يا قصه کوتاه
من رند و عاشق در موسم گل
آن گاه توبه استغفرالله
مهر تو عکسي بر ما نيفکند
آيينه رويا آه از دلت آه
الصبر مر و العمر فان
يا ليت شعري حتام القاه
حافظ چه نالي گر وصل خواهي
خون بايدت خورد در گاه و بي گاه
تفسیر اول فال:
در برابر مشکلات و سختی ها باید بردبار بوده و امید خود را حفظ کنید تا بتوانید از آن ها به سلامت عبور کنید. شاید راه پرپیچ و خم و سخت به نظر برسد اما به پروردگار توکل داشته باشید.
برای رسیدن به مراد دل و در آغوش گرفتن آن چه طلب کرده اید باید مصائب و دشواری های فراوانی را تحمل کنید و همواره با همت عالی و امید دوچندان جلو بروید.
تفسیر دوم فال
انسانی صادق و پاکباز هستی و در راه عشق حاضری از جانت نیز بگذری. از بخت و اقبال خود رضایت خاطر نداری و از وضع زندگی گلهمند هستی، سعی کن با داشتهها و نداشتههایت کنار بیایی تا طعم آرامش را بچشی. با استقامت و صبر در برابر مشکلات میتوانی بر آنها غلبه کنی. اگر می خواهی به مراد و آرزوی خود برسی، باید خون دل خوردنها و مصائب را تحمل کنی. هرچند شکیبایی دشوار است اما تو صبر کن و امیدوار باش و به خداوند توکل کن.
غزل شماره ۴۱۸ حافظ پس از اتمام دوران تبعید در یزد و هنگام بازگشت به شیراز سروده شده است. شاعر صلاح خود را در نزدیک شدن مجدد به شاه میبیند و میگوید حتی اگر در کوی یار ماهچهره شمشیر ببارد، از آنجا روی نمیگردانم که این خواست خداست. سپس به زاهدان و ریاکاران میتازد که من هم دین پرهیزکاری را میدانم اما بختم گمراه است.
24 июн 2024